در آيات و روايات اسلامى تعبيرى به عنوان «اسماء حسنى» ديده مى شود كه در قرآن به صورت سربسته و در اخبار به طور مشروح آمده است. اين اسماء همگى بيانگر صفات خداست. با توجّه به اينكه همه نام ها و صفات او نيك است، انتخاب اين عنوان بيانگر اين حقيقت است كه اين دسته از نام ها داراى اهميّت ويژه اى است. در اين ميان در روايات زيادى روى مسأله «اسم اعظم» خدا تكيه شده، و از آنها استفاده مى شود كه اگر كسى خدا را به اسم اعظمش بخواند، دعاى او مستجاب مى گردد. در اينكه «اسم اعظم» كداميك از اسماء خدا است، بسيارى از دانشمندان اسلامى بحث كرده اند و غالبا بحث ها بر محور اين دور مى زند كه از ميان نام هاى خدا نامى را بيابند كه اين خاصيت عجيب و بزرگ را داشته باشد. آيا آگاهى بر «اسم اعظم» مفهومش اين است كه انسان «كلمه اى» را بگويد و آن همه اثر عجيب و بزرگ داشته باشد؟ آيا اسم اعظم يك كلمه يا يك جمله يا آيه اى از آيات قرآن مجيد است و اين همه تأثير و قدرت در الفاظ و حروف آن نهفته شده، بى آنكه هيچ قيد و شرطى داشته باشد؟ يا اينكه ... .
در حديثى از امام باقر عليه السّلام آمده است كه فرمود: كُفّار و بت پرستان با اسم اشاره به بت هاى خود اشاره كرده و مى گفتند: «اين خدايان ما است؛ اى محمد! تو نيز خدايت را توصيف كن تا او را ببينيم و درك كنيم». خداوند اين آيات را نازل كرد: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ؛ بگو، خداوند يكتا و يگانه است * خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى كنند * نزاد و زاده نشد * و براى او هرگز شبيه و مانندى نبوده است».
گاهى انسان تمام شرايط استجابت دعا را رعايت مى كند و در انجام هيچ كدام كوتاهى ندارد، با اين حال دعايش مستجاب نمى شود و يا اجابت آن به تأخير مى افتد، در اينجاست كه از خود سؤال مى كند: با آن همه وعده هايى كه در آيات و روايات درباره اجابت دعا داده شده، چرا دعاى من مستجاب نشد؟! عدم استجابت برخی دعاهای جامع الشرايط حکمت هايی دارد، که به اجمال در اين نگاشته به آن پرداخته شده.
ممكن است بعضى خيال كنند، اجابت دعا بى قيد وشرط است؛ چون خداوند كريم و رحيم مى باشد. ولى اين اشتباه است. خداوند علاوه بر اينكه كريم و رحيم است، حكيم هم مى باشد؛ يعنى تا كسى شايسته اجابت دعا نباشد، دعايش را مستجاب نمى كند. اين شايستگى شرايط فراوانى دارد كه در روايات اسلامى به آن اشاره شده است.
در اين مقاله به 20 مورد از شرايط استجابت دعا اشاره می شود. البته موارد ديگرى نيز غير از اين موارد براى شرايط استجابت دعا ذكر شده، كه در كتب ادعيه و روايات اسلامى آمده است.
در بسيارى از دعاهای مأثور از امامان اهل بيت عليهم السلام و بیشتر دعاهاى صحيفه سجاديه، قبل يا بعد از دعا، بر پيغمبر و آلش درود فرستاده می شود. از بعضى از احاديث نيز استفاده مى شود كه بهتر آن است كه در آغاز دعا و پس از آن در هر دو مرحله، بر پيغمبر و آلش درود بفرستند. از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود: «كسى كه حاجتى به درگاه خدا داشته باشد، ابتدا بر پيغمبر و آلش درود بفرستد، سپس حاجت خود را از خدا بخواهد و در ادامه آن را با درود بر پيغمبر وآلش ختم كند [خداوند دعاى او را مستجاب خواهد كرد]، زيرا پروردگار متعال كريم تر از آن است كه دو طرف دعا را بپذيرد و وسط آن را نپذيرد، چراكه مى دانيم درود بر پيغمبر و آلش بر خداوند مخفى نمى ماند».
در بعضى از روايات، گناهان متعددى به عنوان موانع استجابت دعا ذكر شده: از جمله آنها سوء نيت، نفاق، تأخير نماز از وقت، بدزبانى، غذاى حرام، و ترك صدقه و انفاق در راه خدا است: «... وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ سُوءُ النِّيَّةِ وَ خُبْثُ السَّرِيرَةِ وَ النِّفَاقُ مَعَ الْإِخْوَانِ وَ تَرْكُ التَّصْدِيقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِيرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّى تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ ...». هنگامى كه در دعاى «كميل» به اين جمله پرمعنا مى رسيم: «اللهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعآءَ؛ خدايا گناهانى را كه از [برآورده شدن] دعا جلوگيرى مى كند، بر من ببخش»، مى فهميم كه ما حجاب خود و حجاب اجابت دعاهاى خود هستيم و مشكلات را بايد در درون خود جستجو كنيم، نه بيرون و اين «خود آلوده» را بايد از ميان برداشت! لذا براى اجابت دعا بايد قبل از هر چيز در پاكى قلب و روح كوشيد و از گناه توبه كرده و خودسازى نمود و از زندگى رهبران الهى الهام گرفت.
كسانى كه با منابع اسلامى سر و كار دارند به اين نكته واقفند كه دعا و نيايش در تعليمات اسلام جايگاه ويژه اى دارد، تا آنجا كه قسمت عمده عبادات اسلامى را دعا و نيايش تشكيل مى دهد. دعا مسئله بسيار مهمّى است كه در آيات قرآن و روايات معصومان عليهم السلام به گونه گسترده اى مطرح شده است. از مجموعه آيات قرآن و روايات معصومان عليهم السلام استفاده مى شود كه دعا نه تنها عبادت است، بلكه از برترين عبادتها به شمار رفته است. بنابراين «دعا» در اسلام جايگاهى بس عظيم دارد و از اهميّت بسيار زيادى برخوردار است.
گاهی گفته می شود که اعتقاد به دعا بر فعّاليّت هاى اجتماعى اثر منفى دارد و همانند آبى است كه به روى شعله هاى فروزان كوشش ها و تلاش هاى پرثمر پاشيده مى شود و آنها را به خاموشى مى كشاند. مؤمنان با اين اعتقاد كه دعا سلاح يا محافظ مؤمن است، به جاى آشنايى به سلاح هاى ديگر و كاربرد آنها در برابر دشمن، تنها دست به دعا برمى دارند. همچنين براى مبارزه با فقر، دعا را جانشين صنعت، تكنيك، گسترش كشاورزى و دست يابى به منابع مختلف حياتى مى نمايند و اثر تخديرى چنين تعليماتى نياز به بحث ندارد. پاسخ این شبهه را در این مقاله بررسی خواهيم کرد.
آشاميدن شراب حرام و از «گناهان كبيره» است، بلكه در بعضى از اخبار «بزرگترين گناه» شمرده شده است و اگر كسى آن را حلال بداند، در صورتى كه متوجّه باشد كه لازمه حلال دانستن آن، تكذيب خدا و پيغمبر (ص) مى باشد، كافر است. از حضرت امام جعفر صادق (ع) روايت شده است كه فرمود: «شراب ريشه بديها و منشأ گناهان است و كسى كه شراب مى خورد عقل خود را از دست مى دهد». با اين وجود، گاهی برخی از افراد با غلبه وسوسه های شیطانی، توجيهات و شبهاتی را با قصد لوث کردن یا تساهل در حکم الهی طرح می کنند. گاهی نیز سؤالاتی برای معتقدین و اهل رعايت احکام شرعی پيش می آيد. لذا لازم است با پاسخ به شبهات و سؤالات، راه بر وسوسه ها بسته و تکلیف مکلّفین در موقعیّت ها مشخص شود.
بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (ع) خطبه ای را در بستر بيمارى بيان كرد، همان بيمارى كه هرگز از آن برنخاست، و جان پاك خود را به جان آفرين تسليم نمود. لحن خطبه به خوبى نشان مى دهد كه از روحى بلند، سرشار از علم و دانش، مملو از محبّت به خدا و ايمان، و لبريز از درد و رنج، سرچشمه گرفته است. خطبه آهنگى رسا و كوبنده و گيرا و قاطع و شجاعانه دارد و بسيار دردناك و غم انگيز است. اين خطبه كه از دل پر درد دختر گرامى پيامبر اسلام (ص) برخاسته، در حقيقت رنجنامه اوست. رنجى جانكاه كه تا اعماق استخوانش نفوذ كرده و تمام وجودش را در شعله هاى سوزان خود فرو برده است. به همين دليل كلامش در اين خطبه رنگ آتش به خود گرفته، چرا كه از قلب آتشين برخاسته، و خون رنگ شده، چرا كه از دليل او سرچشمه گرفته. محور تمام سخنان حضرت صدیقه در اين خطبه مسأله غصب خلافت و مظلوميت على (ع) و خطرات آينده اين انحراف بزرگ براى امت اسلامى است.