پاسخ اجمالی:
عثمان بن سعید عمروى، محمّد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح، على بن محمّد سمرى نوّاب خاص امام زمان(عج) بودند.
پاسخ تفصیلی:
امام زمان(علیه السلام) در غیبت صغرى به وسیله چهار سفیر مخصوص خود با مردم مسلمان در حال تماس بودند و بسیارى از نیازمندى هاى مردم را از طریق نمایندگان خود برطرف مى نمودند و مشخّصات آنان به قرار زیر است:
1- عثمان بن سعید عمرى (بروزن گرمى) که منسوب به قبیله «بنى عمرو بن عامر» است و از یازده سالگى افتخار خدمتگزارى به خاندان رسالت را داشت و از اصحاب و یاران امام هادى و حضرت عسکرى(علیهما السلام) به شمار مى رفت و وکیل مخصوص امام عسکرى بود. او آنچنان مورد وثوق و اطمینان امام بود که حضرت عسکرى درباره وى و فرزندش «محمّد بن عثمان» که پس از درگذشت پدر افتخار نیابت از مهدى را پیدا نمود، چنین فرمود: «عمرى و فرزند او مورد وثوق من هستند؛ هرچه از من براى شما نقل کنند حقیقتى است که از من شنیده اند و نقل مى نمایند؛ هر دو نفر ثقه و مورد اعتماد من هستند، به سخنان هر دو گوش فرا دهید و هر دو را اجرا نمایید».(1)
یا مرقبت هاى شدیدى که حضرت عسکرى نسبت به فرزند خود داشت، کمتر کسى را اجازه مى داد که از حضرت مهدى دیدن کند؛ وى از افراد مخصوصى بود که حضرت امام زمان(عج) را در دوران حیات حضرت عسکرى در خانه اش کراراً زیارت کرده بود؛ شرح زندگى او در کتاب هاى رجال بطور گسترده بیان شده است(2) و تاریخ دقیق درگذشت وى به دست نیامده است.(3)
2- محمّد بن عثمان بن سعید، فرزند اوّلین سفیر و خود او دومیّن سفیر و وکیل امام زمان(علیه السلام) است که زمان امام عسکرى را درک کرده و در حدیثى که قبلا نقل شد، امام عسکرى وى و پدرش را به بهترین وجهى توثیق نموده است. دوران سفارت او طولانى و گسترده تر بود و همواره نامه هاى شیعیان را به حضور امام مى رسانید و پاسخ کتبى را به آنان باز مى گردانید؛ وى در سال 304 و یا 305 در گذشته است.(4)
3- حسین بن روح که در جامعه آن روز جهان شیعه به عقل و درایت اشتهار داشت و از نزدیکان محمّد بن عثمان دوّمین سفیر امام و راز دار او بود؛ وى موضوع سفارت را به فرمان امام به حسین بن روح واگذار نمود و در سال سیصد و بیست و شش درگذشت.(5)
4- على بن محمّد سمرى آخرین سفیر امام(عج) است که امام در نامه اى به خود او نوشته و دستور داده است که تو آخرین سفیر مخصوص من هستى، دیگر نباید کسى را به جاى خود معرّفى کنى! وى در نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نه درگذشت و با درگذشت او باب سفارت خصوصى بسته شد و غیبت کبرى آغاز گردید(6) و از آن به بعد هرگونه ادّعاى نیابت خاصّه از طرف آن حضرت مردود شناخته شده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.