پاسخ اجمالی:
دلائل بسیار قوى از قرآن و اخبار متواتره وجود دارد که ثابت می کند ائمه(ع) از طریق مادر از نسل پیامبر(ص) هستند؛ 1- در آیه 84 سوره انعام، عیسی(ع) با این که پدر نداشت از طریق مادر به ذراری انبیاء ملحق شد. 2- آیه مباهله که در آن از حسنین(ع) به عنوان فرزندان پیامبر(ص) یاد شده است. 3- رسول اکرم(ص) فرمود: «خداى عزّ و جلّ ذریّه هر پیغمبر را در صلب خودش و ذریه مرا در صلب على(ع) قرار داد». 4- پیامبر(ص)، حسنین(ع) را فرزندان خودشان می خواندند.
پاسخ تفصیلی:
بعضى [از روی کج فهمی و با تمسک به تفکرات جاهلیت] معتقدند که نسل و عقب انسان از طرف اولاد ذکور (پسر) منتقل مى شود نه از طرف اولاد اناث (دختر)، چنانچه شاعر گفته:
بنونا بنو أبنائنا و بناتنا *** بنوهنّ أبناء الرجال الأباعد
یعنى: پسران و پسرانِ پسران و دختران من از من اند ـ ولى پسران دختران از مردان دورند (از من نیستند).
و به همین دلیل معتقدند امامان اهل بیت(علیهم السلام) از نسل حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) نیستند زیرا آن حضرت پسرى نداشت تا نسل از طریق او منتقل شود. و مى گویند رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) عقب و پشتى ندارد.
اما این اعتقاد، صحیح نمى باشد؛ زیرا دلائل بسیار قوى از قرآن و اخبار متواتره وجود دارد که امامان معصوم(علیهم السلام) از نسل رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) هستند.
ما در اینجا به بررسى این موضوع پرداخته و به برخى از این دلائل اشاره مى کنیم:
دلیل اول: در ابتدا به مناظره اى که بین امام کاظم(علیه السلام) و هارون الرشید، در باب ذریه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، واقع شده اشاره مى کنیم که به این شرح است: روزى در مجلس هارون الرشید عباسى، از حضرت امام موسى کاظم(علیه السلام) سؤالاتى شد.از جمله هارون پرسید: چگونه شما مى گوئید که ما ذریه پیغمبریم و حال آنکه پیغمبر(صلى الله علیه وآله) عقبى نداشت، زیرا عقب از براى پسر است نه از براى دختر، و شما اولاد دخترید.
حضرت(علیه السلام) در جواب او این آیه را تلاوت فرمودند: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ وَ زَکَرِیّا وَ یَحْیى وَ عیسى وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصّالِحینَ»(1)؛ (و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم) بخشیدیم؛ و هر دو را هدایت کردیم؛ و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم؛ و از فرزندان او، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت کردیم)؛ این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم! و (همچنین) زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را؛ همه از صالحان بودند).
سپس به هارون فرمود: پدر عیسى کیست؟، هارون گفت: عیسى پدر ندارد، حضرت فرمود: همانطور که خداى متعال، او را از طریق مریم(علیها السلام) به ذرارى انبیاء ملحق کرده است، ما را نیز از طریق مادرمان فاطمه(علیها السلام) به ذریه حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) ملحق گردانید.
دلیل دوم: در آیه مباهله خداوند مى فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ»(2)؛ (هر گاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم).
احدى ادعا نکرده است که در موقع مباهله، پیامبر(صلى الله علیه وآله) غیر از على بن ابیطالب(علیه السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام) و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام)، کس دیگرى را همراه خود برده باشد. پس چنین بدست مى آید که مراد از أنفسنا على بن ابیطالب(علیه السلام) و مراد از نسائنا فاطمه زهرا(علیها السلام) و مراد از أبنائنا حسن و حسین(علیه السلام) اند که خداوند آن ها را پسران رسول خود خوانده است.
دلیل سوم: محمدبن یوسف گنجى شافعى در کفایت الطّالب، و ابن حجر مکى در صواعق محرقه، از طبرانى از جابربن عبداللّه انصارى، و خطیب خوارزمى در مناقب، از ابن عباس نقل مى کنند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: خداى عزّ و جل، ذریه هر پیغمبر را در صلب خودش، و ذریه مرا در صلب على بن ابیطالب(علیه السلام) قرار داد.
دلیل چهارم: خطیب خوارزمى در مناقب، و میر سید على همدانى شافعى در مودة القربى، و امام احمد بن حنبل در مسند، و سلیمان حنفى بلخى در ینابیع المودة نقل مى کنند(با مختصر کم و زیادى در الفاظ) که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: این دو فرزند من(حسن و حسین) ریحانه من از دنیا هستند و هر دو فرزندان من و امامند، خواه قائم به امر امامت باشند و خواه ساکت و قائد باشند.(3)
دلیل پنجم: شیخ سلیمان حنفى در ینابیع المودة از ابوصالح و حافظ عبدالعزیز بن الاخضر و ابونعیم و طبرى، از خلیفه دوم نقل کرده اند که گفت:از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: هر حسب و نسبى در روز قیامت منقطع است بجز حسب و نسب من، و هر اولاد دخترى، عصبه اش از جانب پدر است مگر اولاد فاطمه(علیها السلام) که من پدر و عصبه آن ها هستم.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.