پاسخ اجمالی:
«تفسیر» در لغت یعنى برگرفتن نقاب از چهره. قرآن، یک چهره عمومى و همه فهم دارد، اما چهره هاى دیگری هم دارد که«بطون» قرآن است و همه چشم ها قدرت دید آن را ندارند. تفسیر، به چشم ها قدرت و به انسان شایستگى دید آنها را تا حد امکان مى دهد. همچنین قرآن، چهره هائى نیز دارد که گذشت زمان و پرورش نبوغ و استعدادها از آن پرده برمى گیرد. از همه اینها گذشته، قرآن خودش، خود را تفسیر مى کند و آیاتش پرده از چهره یکدیگر برمى گیرند.
پاسخ تفصیلی:
«تفسیر» در لغت یعنى برگرفتن نقاب از چهره!
مگر قرآن که «نور» و «کلام مبین» است نقابى بر چهره دارد که از آن برگیریم؟!
نه، نقابى بر چهره قرآن نیست، این ما هستیم که باید نقاب از چهره جان برگیریم و پرده از دیده عقل و هوش خود کنار زنیم تا مفاهیم قرآن را دریابیم، روح آن را درک کنیم.
از سوى دیگر: قرآن تنها یک چهره ندارد، یک چهره عمومى دارد که براى همه گشاده است، و نور مبین است و رمز هدایت خلق!
اما چهره، بلکه چهره هاى دیگر دارد که آن را تنها به اندیشمندان، آنها که تشنه حق اند، پوینده راه و خواهان بیشتر، نشان مى دهد، و به هر یک به اندازه پیمانه وجود و کوشش و تلاش آمیخته با اخلاصش، سهمى مى بخشد.
این چهره ها که در لسان احادیث «بطون» قرآن نامیده شده، بر همه کس تجلى نمى کند، و یا صحیح تر، همه چشم ها قدرت دید آن را ندارند.
تفسیر، به چشم ها قدرت مى بخشد، حجاب ها را کنار مى زند و به ما شایستگى دید آنها را تا آنجا که براى ما امکان دارد مى دهد.
قرآن، چهره هائى نیز دارد که گذشت زمان، و پرورش نبوغ ها و استعدادها از آن پرده برمى گیرد، که در سخن معروف «ابن عباس» آن شاگرد هوشمند مکتب على(علیه السلام) به آن اشاره رفته است: «أَلْقُرْآنُ یُفَسِّرُهُ الزَّمانُ».
از همه اینها گذشته، قرآن به مضمون کلام معروف «أَلْقُرْآنُ یُفَسِّرُ بَعْضُهُ بَعْضا»،(1) خودش خود را تفسیر مى کند، و آیاتش پرده از چهره یکدیگر برمى گیرند و این هرگز با نور و کلام مبین بودنش، منافات ندارد که قرآن «یک واحد به هم پیوسته» و «مجموعه از هم ناگسسته» است، و مجموعاً نور است و کلام مبین.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.