پاسخ اجمالی:
ابن تیمیه مى گوید: «انفس» در لغت عرب بر مساوات دلالت ندارد، بلکه مقصود از آن، نزدیکان و اقرباى انسان است. در پاسخ مى گوییم اوّلا: در برخى از آیات بین کلمه انفس و اقربا مقابله افتاده است و لذا نمى توان در همه جا ادعا کرد که انفس به معناى اقربا است. آیه مباهله نیز این چنین است. ثانیاً: مستفاد از آیه مباهله آن است که خداوند پیامبرش را خطاب کرده، مى فرماید: اى محمّد! خود را براى مباهله بیاور؛ و پیامبر(ص) در آن موقف على(ع) را براى مباهله آورد.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه مى گوید: «انفس» در لغت عرب بر مساوات دلالت ندارد، بلکه مقصود به آن، نزدیکان و اقرباى انسان است. آن گاه بر مدعاى خود به آیاتى استشهاد مى کند که در آن ها لفظ انفس به کار رفته ولى دلالت بر مساوات ندارد؛ از قبیل: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً»؛(1) (چرا هنگامى که این [تهمت] را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود [و کسى که همچون خود آن ها بود] گمان خیر نبردند).(2)
در پاسخ مى گوییم: اوّلا: در برخى از آیات بین کلمه انفس و اقربا مقابله افتاده است، و لذا نمى توان در همه جا ادعا کرد که انفس به معناى اقربا است.
خداوند متعال مى فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ ناراً»؛(3) (اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتش حفظ کنید). و نیز مى فرماید: « الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ»؛(4) (کسانى که به خویشتن و خانواده شان زیان رسانده اند).
در مورد آیه مباهله نیز این چنین است؛ جز آن که در این دو آیه، انفس در نفس انسان به معناى حقیقى آن استعمال شده است ولى در آیه مباهله مجازاً در معناى تنزیلى به کار رفته است. یعنى امام على(علیه السلام) به منزله پیامبر(صلى الله علیه وآله) در جمیع فضایل است، نه این که نفس پیامبر باشد.
ثانیاً: مستفاد از آیه مباهله آن است که خداوند پیامبرش را خطاب کرده، مى فرماید: اى محمّد! خود را براى مباهله بیاور. و پیامبر در آن موقف على(علیه السلام) را براى مباهله آورد.
و این که شخصى نفس شخص دیگر باشد سه احتمال دارد:
1 ـ عینیت و اتحاد حقیقى حتى در جسم؛ این معنا قطعاً باطل است؛ زیرا ما معتقد به حلول نیستیم و نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام على(علیه السلام) را به لحاظ جسمى یکى نمى دانیم.
2 ـ اتحاد در شؤونات و فضایل به جز آنچه که استثناء شده است.
3 ـ تنها نزدیکى در قرابت و خویشاوندى.
معناى دوم و سوم از معانى مجازى براى کلمه نفس است، ولى ما باید به دو جهت، کلمه انفس را بر معناى دوم حمل کنیم نه سوم:
جهت اوّل این که: معناى دوم اقرب به معناى حقیقى که همان وحدت از جمیع جهات است مى باشد و مطابق آنچه در علم بلاغت گفته شده، لفظ باید بر نزدیک ترین معانى به معناى حقیقى حمل شود.
جهت دیگر این که: قراین بسیارى وجود دارد که مؤید معناى دوم است نه سوم، که از آن جمله عبارت است از:
الف) بخارى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که خطاب به على(علیه السلام) فرمود: «أنت منّی وأنا منک»؛(5) (تو از من و من از توام).
ب) ابن مسعود از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: «على بن ابى طالب همانند روح من است که در جسدم مى باشد.»(6)
ج) و نیز خطاب به امام على(علیه السلام) فرمود: «ما سألت الله لی شیئاً إلاّ سألت لک مثله...»؛(7) «از خدا براى خود چیزى نخواستم جز آن که مثل آن را براى تو تقاضا نمودم.»(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.