پاسخ اجمالی:
واژه «مصحف» در این روایات به معنای مجموعه ای از نوشته ها كه بین دو جلد قرار دارد، می باشد نه به معنای کتاب قرآن. حضرت زهرای مرضیه(س) که سرور زنان عالم است، همچون حضرت مریم(س) محدثّه بود و جبرئیل بر ایشان نازل می شد. پذیرش محدثه بودن حضرت زهرا(س) نباید برای مسلمانان اهل سنت که در منابع خود خلیفه دوم را نیز شخصی محدَّث معرفی می کنند امر غریبی باشد. در ایّام بعد از رحلت رسول خدا(ص)، جبرییل برای تعزیت نزد حضرت فاطمه(س) می آمد و ایشان را از حوادثی كه درباره فرزندانشان رخ می دهد آگاه می كرد و امام علی(ع) آنها را می نگاشت؛ این نگاشته ها مصحف فاطمه(س) نامیده می شود و همان طور که در احادیث اهل بیت(ع) نیز تصریح شده حکمی از حلال و حرام در آن مورد اشاره قرار نگرفته است.
پاسخ تفصیلی:
منابع شیعی حكایت از وجود «مصحفی» دارند كه در آن مجموعه ای از حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) اخبار این «مصحف» توسط جبرئیل برای زهرای مرضیه(علیها السّلام) آورده و به خط امیرمؤمنان(علیه السّلام)(1) ثبت می شده است. به خاطر تکلم جبرئیل با آن بانو، آن حضرت را «محدّثه»(2) می نامند. این مصحف یكی از میراث های اهل بیت(علیهم السّلام) است.
در كتاب كافی از امام صادق(علیه السّلام) نقل است: فاطمه(علیها السّلام) پس از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) هفتاد و پنج روز زندگی كردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهی شدید شدند. جبرییل برای تعزیت نزد ایشان می آمد... و ایشان را از حوادثی كه قرار بود در آینده درباره فرزندان شان رخ دهد، آگاه می كرد و امام علی(علیه السّلام) آنها را می نگاشت؛ و اینها (این نگاشته ها) «مصحف فاطمه(ع)» است.(3)
سوء برداشت برخی از اهل سنت و بهانه گیری های وهابیت
وجود این احادیث در منابع شیعه و «محدثه» بودن حضرت صدیقه طاهره(عیها السلام) باعث شده است برخی از سلفی ها، مانند احسان الهی ظهیر(4)، محمد مال اللّه(5) و...، از كلمه «مصحف» كه مشترک لفظی است، سوء استفاده كنند و آن را حمل بر معنای «قرآن» نمایند و ادعا کنند: شیعه قرآنی دارد كه نام آن «مصحف فاطمه» است و از آن جا كه این مصحف به لحاظ محتوا با قرآن موجود به كلی متفاوت است، پس قرآن شیعه، قرآنی دیگر است!
محمد مال اللّه می نویسد: «قرآن نزد شیعه، سه برابر قرآن موجود است و در آن هیچ حرفی از این قرآن نیامده است. ابو جعفر كلینی در كتاب كافی خود از ابو بصیر و وی از ابو عبد اللّه(علیه السّلام) چنین نقل می كند: ابو عبد اللّه گفت: نزد ما مصحف فاطمه است، آنان چه می دانند مصحف فاطمه چیست؟ گفتم: مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحف فاطمه سه برابر قرآن شماست. به خدا سوگند در آن مصحف حرفی از این قرآن نیست».(6) سپس در ادامه می آورد: «اجماع اهل سنت بر این است كه هر كس حرفی از قرآن را انكار كند، یا بر این پندار رود كه نقصان و تبدیلی در قرآن رخ داده، كافر شده ...؛ چه رسد به ادعای شیعه كه می گوید: قرآنی هست كه حرفی واحد از این قرآن در آن نیست»!(7)
به طور کلی اهل سنت وجود کتابی مانند «مصحف فاطمه» را منافی خاتمیت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و بسته شدن درب وحی بعد از وفات آن حضرت می دانند. برای مثال شخصی مثل قفاری به عنوان یکی از وهابی های سرسخت شیعه ستیز ادعا می کند که شیعیان با پذیرش نزول وحی بر ائمه اهل بیت «در واقع ادعای نبوّت بر امامان خود کرده اند... مانند مصحف فاطمه...».(8)
واژه شناسی «مصحف» و چگونگی اختصاص آن به معنای «قرآن»
پیش از هر چیز باید گفت كلمه «مصحف» در روایاتی که به «مصحف فاطمه» اشاره می کنند به همان معنای لغوی این واژه اشاره دارد. معنای لغوی مصحف یعنی چیزی که صحیفه ها را در آن جمع آوری می کنند. مجموعه ای دارای دو جلد که اوراق را در میان می گیرد و نگهداری می کند.(9)
بعد از تدوین و جمع آوری قرآن، این کلمه برای قرآن استفاده شد.(10) بر طبق منابع تاریخی اهل سنت، چنین استفاده می شود که نام گذاری «قرآن» به «مصحف» به زمان خلافت ابوبکر بازمی گردد.(11)
اصولا عَلَم شدن واژه «مصحف» برای قرآن و اختصاص آن به این کتاب آسمانی، امری مسبوق به سابقه در سال های اولیه صدر اسلام و زمان جمع آوری قرآن نبود و حتی می بینیم که در بعضی متون تاریخی هر کتابی «مصحف» نام می گیرد مانند استفاده از ترکیب «مصاحف الروم».(12)
اراده معنای لغوی از واژه «مصحف» در منابع اهل سنت نیز گاهی به کار رفته است. مانند مصحف خالد بن معدان كه درباره وی گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفی ثبت شده بود كه دارای دكمه و دستگیره بود.(13)
پس تا اینجا روشن شد که به کار بردن واژه «مصحف» برای کتابی غیر از قرآن امری مسبوق به سابقه بوده است. هر چند چنین استفاده ای، استعمال زیادی نداشته این واژه به تدریج به «قرآن» اختصاص یافته است.
محتوای «مصحف فاطمه»؟
همان طور که دیدیم برخی از سلفی های شیعه ستیز با استناد به حدیثی از امام صادق(علیه السلام)، این گونه جلوه می دهند که آنچه شیعیان به عنوان قرآن قبول دارند، هیچ ربطی به قرآن مسلمانان ندارد! زیرا طبق همان حدیث نقل شده از امام ششم شان، «مصحف فاطمه» مشتمل بر هیچ آیه ای از آیات قرآن نیست!
اما حقیقت این است که دشمنان شیعه یا از روی جهل و یا از روی عناد در حال انکار حقیقتی هستند که وضوح آن بی نیاز از توضیح است. کسی که اندک آشنایی با شیعیان داشته باشد و در مساجدشان نماز خوانده و در مراسم های مذهبی شان شرکت کرده باشد می داند که شیعیان غیر از همان قرآن مرسوم میان تمام فِرَق مسلمانان هیچ قرآن دیگری ندارند.
اتفاقا احادیث مورد استناد دشمنان شیعه درباره «مصحف فاطمه» نیز مؤید همین نکته است. معنای آن احادیث این است که شیعیان قرآنی جز قرآن سایر مسلمانان ندارند و اگر کتابی نیز تحت عنوان «مصحف فاطمه» در دسترس ائمه شان بوده، آن کتاب مشتمل بر مطالب و مضامین غیر از مضامین قرآن است.
بله؛ حدیث نقل شده از امام صادق(علیه السلام) درباره «مصحف فاطمه»(14) مورد قبول شیعیان است با این تفسیر که محتوای این کتاب چیزی متفاوت با قرآن است. یعنی هیچ کدام از آیات قرآن در آن بیان نشده و هیچ حکمی از احکام حلال و حرام نیز در آن مورد اشاره قرار نگرفته و تنها اخباری از اتفاقات و حوادث آینده در آن گردآوری شده است.(15)
آن چنان که از مفاد برخی احادیث استفاده می شود، اندوه شدید حضرت زهرا(علیها السلام) بعد از ارتحال پدرشان موجب می شده جبرئیل امین از طرف خداوند نزد ایشان می آمد و با مطلع کردن ایشان از جایگاه پدرشان، حضرت را تسلی می داده اند و خبرهایی را از آینده و آنچه برای فرزندان شان طی نسل های مختلف روی می داده، به آگاهی آن حضرت می رساندند.(16)
در یک ارزیابی کلی از احادیثی که درباره محتوای «مصحف فاطمه» سخن گفته اند، می توان این کتاب را مشتمل بر این مطالب دانست: تسلیت و تعزیت حضرت زهرا(علیها السلام)، تبیین جایگاه پیامبر(صلی الله علیه وآله) در بهشت پس از ارتحال، خبر دادن از اتفاقات و رویدادهایی که در آینده رخ می دهند، اشاره به جزئیات و نام و مشخصات حاکمان امت، مطالبی درباره سرگذشت انبیاء و مؤمنان و کافران در گدشته و آینده .(17)
«محَّدثه» بودن حضرت زهرا منافاتی با خاتمیت ندارد
درباره اینکه آیا پس از وفات رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) امكان فرود جبرییل یا هر فرشته ای دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهرای مرضیه(علیها السّلام) به وقوع پیوسته است، اجمالا باید گفت: اولا وحی اقسام متعددی دارد مانند: نبوت و رسالت، الهام، اشاره، تقدیر، امر، دروغ پردازی، خبر.(18) با رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) همه اقسام وحی منقطع نشده، بلکه وحی به معنای نبوت و رسالت پایان یافته است.
ثانیا طبق مدارك فریقین این امر در مقام ثبوت و امكان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جای انكار نیست.(19) اعتقاد به محدث بودن بعضی از صحابه امری مسلّم در بین اهل سنت نیز هست. اهل سنت اصرار دارند بگویند خلیفه دوم محدَّث بود. مانند روایتی که ابو هریره از پیامبر نقل می کند: «انْهَ كَانَ فِيمَا مَضَى قَبْلَكُمْ مِنَ الْأُمَمِ مُحَدَّثُونَ فانه انَّ كَانَ فِى أُمَّتِي هَذِهِ فانه عُمَرُ بْنُ الْخُطَّابِ»(20)؛ (در امت های گذشته مردان محدثی بوده اند، بدون اینكه از انبیا باشند، و از امت من عمر محدث مى باشد). روایات دیگری نیز با همین مضمون با اندکی اختلاف از عایشه نقل شده است.(21)
به هر حال باور به امکان محدّث بودن حضرت زهرا(سلام الله علیها) به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارك اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایی برای تردید باقی نمی گذارد. خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امكان وجود محدّث یعنی اشخاصی كه فرشته با آنان سخن می گوید بدون آن كه آنان نبی باشند(22) در این امت وجود دارد. در منابع اهل سنت احادیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در این زمینه روایت شده است.(23)
ب) زهرای مرضیه(علیها السّلام) «سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ»؛ (سرور زنان اهل بهشت) است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارك اهل سنت وارد شده است(24) و ابن حجر عسقلانی نیز بعداز نقل آن در کتاب «فتح الباری» در شرح این حدیث به برخی از اسانید آن اشاره كرده است.(25)
بعد از بیان این مقدمات می گوییم اگر دلیل تکلم فرشتگان با حضرت مریم(علیها السلام) - همان طور که در آیه 42 سوره آل عمران نیز مورد اشاره قرار گرفته(26) - پاکدامنی، برگزیده بودن و سروری یافتن بر زنان عصر خود از طرف خداست، این امتیازات درباره زهرای مرضیه(علیها السّلام) به طریق اولویت ثابت است، چون هیچ دلیلی بر اختصاص مقام «محدّثه» به امت های پیشین وجود ندارد و زهرای مرضیه(ع) سرور بانوان بهشتی و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.(27) اتفاقا در روایات شیعی و در توضیح چگونگی نزول فرشته وحی بر حضرت زهرا(ع) این مسأله با نزول فرشته وحی بر حضرت مریم(ع) مشابه دانسته شده است.(28)
قرآن تدوین شده توسط حضرت زهرا غیر از «مصحف فاطمه»
در یكی از منابع شیعی چنین آمده است: از اهل بیت خبر رسیده كه عثمان بن عفان [در هنگام رخداد توحید مصاحف و جمع آوری قرآن] از امام علی(علیه السّلام) مصحف فاطمه را كه با اشاره پدر تدوین كرده بود، طلب كرد و آن را با مصاحف دیگر كه در دست صحابه بود تطبیق داد و ... .(29) مؤلف، این واقعه را از كتاب دیوان دین، و آن نیز از كتاب تاریخ طبرستان - تألیف محمد بن محمود آملی كه از مورخان قرن هفتم است - نقل كرده است.(30) هر چند در تاریخ طبرستان چنین مطلبی به چشم نمی خورد، لیكن اگر چنین امری مسجّل باشد، حكایت از قرآنی دارد كه زهرای مرضیه(علیها السّلام) در زمان حیات پدر تدوین كرده اند. شاید از همین روست كه ایشان در فرازی از خطبه خود، تعبیر «وَمَعَنَا كِتابِ اللَّهِ»(31)؛ (كتاب خدا نزد ماست) را به كار برده اند.
اما باید توجه داشت كه، به طور قطع، این مصحف كه به اشاره رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن متداول بین تمامی مسلمانان بوده و غیر از مصحفی است كه پس از وفات رسول خدا(صل) با املای حضرت فاطمه(علیها السّلام) و خط امام علی(علیه السّلام) نگاشته شده و به كلی از قرآن جداست.
متأسفانه، باز برخی از سلفیان برای رسیدن به نتایج و اهدافی ناشایست و شگفت آور، دو نوع از مصاحف را با یكدیگرند خلط می کنند و تجاهل می ورزند و از این حقیقت چشم پوشی می کنند که - بنا به اسناد و مدارك - ما در اینجا با دو نوع مصحف مواجه می شویم که هر كدام در زمان و موضوع خاص تدوین شده اند.(32) یکی همان قرآنی که حضرت زهرا(ع) با اشاره و راهنمایی پدرشان آن را نگاشته بودند و دیگری کتابی که اخبار جبرئیل به آن حضرت پس از ارتحال پدرشان در آن گردآوری شده است و این دو هیچ ربطی به هم ندارند.
سرانجام مصحف فاطمه؟
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان میراثی با ارزش در نزد اهل بیت(علیهم السلام) دست به دست گشت و در حال حاضر حضرت مهدي(علیه السلام) به عنوان حجت خدا بر روي زمین آن را در اختیار دارد. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه(س) شخصاً آن را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تحویل داد و پس از شهادت امام علی(ع) به امام حسن(علیه السلام) منتقل گشت و پس از او به امام حسین(علیه السلام) و همین طور دست به دست گشت تا اینکه به صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحویل داده شد.(33)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.