پاسخ اجمالی:
«بَصَر» هم به معنى عضو بينائى «چشم» و هم به معنى «قوّه بينائى» به كار مى رود. اين واژه، در معنى نيروى عقل و درك نيز استعمال مى شود، و به آن «بصر» و «بصيرت» مى گويند. جمع «بصر»، «ابصار» و جمع «بصيرت»، «بصائر» است ولى هرگز واژه «بصيرت» به چشم گفته نمى شود بلكه به آن «بصر» مى گويند و عجيب اينكه گاهى واژه «بصير» به افراد نابينا، اطلاق مى شود، ولى ظاهرآ اين استعمال نه به خاطر علاقه تضاد است بلكه به خاطر آن است كه افراد نابينا غالبآ از نيروى ادراك قوى ترى بهره مندند و فقدان حسّ بينائى خود را با قوّت تفكر و بصيرت، جبران مى كنند.
پاسخ تفصیلی:
«بَصَر» هم به معنى عضو بينائى «چشم» و هم به معنى «قوّه بينائى» به كار مى رود. اين واژه، در معنى نيروى عقل و درك نيز استعمال مى شود، و به آن «بصر» و «بصيرت» مى گويند. جمع «بصر»، «ابصار» و جمع «بصيرت»، «بصائر» است ولى هرگز واژه «بصيرت» به چشم گفته نمى شود بلكه به آن «بصر» مى گويند و عجيب اينكه گاهى واژه «بصير» به افراد نابينا، اطلاق مى شود، ولى ظاهرآ اين استعمال نه به خاطر علاقه تضاد است بلكه به خاطر آن است كه افراد نابينا غالبآ از نيروى ادراك قوى ترى بهره مندند و فقدان حسّ بينائى خود را با قوّت تفكر و بصيرت، جبران مى كنند.(1) همانگونه كه ما در فارسى نيز به افراد نابينا، روشن دل مى گوئيم.
همچنین بعضى از ارباب لغت، مانند نويسنده «مصباح» معنى اصلى «بصر» را نورى دانسته كه به وسيله آن، موجودات را مى توان مشاهده كرد، و در «مقاييس» براى آن دو معنى ذكر شده يكى آگاهى بر چيزى و ديگر كُلُفتى و غلظت چيزى. ولى معنى اوّل كه «راغب» نيز در مفردات آورده با موارد استعمال اين واژه مناسب تر و صحيح تر به نظر مى رسد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.