پاسخ اجمالی:
ابن حزم، اختصاص آیه«اطعام» به حضرت علی(ع) را یکی از دروغهای شیعیان می داند و مى گوید: عموم و ظهور آیه شامل همه کسانى مى شود که به فقرا و مساکین اطعام مى کنند. این سخن او در حالی است که مفسران و محدثان بسیاری از اهل سنت، احادیثی درباره شأن نزول این آیه در حق حضرت علی(س) و حضرت فاطمه(س) نقل کرده اند؛ که ایشان غذای افطار خود را سه روز متوالی به مسکین و یتیم و اسیر انفاق کردند.
پاسخ تفصیلی:
ابن حزم مى گوید:
ما دروغ شیعه در تأویل و تفسیر آیه: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً»(1)؛ (و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى دهند!) را قبول نداشته و از آن به دور هستیم؛ زیرا مى گویند منظور این آیه، على(رضی الله عنه) است. و این تفسیر، درست نیست، بلکه عموم و ظهور آیه شامل همه کسانى مى شود که چنین کارى انجام مى دهند.(2)
در پاسخ به این ادعا مى گوئیم: آشناى به این سخنان خنده دار، جایگاه این مرد را در حقّ پوشى کاملاً مى داند. او به خیال خود با اختصاص دادن تأویل آیه به شیعه و متّهم نمودن آنان به دروغگویى، مى تواند از ارزش حدیث وارد شده در تفسیر آن بکاهد. در حالى که خود به یقین مى داند مفسّران و محدّثان بى شمارى این حدیث را با سند نقل کرده و در آثار خود ثبت نموده اند. و اگر اطّلاع ندارد پس این خود مصیبتى بزرگ است.
این حافظ ابو محمد عاصمى است که کتابى در دو جلد در این باره نگاشته و آن را «زین الفتی فی تفسیر سورة هل أتى» نامیده است.
آیا این غفلت زده و ساده لوح گمان مى کند که این افراد و راویان نیز شیعه هستند؟! یا در حدیث شناسى جاهلند؟! و یا وى به روایتى که موافق با شیعه است گر چه سندش صحیح ترین سند باشد، اعتنا نمى کند!
به هر صورت، برخى از راویان این حدیث که همگى از بزرگان اهل سنّت اند از این قرارند:
1 ـ ابوجعفر اسکافى، متوفّاى (240).(3)
2 ـ حکیم ابو عبدالله محمّد بن على ترمذى، که بنابر نقل «نوادر الاُصول» تا سال (285) زنده بوده است.(4)
3 ـ حافظ ابو جعفر محمّد بن جریر طبرى، متوفّاى (310).(5)
4 ـ ابو القاسم زمخشرى، متوفّاى (538).(6)
5 ـ ابو عبدالله فخر الدین رازى، متوفّاى (606).(7)
6 ـ عزّ الدین عبد الحمید مشهور به ابن ابى الحدید معتزلى، متوفاى (655).(8)
7 ـ قاضى ناصر الدین بیضاوى، متوفّاى (685).(9)
8 ـ حافظ ابن حجر، متوفّاى (852).(10)
9 ـ حافظ جلال الدین سیوطى، متوفّاى (911).(11)
و امّا متن حدیث:
«ابن عبّاس مى گوید: (امام) حسن و حسین(علیهما السلام) مریض شدند. پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به همراه گروهى، از آنان عیادت کرد. آنگاه به على گفت: اى ابا الحسن! براى بهبودى فرزندانت نذر کن. به دنبال آن على و فاطمه و فضّه ـ خادمشان ـ با هم نذر کردند که اگر حسن و حسین سلامتى خود را باز یابند، ما سه روز روزه خواهیم گرفت. پس از مدّتى آن دو بزرگوار بهبودى یافته و خوب شدند. لکن در آن هنگام دستشان خالى بود و چیزى در خانه نداشتند به ناچار على(علیه السلام) نزد شمعون یهودى رفته از او به مقدار سه صاع(12) (تقریبا 9 کیلو) جو قرض گرفت و به خانه آورد.
فاطمه(علیها السلام) یک صاع از آن را آرد نموده خمیر تهیه کرد و پنج قرص نان به تعداد هر نفر یک نان پخته بر سر سفره آورد تا افطار کنند، ناگهان در این لحظه فقیرى آمده صدا زد: «السلام علیکم یا أهل بیت محمّد»؛ (سلام بر شما اى اهل بیت محمّد)، فقیرى هستم مسلمان و نیازمند، مرا اطعام کنید که خدا شما را از غذاهاى بهشتى بهره مند سازد. آن بزرگواران فداکارى کرده افطارىِ خود را به او بخشیدند و شب را گرسنه، تنها با نوشیدن آب به سر بردند. و روز بعد نیز نیّت روزه کردند و باز هنگام افطار همین که خواستند افطار کنند ، یتیمى آمد و کمک خواست. این بار نیز غذاى خود را به یتیم دادند و مانند شب پیش گرسنه خوابیدند . و روز سوم نیز هنگام افطار اسیرى آمد و طلب غذا کرد و آن بزرگواران نیز مانند روزهاى قبل افطارىِ خود را به او دادند. و روز چهارم هنگامى که صبح شد على (علیه السلام) دست حسن و حسین(علیهما السلام) را گرفته در حالى که از شدت گرسنگى مانند جوجه مى لرزیدند، به حضور پیامبر خدا آورد. همین که چشم حضرت به آنان افتاد و آن منظره را مشاهده کرد فرمود: «ما أشدّ ما یسوؤنی ما أرى بکم!»؛ (این چه حالى است که در شما مى بینم؟! چیزى براى من دردناک تر و زجر آورتر از آن نیست).
پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پا خواسته همراه آنان به سوى خانه فاطمه(علیها السلام) روان شد. وقتى وارد خانه شد، فاطمه(علیها السلام) را در حال عبادت در محراب دید که از شدّت گرسنگى شکمش به پشتش چسبیده است(13)، و چشمان مبارکش در کاسه سر فرو رفته (و گود افتاده) است، پیامبر از مشاهده این حالت به شدّت غمناک و محزون شد، و در این هنگام بود که ناگهان جبرئیل از آسمان فرود آمد و به پیامبر عرض کرد: اى محمد! خداوند به تو درباره اهل بیتت تبریک مى گوید. آنگاه سوره انسان را براى پیامبر خواند. گروهى از مفسّران و محدّثان نامبرده، این حدیث را به این شکل نقل کرده اند.(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.