پاسخ اجمالی:
«مَلِكْ»، «مالِكْ» و «مَليكْ» هر سه از ماده «مُلْك» است و در اصل دلالت بر قوّت و قدرت دارد و از آنجا كه صاحبان اموال مختلف و همچنين حكمرانان و فرمانروايان داراى قدرت و قوّت اند، اين اوصاف بر آنان اطلاق می شود. البته اين سه واژه هنگامى كه به عنوان وصف خداوند به كار مى رود اشاره به مصداق اتم و اكمل آن دارد. مالكيّت و حاكميّت، مولود خالقيت است و از آنجا كه خالق به معنى حقيقى در عالم هستى تنها خدا است در حقيقت مالك اصلى نيز خدا مى باشد و از اين نظر اطلاق «مالِك» و «مَلِك» بر غير او اطلاق مجازى است.
پاسخ تفصیلی:
«مَلِكْ»، «مالِكْ» و «مَليكْ» هر سه از ماده «مُلْك» (بر وزن مرغ) است و به گفته «مقاييس اللّغه»، در اصل دلالت بر قوّت و قدرت دارد و از آنجا كه صاحبان اموال مختلف و همچنين حكمرانان و فرمانروايان داراى قدرت و قوّت اند اين اوصاف بر آنان اطلاق شده است. «راغب» در «مفردات» مى گويد: «مَلِك به كسى گفته مى شود كه در توده مردم از طريق امر و نهى تصرّف كند...».
«مَلِك» معمولا در مالكيت سياسى گفته مى شود و «مالك» در مسائل مالى. بعضى گفته اند: مالك جامع تر از «مَلِك» است؛ زيرا هر مالكى، مَلِك و حكمرانِ آن چيز است؛ ولى هر مَلِك، مالك نخواهد بود.(1) بعضى نيز گفته اند كه «مالك» اختياردار هرگونه تصرفى در ملك خود مى باشد، در حالى كه «مَلِك» (حكمران) اختيار هرگونه تصرف را ندارد، بعلاوه مملوك نمى تواند به ميل خود، از تحت مالكيت مالك خويش درآيد، در حالى كه رعيّت مى توانند خود را از تحت حكومت حكمران خويش بيرون برند.(2)
البتّه اين دو واژه هنگامى كه به عنوان وصف خداوند به كار مى رود اشاره به مصداق اتم و اكمل آن و به يك معنی اشاره به تنها مصداق حقيقى آن است، لذا مرحوم «كفعمى» در «مصباح» هنگامى كه به واژه «مَلِك» مى رسد، مى گويد: او كسى است كه مالكيتش شامل تمام اصناف مملوكات مى شود و هرگونه تصرف و امر و نهى در مورد مأموران خود دارد، كسى كه در ذات و صفاتش از همه موجودات بى نياز است و تمام موجودات در ذات و صفاتشان به او نيازمندند.(3)
اين نكته نيز قابل توجّه است كه مالكيّت و حاكميّت مولود خالقيت است و از آنجا كه خالق به معنى حقيقى در عالم هستى تنها خدا است در حقيقت مالك اصلى نيز خدا مى باشد و اطلاق «مالِك» و «مَلِك» بر غير او از اين نظر يك اطلاق مجازى است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.