پاسخ اجمالی:
وقتی خدا را با همه صفاتش بشناسیم لازمه اش این است که چنین خدایی باید پیامبرانی بفرستد و دادگاه عدل و قیامتی هم به پا سازد. به این خاطر است که توحید عصاره همه اصول و فروع دین است.
پاسخ تفصیلی:
منظور این است اگر در یک مثال ساده تعلیمات دین را از اصول و فروع به دانه هاى گوهرى تشبیه کنیم، باید توحید را به آن ریسمانى تشبیه کرد که این دانه ها را به هم پیوند مى دهد، و از مجموع آن گردنبند پر ارزش و زیبائى مى سازد.
و یا این که، اگر هر یک از تعلیمات دین را به یکى از اعضاء پیکر انسان تشبیه کنیم، باید بگوئیم توحید روحى است که در مجموع این پیکر دمیده است.
در بحث هاى معاد و نبوت، این واقعیت به ثبوت رسیده است که: آنها جدا از توحید نیستند، یعنى: هنگامى که خدا را با همه صفاتش بشناسیم، مى دانیم چنین خدائى باید پیامبرانى بفرستد، و نیز حکمت و عدالت او ایجاب مى کند دادگاه عدل و رستاخیزى وجود داشته باشد، مسائل اجتماعى و کل جامعه انسانى و هر چه در ارتباط با آن است باید پرتوى از توحید و وحدت باشد، تا سامان یابد.
به همین دلیل، در احادیث مى خوانیم: جمله «لا إلهَ إلاَّ الله» قلعه محکم پروردگار است و هر کس در آن وارد شود از عذاب و کیفر الهى در امان است. (1)
و نیز، همه شنیده ایم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آغاز اسلام، مى فرمود: (اگر طالب رستگارى هستید زیر پرچم توحید در آئید)؛ «قُولُوا لا إلهَ إلاَّ الله تُفْلِحُوا»، (2) بنابراین توحید تنها یک اصل از اصول دین نیست، بلکه خمیرمایه همه اصول و فروع اسلام است.
و مى توان گفت توحید، عصاره همه معتقدات و همه برنامه هاى فردى و اجتماعى سعادت بخش انسان است. (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.