پاسخ اجمالی:
مناوى در «فیض القدیر» نوشته است: «علی عیبة علمی» یعنى در او گمان مى رود که مشکلات سخن مرا (براى امّتم) برطرف سازد، و خاصّه من ، و جایگاه سرّ من، و معدن چیزهاى با ارزش من است. و «عیبه» چیزى را گویند که انسان اشیاء با ارزش خود را در آن نگهدارى مى کند . شیخ محمّد حفنى نوشته است: «عیبة» یعنى... از این رو صحابه در مشکلات به او احتیاج داشتند... و در زمان سیّد ما عمر نیز مشکلاتى را حلّ نمود؛ پس عمر گفت: «خداوند مرا تا زمانى زنده نگه ندارد که قومى را درک کنم که ابوالحسن درمیان آنها نباشد...».
پاسخ تفصیلی:
در این خصوص به گفتار برخى از علماى اهل سنت اشاره مى کنیم:
مناوى در «فیض القدیر» نوشته است(1):
«علی عیبة علمی» یعنى در او گمان مى رود که مشکلات سخن مرا (براى امّتم) برطرف سازد، و خاصّه من ، و جایگاه سرّ من، و معدن چیزهاى با ارزش من است. و «عیبه» چیزى را گویند که انسان اشیاء با ارزش خود را در آن نگهدارى مى کند .
و شیخ محمّد حفنى در حاشیه شرح عزیزى نوشته است(2):
«عیبة» یعنى ظرف; بنابراین «علىٌّ عیبة علمى»؛ ( على ظرف علم من و حافظ آن است)؛ زیرا پیامبر اکرم شهر علم بود; از این رو صحابه در مشکلات به او (حضرت على(علیه السلام)) احتیاج داشتند، و لذا سیّدِ ما معاویه، پیوسته در زمان آن واقعه (احتمالا جنگ صفّین ) از مشکلات مى پرسید و آن حضرت جواب مى داد ; پس یاران على به او گفتند: چرا به دشمن ما جواب مى دهى؟! حضرت در جواب آنها فرمود: «أما یکفیکم أ نّه یحتاج إلینا؟!» ؛ ( آیا همین براى شما کافى نیست که او به ما احتیاج دارد؟) . و در زمان سیّد ما عمر نیز مشکلاتى را حلّ نمود؛ پس عمر گفت: «ما أبقانی الله إلى أن اُدرک قوماً لیس فیهم أبو الحسن...»؛ (خداوند مرا تا زمانى زنده نگه ندارد که قومى را درک کنم که ابوالحسن درمیان آنها نباشد...).
و ابن درید گفته است(3): و این کلامى موجز و مختصر از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است و چنین ضرب المثلى سابقه نداشته است. و این ضرب المثل مى رساند على(علیه السلام) به امور باطنى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اختصاص داشته که دیگران بر آن اطلاعى نداشته اند، و این منتهاى مدح و ستایش على(علیه السلام) است. و به تحقیق که ضمائر دشمنانش از اعتقاد به بزرگى او پُر بود .(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.