پاسخ اجمالی:
جیمز هاکس در قاموس کتاب مقدس، عیسی(ع) را شخصی با موهای می گون و طلایی رنگ و صاف که در مقابل گوش ها مجعد و درخشان بود، توصیف می کند. موهایش را به دو نیم تقسیم می کرد. رویش مایل به قرمزی بود و ریش کامل و تمام داشت. کسی خنده ی او را ندیده، اما بسیاری گریه ی او را دیده بودند. هیچ صغیره و کبیره و ترک اولائی را مرتکب نشد.
پاسخ تفصیلی:
جیمز هاکس در قاموس کتاب مقدس، عیسی (علیه السلام) را شخصی با موهای می گون و طلایی رنگ و صاف که در مقابل گوش ها مجعد و درخشان بود، توصیف می کند. موهایش را به دو نیم تقسیم می کرد. رویش مایل به قرمزی بود و ریش کامل و تمام داشت. کسی خنده ی او را ندیده، اما بسیاری گریه ی او را دیده بودند. هیچ صغیره و کبیره و ترک اولائی را مرتکب نشد.(1)
وی را در روز هشتم تولد بنا به رسم اسرائیلیان ختنه کردند.(2) در سنین خردسالی در کنار پدر و مادرش می زیست و مطیع آنان بود.(3) شخصی امین(4) مهربان(5) بود. او برای تأمین معاش به شغل نجاری اشتغال داشت(6) اما جایی برای استراحت نداشت. عیسی (علیه السلام) در این مورد گفته است: «روباهان را سوراخ است و مرغان هوا را آشیان ها اما پسر انسان را جای سر نهادن نیست.»(7)
نزدیک به 30 سال داشت که رسالت خود را آغاز کرد(8) و سه سال بعد به صلیب کشیده شد. مباحثات او با مخالفان نشان از احاطه ی وی بر کتاب مقدس یهود دارد، با وجود این نمی دانست چه زمانی قیامت برپا خواهد شد.(9) برای تبلیغ رسالت خود به شهرهای مختلف سفر می کرد و بشارت به ملکوت خدا محور اصلی تعالیم وی بود.(10) به هر جا که می رسید آثاری نیک بر جای می گذاشت که مهم ترین آنها شفای بیماران بود. در روش تبلیغ خود، آموزش تمثیلی را برگزیده بود. به ویژه در انجیل متّی مثال های حکمت آمیز او آمده است. با وجود آن که یحیی شاگردانش را به روزه توصیه می کرد، عیسی (علیه السلام) می خورد و می آشامید و(11) شاگردانش را هم به روزه گرفتن توصیه نمی کرد.(12) عیسی (ع) شخصی غیور بود و در مقابل فساد در جامعه ی دینی آن روز آرام نمی گرفت: «و چون عید فِصح یهود نزدیک بود، عیسی (علیه السلام) به اورشلیم رفت و در هیکل فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرّافان را نشسته یافت. پس تازیانه ای از ریسمان ساخته همه را از هیکل بیرون نمود. همه گوسفندان و گاوان را و نقود صرافان را ریخت و تخت های ایشان را واژگون ساخت و به کبوتر فروشان گفت: اینها را از اینجا بیرون برید و خانه ی پدر مرا خانه ی تجارت مسازید. آنگاه شاگردان او را یاد آمد که مکتوبست غیرت خانه ی تو مرا خورده است.»(13)
در عین حال با سفلگان، گناهکارن و فواحش نشست و برخاست می کرد تا آنان را به توبه دعوت کند و راه ملکوت را بر آنان بگشاید.(14) او شخصی شکیبا،(15) بسیار فروتن و متواضع بود.(16) و در شب آخر حیات خود پای شاگردانش را به نشانه ی تواضع شست.(17)
در تعالیم مسیحی، آنقدر بر محبت و سازش تأکید می شود که گویا برگرفته از تعالیم اصلی عیسی (علیه السلام) و سیره ی عملی اوست. برخی عبارت های کتاب مقدس هم در این زمینه شاهد گرفته شده اند: «مال قیصر را به قیصر رد کنید و مال خدا را به خدا.»(18)
«من به شما می گویم به شرّیر مقاومت نکنید، بلکه هر که به رخساره ی راست تو سیلی زد دیگری را نیز به سوی او برگردان و اگر کسی خواهد با تو دعوا کند و قبای تو را بگیرد، عبای خود را نیز واگذار و هر گاه کسی تو را به یک میل مجبور سازد، دو میل همراه با او برو.»(19)
از نگاه کلیسا، آموزه های مسیح (علیه السلام) روحانی و آسمانی است و برخلاف تعالیم موسی (علیه السلام) جنبه ی سیاسی ندارد.
برخلاف تعالیم کلیسا، از نگاه کتاب مقدس، عیسی (علیه السلام) شخصیتی انقلابی است که برای نجات محرومان از سلطه ی ستمکاران آمده است و مبارزه ی مسلحانه یکی از راهبردهایی است که برگزیده است. او بالاخره باز خواهد گشت و با جنگ و جهاد جهان را در اختیار خواهد گرفت. هر کس در زمره ی یاران اوست باید صلیب شهادت خود را بر دوش حمل کند و به فکر مرگ باشد. او به جای آرامش در گمراهی، شمشیر و تفرقه را برای رسیدن به اهداف والا برگزیده است: «آیا گمان می برید که من آمده ام تا سلامتی بر زمین بخشم؟ نی بلکه به شما می گویم تفریق را، زیرا بعد از این پنج نفر که در یک خانه باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد.»(20)
«اگر کسی نزد من آید و پدر و مادر و زن و اولاد و برادران و خواهران، حتی جان خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد من نمی تواند بود و هر که صلیب خود را برندارد و از عقب من نیاید نمی تواند شاگرد من گردد.»(21)
«پس مردم را با شاگردان خود خوانده گفت: هر که خواهد از عقب من آید، خویشتن را انکار کند و صلیب خود را برداشته مرا متابعت نماید. زیرا هر که خواهد جان خود را نجات دهد، آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به جهت من و انجیل برباد دهد، آن را برهاند.»(22)
«گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را؛ زیرا آمده ام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادر شوهرش جدا سازم؛ و دشمنان شخص اهل خانه ی او خواهند بود.»(23)،(24)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.