پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بیان اصول اعتقادی توحید می فرماید: «شهادت به توحید پایه اصلى ایمان و ریشه و قوام آن است، و همچنین سرچشمه همه نیکیها، و سبب جلب خشنودى خداوند، و موجب طرد و دورى شیطان است». در حقیقت تمام اصول و فروع اعتقادی اسلام تبلورى از توحید است نه اینکه توحید اصلی در کنار دیگر آموزه ها باشد. همه انبیاء الهی داعیان یک مکتب و مبلغان و منادیان یک برنامه بودند. فضائل اخلاقی از توحید، و رذائل اخلاقی از شرک سرچشمه می گیرد و در قیامت نیز اعمال مردم بر اساس یک معیار واحد مورد قضاوت قرار می گیرد.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در فرازهائی از خطبه دوم نهج البلاغه دلایل چهارگانه اى براى تمسّک جستن به اصل توحید ذکر کرده و مى فرماید: (شهادت به توحید پایه اصلى ایمان و ریشه و قوام آن است، و همچنین سرچشمه همه نیکیها، و سبب جلب خشنودى خداوند، و موجب طرد و دورى شیطان است)؛ «فَاِنَّها عَزیمةُ الایمانِ، وَ فاتِحَةُ الاِحْسانِ، وَ مَرْضاةُ الرَّحمنِ، وَ مَدْحَرَةُ(1) الشَّیْطانِ».
معمولا شهادت به یگانگى پروردگار به عنوان یکى از اصول قطعى اعتقادى شمرده مى شود در برابر اصول دیگر؛ ولى این در واقع یک برداشت ساده از این اصل مهم اسلامى است. دقّت بیشتر در منابع اسلامى و همچنین تحلیلهاى عقلى نشان مى دهد که توحید، اصلى است که در تمام اصول و فروع جریان دارد و به تعبیر دیگر تمام اصول و فروع اسلام تبلورى از توحید است نه تنها در مباحث اعتقادى و عبادى که در مسائل اجتماعى و سیاسى و اخلاقى، روح توحید حاکم و جارى است.
یگانگى خداوند چه در جهت ذات و صفت و چه در جهت افعال و عبودیّت امرى است روشن و مسلّم، ولى در مورد نبوّت انبیا نیز به مقتضاى «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ اَحَد مِنْ رُسُلِهِ»(2) در میان رسولان و انبیاى او جدایى نمى افکنیم و معتقدیم همه، داعیان یک مکتب و منادیان یک برنامه بودند هر چند با گذشت زمان و پیشرفت جوامع انسانى پاره اى از احکام و برنامه ها به شکل تازه اى مطرح شده است.
در امر معاد به مقتضاى «وَکُلُّهُمْ آتیهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَرْداً»(3) همه در یک روز، تک و تنها و در یک دادگاه، حضور مى یابند و با یک معیار درباره آنها داورى مى شود و هر کدام به تناسب اعمالشان پاداش و کیفر مى بینند.
جوامع انسانى به یک ریشه باز مى گردند و اصولى که حاکم بر آن است بلکه اصولى که بر تمام عالم هستى حاکم است اصول ثابت و معیّنى است. درست است که قوانین الهى در ادیان آسمانى از نظر شاخ و برگ تا حدّى متفاوت بوده، ولى ریشه هاى آن در همه جا یکى است و به همین دلیل ما معتقدیم که انبیا به سوى جامعه واحد جهانى دعوت مى کرده اند و سرانجام نیز تمام جهان در زیر چتر حکومت عدل واحدى قرار خواهد گرفت.
در مسائل اخلاقى، چه کسى است که نداند: فضایل اخلاقى از توحید، و رذایل، از شرک سرچشمه مى گیرد. افراد ریاکار گرفتار شرکند همان گونه که حسودان و بخیلان و حریصان و متکبّران گرفتارند. کسى که توحید افعالى خدا را در اعماق جانش پذیرا گشته و عزّت و ذلّت و روزى و حیات و پیروزى و موفقیّت را به دست تواناى او مى داند دلیلى ندارد که راه ریا و حرص و بخل و حسادت را پیش گیرد.
کوتاه سخن این که توحید همچون یک دانه درشت تسبیح در مقابل بقیّه دانه ها نیست بلکه همچون ریسمانى است که تمام دانه ها را به هم مى پیوندد.
این جاست که عمق کلام مولا در جمله هاى بالا روشنتر مى شود چرا که توحید را پایه اصلى ایمان و سرآغاز همه نیکیها و موجب خشنودى خدا و عامل طرد و دورى شیطان مى شمرد و اگر آفتاب توحید بر صفحه جان و جسم و جامعه انسانى بیفتد و همه چیز در پرتو توحید روشن شود وضع و شکل دیگرى به خود خواهد گرفت.
اگر مى بینیم مولاى متّقیان على(علیه السلام) که خود روح توحید است بارها و بارها در خطبه هاى نهج البلاغه توحید و شهادت به یگانگى خدا را تکرار مى کند و از این طریق به همه پیروان مکتبش درس توحید تعلیم مى دهد به خاطر این است که این شعله جاودانى را در دلها زنده نگهدارد و سرزمین جانها را با این آب حیات آبیارى کند تا بذرهاى نیکى و پاکى در وجودشان به ثمر بنشیند و در پرتو توحید رنگ الهى و صبغة الله را پذیرا شوند. (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.