ارتباط «احكام شرعی» و «امور تكوينی»
آیا «احکام شرعی» صرفا اموری اعتباری اند و هيچ گونه ارتباطی با امور «تكوينی و واقعی» ندارند؟
جهان بينى شناختِ واقعيت هاست و ايدئولوژى در اينجا به معناى احكامي است كه از دل جهان بينى متولد مى شود. از اين رو شبهه آنانكه مى گويند: احكام امورى اعتبارى بوده و ارتباطى با واقعيت ها كه امورى تكوينى است ندارد، بى اساس است؛ زيرا با جدايى اين دو از يكديگر، اعتبار احكام از ميان مى رود. حكم، زمانى ارزش دارد كه با واقعيّت پيوند داشته باشد و اين فلسفه احكام است كه به آن اعتبار مى بخشد. همه احكام ولو احكام تعبدى همه تابع مصالح و مفاسد واقعى اند، هرچند گاهى ما فلسفه آنها را ندانيم؛ زيرا در غير اين صورت ترجيح بلامرجح مى شود. آيات قرآن و روايات نيز به اين ارتباط تنگاتنگ تصريح دارند.