پاسخ اجمالی:
شیطان به خاطر اينكه حضرت نوح(ع) قومش را نفرين كرد و همه آنها هلاك شدند و زحمت گمراه كردن آنها از دوشش برداشته شد خواست تا نوح(ع) را موعظه كند. به دستور خدا، نوح(ع) موعظه اش را شنيد. شيطان گفت: در سه جا به تو خيلي نزديكم: 1. در موقع خشم و غضب به ياد من باش. 2. موقع قضاوت و داوری بين دو نفر به ياد من باش. 3. هنگامى كه با زن نامحرمی خلوت كردى به یاد من باش.
پاسخ تفصیلی:
پس از آنكه قوم حضرت نوح(عليه السلام) غرق شدند شيطان خدمت حضرت نوح(ع) رسيد و گفت: تو خدمت بزرگي به من كردى من نيز مى خواهم به تو خدمتى كنم! حضرت نوح(ع) با تعجّب پرسيد: چه خدمتى به تو كرده ام؟ گفت: اين جمعيّتى كه نفرين كردى و نابود شدند و نسل آنها را، شب و روز مى بايست وسوسه مى كردم و تلاش و زحمت مى كشيدم تا هدايت نشوند، اكنون كه هلاك شده اند تا مدّتى آسوده ام؛ زيرا كسانى كه من بر آنها سلطه داشتم نابود شده اند و آنها كه مانده اند سلطه اى بر آنان ندارم! حضرت نوح(ع) با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريست. سپس خطاب آمد كه نصايح شيطان را بشنو. از اين روايت معلوم مى شود كه شيطان هم در گوشه وجدانش نقطه اميدى هست هر چند بيدار نمى شود. به هر حال خطاب به حضرت گفت: در سه جا مراقب من باش كه حضور جدّى دارم و به وسوسه مى پردازم:
1. «اُذْكُرْنِى اِذَا غَضِبْتَ»؛ (به هنگام خشم و غضب به ياد من باش [كه بسيار به تو نزديكم]). بسيارى از قهرها، نزاعها، طلاقها، گناهان و مانند آن به هنگام خشم و غضب رخ مى دهد و لذا توصيه شده به هنگام عصبانيّت تصميمى نگيريد و از آن محل خارج شويد.
2. «وَ اذْكُرْنِى اِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ»؛ (به هنگام قضاوت بين دو نفر [نيز] به ياد من باش)، كه در چنين حالتى به تو نزديكم و سعى مى كنم تو را از مرز عدالت خارج كنم.
3. «و اذْكُرْنِى اِذَا كُنْتَ مَعَ إِمْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا اَحَدٌ»(1)؛ (و به هنگامى كه با زن بى مانعى خلوت كرده اى و هيچ كس غير از شما دو نفر در آنجا نيست [نيز مراقب وسوسه هاى من باش]). در چنين مكانى نفر سوم شيطان است و لذا خلوت با اجنبيّه را حرام شمرده اند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.