پاسخ اجمالی:
معمّاى «حيات» با وجود پیشرفت های علمی بشر همچنان بی پاسخ مانده است؛ اما قرآن خطاب به مشركان می فرماید: «كسانى را كه غير از خدا مى خوانيد هرگز نمى توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند، و هرگاه مگس چيزى از آنها بربايد نمى توانند آن را باز پس گيرند». در واقع ساختمان اسرار آمیز يك موجود زنده حتى يك سلّول، نشانه علم و قدرت نامحدود سازنده آن است؛ لذا حيات و زندگى اگر چه از ظاهرترين پديده ها است، ولى حقيقت آن هنوز براى هيچ كس روشن نيست و آنچه می بینیم آثار حیات است.
پاسخ تفصیلی:
پيشرفت علم و دانش بشر، پرده از روى بسيارى از حقايق برداشته و مسائل زيادى از اين جهان بزرگ را روشن كرده است، ولى با اين همه، هنوز معمّاهاى زيادى در مقابل انسان قرار دارد، كه يكى از مهمترين آنها معمّاى «حيات است»؛ مسأله اى كه على رغم تلاش ها و كوشش هاى هزاران هزار دانشمند و مغز متفكر در طول تاريخ بشر هنوز چهره خود را نشان نداده و در پرده اى از ابهام همچنان باقى مانده است.
جالب اينكه قرآن مجيد، در چهارده قرن قبل مشركان را مخاطب ساخته و مى گويد: «يا اَيُّهَا النّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فاسْتَمِعُوْا لَهُ اِنَّ الَّذِيْنَ تَدْعُوْنَ مِنْ دُوْنِ اللهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيئا لا يَسْتَقِنذُوْهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطّالِبُ وَ الْمَطْلُوب»(1)؛ (اى مردم! مَثَلى زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانى را که غیر از خدا مى خوانید [و پرستش مى کنید]، هرگزنمى توانند مگسى بیافرینند، هر چند براى این کار دست به دست هم دهند؛ و هرگاه مگس چیزى از آنها برباید، نمى توانند آن را بازپس گیرند. هم طلب کننده ناتوان است، و هم طلب شونده [هم عابدان، و هم معبودان]).
جالب اينكه ناتوانى بشر امروز در برابر آفرينش يك مگس به همان اندازه است كه در چهارده قرن قبل بود، و ناتوانى او در برابر حمله مگس ها، ملخ ها و حشرات ديگر نيز به قدرى است كه گاهى تمام وسائل سم پاشى مدرن را بسيج مى كنند ولی از عهده بر نمى آيند. ممكن است گفته شود انسان وسائل مهمّى ساخته است كه از آفرينش يك مگس مهم تر است؛ مانند: سفينه هاى فضا پيما و مغزهاى الكترونيكى پيچيده و امثال آن؛ ولى اين اشتباه بزرگى است كه اين دو را با هم مقايسه كنيم. يك سفينه فضا پيما يا مغز الكترونيكى هرگز نمو و رشد ندارد، محال است مثل خودش را توليد كند، آسيب هاى وارده بر آن از داخل خودش قابل جبران نيست، قطعات فرسوده خود را هرگز ترميم نمى كند، احتياج به هدايت و رهبرى از بيرون دارد؛ در حالى كه مگس در اين جهات بر آن سفينه فضائى و دستگاه كامپيوتر برترى واضح دارد، منتهی وفور مگس ها سبب شده كه در نظر ما موجودى كم اهميّت جلوه كند، اگر در تمام دنيا تنها يك مگس وجود داشت آنگاه معلوم مى شد چقدر نظر دانشمندان را به خود جلب مى كند؟
از اين گذشته ما اصلا نياز به اين مقايسه نداريم، و هدف اين است كه روشن شود ساختمان يك موجود زنده حتى يك سلّول به قدرى اسرارآميز و پيچيده است كه نشان مى دهد سازنده آن، علم و قدرت نامحدودى داشته، و از قوانين پيچيده حيات به خوبى آگاه بوده؛ و به تعبير صحيح تر اين قوانين را خود او بنياد نهاده است. چگونه ممكن است شناخت يك چنين پديده اى اين همه عقل و شعور لازم داشته باشد ولى ساختن آن هيچ نيازى به عقل و شعور نداشته باشد؟ اين همان چيزى است كه ما در اين بحث ها درصدد اثبات آن هستيم و هدف قرآن را در آيات فوق و آيات مشابه ديگر تشكيل مى دهد.
اين سخن را با ذكر يك نكته پايان مى دهيم و آن اينكه حيات و زندگى اگر چه از ظاهرترين پديده ها است؛ ولى حقيقت آن هنوز براى هيچ كس روشن نيست. آنچه ما مى بينيم آثار حيات است (نمو و رشد، تغذيه، توليد مثل، حس و حركت، انديشه و تفكّر) اما اينكه آن حقيقتى كه مبدأ اين آثار است چيست؟ هنوز براى كسى روشن نشده، و عقل انديشمندان در آن حيران است!.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.