پاسخ اجمالی:
1 ـ منظور، «شجره زقوم» است و آن درختى است که طبق آیه 64 سوره «صافات» در بن جهنم مى روید، و ثمره اى ناگوار و رنج آور دارد. این شجره طبق آیات 46 تا 47 سوره «دخان» خوراک گناهکاران است و همچون فلز گداخته در دل مى جوشد. 2 ـ منظور قوم سرکش یهود هستند، چون آنها همانند درختى هستند با شاخ و برگ فراوان اما مطرود درگاه پروردگار. 3 ـ در بسیارى از تفاسیر شیعه و اهل تسنن، نقل شده که «شجره ملعونه»، «بنى امیه» هستند؛ «فخر رازى» در تفسیر خود روایتى در این زمینه از «ابن عباس» نقل مى کند.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیه 60 سوره «اسراء» مى فرماید: (همچنین شجره ملعونه را که در قرآن به آن اشاره کرده ایم، آن نیز آزمایشى براى مردم است)؛ «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ».
مفسرین در توضیح شجره ملعونه بیانات مختلفى دارند:
الف ـ منظور، «شجره زقوم» است و آن درختى است که طبق آیه 64 سوره «صافات» در بن جهنم مى روید، و ثمره اى ناگوار و رنج آور دارد: (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ) این شجره طبق آیات 46 تا 47 سوره «دخان» خوراک گناهکاران است، نه همچون طعام هاى این دنیا، بلکه همچون فلز گداخته در دل مى جوشد.
بدون شک شجره زقوم، هیچ شباهتى با درختان این دنیا ندارد، و به همین دلیل، از لابلاى آتش مى روید، بدیهى است ما تنها از این گونه مسائل که مربوط به جهان دیگر است، شبحى را درک مى کنیم.
ولى مشرکان قریش، این تعبیر قرآن را به خاطر جهل و نادانى به باد مسخره مى گرفتند، «ابو جهل» مى گفت: محمّد(صلى الله علیه وآله) شما را به آتشى تهدید مى کند که سنگ ها را مى سوزاند، سپس چنین مى پندارد که در دوزخ، درخت مى روید!
و نیز از «ابو جهل» نقل شده که: به عنوان سخریه، خرما و کره، حاضر مى کرد و مى خورد و به یاران خود مى گفت: از این بخورید که «زقوم» همین است!(1)
روى همین جهت، قرآن در آیه فوق، «شجره ملعونه» را وسیله اى براى آزمایش مردم معرفى مى کند؛ چرا که مشرکان لجوج آن را به سخریه مى گیرند و مؤمنین راستین در برابر آن تسلیم اند.
ممکن است سؤال شود: این شجره در قرآن به عنوان «شجره ملعونه» نیامده است؟
در پاسخ مى گوئیم: ممکن است منظور لعنِ خورندگان آن باشد، به علاوه لعن چیزى، جز بُعد و دورى از رحمت خدا نیست، و بدیهى است چنین درختى، از رحمت پروردگار بسیار دور است.
ب ـ منظور قوم سرکش یهود هستند، آنها همانند درختى هستند با شاخ و برگ فراوان اما مطرود درگاه پروردگار.
ج ـ در بسیارى از تفسیرهاى شیعه و اهل تسنن، نقل شده که «شجره ملعونه»، «بنى امیه» هستند.
«فخر رازى» در تفسیر خود روایتى در این زمینه از «ابن عباس» مفسّر معروف اسلامى نقل مى کند.
این تفسیر متناسب با حدیثى است که از «عایشه» نقل شده که رو به «مروان» کرد و گفت: «لَعَنَ اللّهُ أَباکَ وَ أَنْتَ فِى صُلْبِهِ فَأَنْتَ بَعْض مَنْ لَعَنَهُ اللّهُ»؛ (خدا پدر تو را لعنت کرد، در حالى که تو در صلب او بودى، بنابراین تو بخشى از کسى هستى که خدایش لعن کرده است)!(2)
باز در اینجا این سؤال پیش مى آید که: در کجاى قرآن، شجره خبیثه بنى امیه، مورد لعن واقع شده است؟
در پاسخ مى گوئیم: در سوره «ابراهیم» آیه 26 آنجا که سخن از «شجره خبیثه» به میان آمده، با توجه به مفهوم وسیعى که شجره خبیثه دارد، و با توجه به روایاتى که در تفسیر آن وارد شده، و شجره خبیثه را به «بنى امیه» تفسیر نموده، و نیز با توجه به این که: «خبیثه» از نظر معنى با «ملعونه»، متلازم است مى توان گفت که در قرآن ذکر شده است.(3)
قابل توجه این که: بسیارى از این تفسیرها، و یا همه آنها، منافاتى با هم ندارند، و ممکن است «شجره ملعونه» در قرآن، اشاره به هر گروه منافق، خبیث و مطرود درگاه خدا، مخصوصاً گروه هائى همانند «بنى امیه» و یهودیان سنگدل و لجوج و همه کسانى که در خط آنها گام برمى دارند، باشد، و شجره زقوم در قیامت تجسمى از وجود این شجرات خبیثه در جهان دیگر است، و همه این شجرات خبیثه مایه آزمایش و امتحان مؤمنان راستین در این جهان هستند.
یهودیانى که امروز بر مراکز حساس اسلامى غاصبانه مسلط شده اند، و هر ساعت در گوشه اى از جهان آتشى برمى افروزند، و آن همه جنایت و بیدادگرى دارند.
همچنین منافقانى که با آنها معاملات سیاسى و غیر سیاسى کرده و مى کنند، و همه سلطه گرانى که خط «بنى امیه» را در برابر اسلام در کل کشورهاى اسلامى تعقیب مى نمایند، و نیکان را از صحنه اجتماع کنار مى زنند، فرومایگان را بر گرده مردم مسلط مى کنند، دوستان حق و مجاهدان راستین را شهید و بازماندگان دوران جاهلیت را بر سر کار مى گمارند، همه اینها شاخ و برگ شجره خبیثه معلونه هستند و آزمایشى براى مردم!.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.