پاسخ اجمالی:
این دو تعریف متفاوت نیست، زیرا اگر امور در جایگاه صحیح خود قرار گیرد موجب هماهنگی همه چیز، از جمله قلوب مردم نیز می گردد. نتیجه ظلم و تبعیض گسسته شدن نظام جامعه و رو در رویی طبقات مختلف مردم و حکومت هاست، ولی نتیجه عدل، اعتماد تمامی افراد حکومت و ملت به یکدیگر و ارتباط عمومی و همبستگی اجتماعی و حسن تفاهم و در نتیجه هاهنگ و همساز شدن قلوب خواهد بود. بیان حضرت زهرا(س) که بخشی از خطبه فدکیه آن حضرت است کنایه به بی عدالتی ناشی از برکناری امام علی(ع) است که سبب تفرقه و ظلم در جامعه شد و انسجام شریعت را از هم گسیخت.
پاسخ تفصیلی:
عدل در بیان حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در تفسیری از عدل می فرماید: «الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوب»(1)؛ (عدالت هماهنگی قلب هاست). امام علی(ع) نیز در بیانی عدل را این گونه تعریف می کند که: «الْعَدْلُ یَضَعُ الاَمُورَ مَواضِعها»(2)؛ (عدالت همه امور را در جایگاه صحیحش قرار می دهد).
حال سؤالی که در این بین پدید می آید این است که آیا این دو سخن با هم متنافی اند؟! آیا این دو تعریف با یکدیگر ارتباط دارند یا دو تعریف متفاوت از عدل بشمار می روند؟ چگونه با قرار گرفتن امور در جایگاه صحیح خود دلها هماهنگ می شوند؟
توصیفاتی ناظر جنبه های مختلف عدالت و نه منافی همدیگر
این دو تعریف زیبا از عدل، تعریف عدل به آثار مختلف آن است و هر دو ناظر به حقیقت معنای عدالت است، زیرا اگر امور در جایگاه صحیح خود قرار گیرد موجب هماهنگی همه چیز از جمله قلب های مردم نیز می گردد.
کلام حضرت زهرا(سلام الله علیها)، عبارتی از اولین قسمت های خطبه ایشان در مسجد مدینه است که بسیار مشهور بوده و در آن آمده: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ، ...»(3)؛ (خداوند ايمان را سبب زدودن زنگار شرك از دلهاتان قرار داد و نماز را موجبى براى دورى شما از خودپرستى، و زكات را دستمايه بى آلايشى نفس و افزايش روزى بى دريغ و روزه را عامل تثبيت دوستى و اخلاص و حج را وسيله تقويت دين، و عدالت را مايه پيوند قلوب، و پيروى ما را سبب نظم و پيشوايى ما را مانع جدايى و افتراق قرار داد...).
اهمیت عدالت در انسجام اجتماعی
در این بیان حضرت زهرا(سلام الله علیها) ترجمه و توضیح سه کلمه «العدل»، «قلوب» و «تنسیق» بدین ترتیب بیان می گردد:
1-عدل: مخالف ظلم و جور و به معنای عدم تبعیض و قرار دادن هر چیز در جا و در رتبه خود است.(4)
2- قلوب: جمع قلب است، به معنای دل که مرکز اُنس و الفت و دوستی و محبت است و گاهی به معنی عقل نیز بکار می رود.(5)
3- تنسیق: به معناي تنظيم و هماهنگی از ریشه نسق است، یعنی نظم دادن و به شکلی و نظامی واحد در آوردن. در اصطلاح به حروف عطف که دو یا چند کلمه را هم پایه و هماهنگ قرار می دهند، حرف نسق می گویند. تنسیق نیز به معنی هماهنگ نمودن است.(6)
دلیل اینکه حضرت می فرماید: «خداوند عدل و دادگستری را سبب برقراری ارتباط و هماهنگی قلبها با يكديگر قرار داد»، این است که ظلم و تبعیض دل ها را از هم جدا کرده و آدمیان را از هم متفرق می سازد. اما وقتی عدالت باشد، میان دل ها اتحاد و هماهنگی خواهد بود. نتیجه ظلم و تبعیض گسسته شدن نظام جامعه و رو در رویی طبقات مختلف مردم و حکومت هاست، ولی نتیجه عدل، اعتماد تمامی افراد حکومت و ملت به یکدیگر و ارتباط عمومی و همبستگی اجتماعی و حسن تفاهم خواهد بود.
مطلب جالبی که از این قسمت به دست می آید، ارتباط آن با قسمت های بعد می باشد، زیرا حضرت در فراز بعدی خطبه می فرماید: (خداوند اطاعت و فرمانرداری از ما اهل بیت را واجب کرد، زیرا موجب بر قراری نظم در شریعت می شود و امامت ما را واجب کرد، زیرا از تفرقه جلوگیری می کند)؛ «وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ».(7) جملات حضرت می تواند کنایه ای باشد به بی عدالتی های ناشی از برکناری به ناحق امیر مؤمنان علی(علیه السلام) از جانشینی پیامبر(ص) و غصب آن توسط دیگران که اوّلاً سبب کدورت میان مسلمان گردید و ثانیاً سبب تفرقه و ظلم در جامعه گردید که انسجام شریعت را از هم گسیخت.
اين دو فراز از خطبه متمم و مكمل يكديگرند و اشاره به دو نوع اختلاف در جامعه دارد كه يكي نابرابری در توزيع ثروت خدادادی است كه همه بايد به طور عادلانه از آن بهره مند شوند و ديگري اختلاف در عقايد و افكار است.
نابرابری و بی عدالتی، ریشه بسیاری از حوادث و جنایات
اگر با دقت بيشتري حوادث جنايی مانند سرقت، قتل، بي حرمتي و بلكه اساس انقلابهاي خونين بشري را بررسي كنيم، در مي يابيم كه سرمنشأ اصلي آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعيض به ويژه در مسأله ثروت است كه عده اي از آن نعمت بهره مند و اكثريت فاقد آن هستند و چون ظلم و تبعيض براي بسياري غيرقابل تحمل است، لذا سر از طغيان و جنايت در مي آورند، لذا اميرالمؤمنين حضرت علي(علیه السلام) حجت خدا و مظهر عدالت مي فرمايند: (خداوند متعال بر پيشوايان عادل واجب كرده است كه بر خود تنگ بگيرند تا نياز تهيدستان، آنان را به هيجان و شورش واندارد)؛ «إنّ اللَّه فَرَضَ عَلى أئِمَةِ العَدْلِ أنْ يَقْدرُوا أنفُسَهُم بِضعفة النّاسِ، كَي لا يَتبيّغ بالفَقيرِ فَقرِه».(8)
بنابراین بي عدالتی موجب به هم ريختن جامعه و از هم پاشيدگی و ناهماهنگی قلب و جان انسان ها مي شود. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده كردند كه امام، رهبر و به دنبال آنها تمام مسئولين، زندگي مناسب با عدالت اجتماعي دارند، قلب آنها آرام گرفته و اطمينان خود را از دست نخواهند داد و در پي آن، مردم با يكديگر مهربان تر خواهند شد. به خاطر رعایت این ضرورت اجتماعی و مدیریتی است که پيشواي عادلان امام علي(علیه السلام) مي فرمايد: (اگر بخواهم راه دستيابي به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم، اما هيهات كه هواي نفس را به اختيار غذاهاي لذيذ بكشانم و حال آن كه شايد در حجاز يا يمامه كسي باشد كه هرگز سير نشده و مدتهاست قرص نان به دست نياورده است)؛ «وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ بِالْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ».(9)
نتیجه اینکه آنچه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در تعریف عدل بیان کردند نتیجه عدل است و با آنچه امام علی(ع) فرمودند منافات ندارد؛ زیرا اگر امور در جایگاه صحیح خود قرار گیرد موجب هماهنگی همه چیز از جمله قلوب مردم نیز می گردد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.