پاسخ اجمالی:
«عرش» در لغت به معنى سقف یا چیزى که داراى سقف باشد آمده و به تخت هاى بلند مثل تخت سلاطین و داربست هائى که براى برپا نگه داشتن بعضى از درختان مى زنند نیز گفته شده. اما هنگامى که در مورد خداوند به کار مى رود منظور، مجموعه جهان هستى است که در حقیقت تخت حکومت خداست و جمله «استوی علی العرش» کنایه از احاطه کامل پروردگار و تسلط او بر تدبیر امور آسمان ها و زمین بعد از خلقت آنها است.
پاسخ تفصیلی:
«عرش» در لغت به معنى چیزى است که داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نیز «عرش» گفته مى شود مانند: «أَوْ کَالَّذی مَرَّ عَلى قَرْیَة وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِها»؛ (مانند کسى که از کنار قریه اى گذشت در حالى که آن چنان ویران شده بود که سقف هایش فرو ریخته و دیوار بر سقف ها در غلطیده بود). (1)
گاهى به معنى تخت هاى بلند همانند تخت سلاطین نیز آمده است، چنان که در داستان «سلیمان» مى خوانیم که مى فرماید: «أَیُّکُمْ یَأْتِیْنِى بِعَرْشِها»؛ (کدام یک از شما مى توانید تخت او [بلقیس] را براى من حاضر کنید؟) (2)
و نیز به داربست هائى که براى برپا نگه داشتن بعضى از درختان مى زنند، عرش گفته مى شود: همان طور که در قرآن مى خوانیم: «وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَ جَنّات مَعْرُوشات وَ غَیْرَ مَعْرُوشات»؛ (او کسى است که باغ هائى از درختان داربست دار و بدون داربست آفرید). (3)
ولى هنگامى که در مورد خداوند به کار مى رود و گفته مى شود «عرش خدا»، منظور از آن مجموعه جهان هستى است که در حقیقت تخت حکومت پروردگار محسوب مى شود.
جمله (خداوند پس از آفرینش آسمان و زمین، زمام رهبرى آنها را به دست گرفت)؛ «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»، که در آیه 54 سوره «اعراف» آمده است، کنایه از تسلط یک زمامدار بر امور کشور خویش است، همان طور که جمله «ثُلَّ عَرْشُهُ»؛ (تختش فرو ریخت) به معنى از دست دادن قدرت مى باشد، در فارسى نیز این تعبیر کنائى زیاد به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم در فلان کشور، جمعى شورش کردند و زمامدارشان را از تخت فرو کشیدند، در حالى که ممکن است اصلاً تختى نداشته باشد، یا جمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اینها کنایه از قدرت یافتن یا از قدرت افتادن است. جمله «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» کنایه از احاطه کامل پروردگار و تسلط او بر تدبیر امور آسمان ها و زمین بعد از خلقت آنها است.
و از اینجا روشن مى شود: آنها که جمله فوق را دلیل بر «تجسم خدا» گرفته اند گویا توجه به موارد استعمالات فراوان این جمله در این معنى کنائى نکرده اند.
معنى دیگرى براى «عرش» نیز هست، و آن در مواردى است که در مقابل «کرسى» قرار گیرد، در این گونه موارد «کرسى» (که معمولاً به تخت هاى پایه کوتاه گفته مى شود) ممکن است کنایه از جهان ماده بوده باشد و «عرش» کنایه از جهان ما فوق ماده (عالم ارواح و فرشتگان). (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.