پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در مورد بازداشتن بدکاران از کارهای بد، می فرماید: «گنهكار را با پاداش دادن به نيكوكار، از گناه بازدار». به يقين براى بازداشتن بدكاران از كار بد راه هاى مختلفى وجود دارد؛ نخست اين كه بدكار را مجازات كنند كه احکام آن در كتاب حدود و تعزيرات اسلامى آمده است؛ اما راه ديگر تشويق نيكوكاران براي دست كشيدن بدكاران از كار بد است. البته هر يك از اين روش ها مربوط به گروه خاصى است و مديران جامعه نیز بايد هر فردى را با روشی خاص از كار بد نهی کنند.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در حکمت 177 نهج البلاغه اشاره به يكى از طرق مؤثر بازدارنده نسبت به بدكاران کرده، مى فرمايد: (گنهكار را با پاداش دادن به نيكوكار [تنبيه كن و] از گناه بازدار)؛ «اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ».
به يقين براى بازداشتن بدكاران از كار بد راه هاى مختلفى وجود دارد كه هر كدام از آنها براى بازداشتن گروهى از بدكاران مفيد است: نخست اين كه بدكار را مجازات كنند كه در كتاب حدود و تعزيرات اسلامى احكام گسترده آن با توجه به سلسله مراتب آمده است و در تمام دنيا اين گونه مجازات ها معمول است كه شامل زندان، جريمه مالى، مجازات بدنى و حتى مجازات روحى از طريق سرزنش و اعلام به اجتماع مى شود. قرآن مجيد نيز در باب قصاص و حد سارق و حد زانى و مجازات قذف اشارات روشنى به اين معنا دارد.
نوع دوم آن است كه براى بازداشتن بدكاران از كار بد به آنها نيكى كند، همان گونه كه در آيات شريفه از جمله آيه شريفه 34 سوره «فصلت» مى فرمايد: «اِدْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيمٌ»؛ (بدى را با نيكى دفع كن ناگهان [خواهى ديد] همان كس كه ميان تو و او دشمنى است گويى دوستى گرم و صميمى است). به اين ترتيب مى توان گروهى از بدكاران را شرمنده ساخت و از كار خود باز گرداند.
راه سوم اين است كه نيكوكاران را مورد تشويق قرار دهى هنگامى كه بدكاران آن را ببينند گروهى دست از كار بد مى كشند به اميد اين كه پاداش نيكوكاران نصيب آنها گردد. اين كار در تمام دنيا معمول است كه هر سال گروهى از برترين ها را در مسائل علمى، نوشتن كتاب هاى مفيد، امور كشاورزى و دامدارى و صنايع و اختراعات تشويق مى كنند و جوائز گرانبهايى به آنها مى دهند و نامشان را در رسانه ها اعلام مى دارند تا سبب شود افراد سست و تنبل و بدكار و منحرف آن را ببينند و از كار خود پشيمان شوند و كم كاران نيز به كار بيشتر ترغيب گردند.
البته هر يك از اين سه روش مربوط به گروه خاصى است و همه اينها در همه موارد جواب نمى دهد. مديران جامعه بايد كاملاً بيدار باشند و افراد را به خوبى بشناسند و بدانند هر فردى يا هر گروهى را با كدام يك از اين طرق بايد از كار بد بازداشت.
قرآن مجيد در آيات فراوانى پاداش هاى عظيمى براى مؤمنان صالح در روز قيامت بيان مى كند، پاداش هايى كه فوق تصور انسان هاست. حتى پاداش هاى مادى دنيوى نيز براى آنها در نظر گرفته است. از جمله غنائمى كه به جنگجويان تخصيص داده مى شود و احترامى كه براى مجاهدان راستين در مقابل قائدان و فراركنندگان از جهاد قائل شده مصداق هاى ديگرى از اين اصل كلى است. كلام امام(عليه السلام) در اينجا نيز به روشنى از بهره گيرى از اين روش حكايت مى كند.
ابن ابى الحديد در «شرح نهج البلاغه» خود در شرح اين گفتار حكيمانه به دو بيت از «ابوالعطاهيه» اشاره كرده است؛
«إذا جازَيْتَ بِالاِحْسانِ قَوْماً *** زَجَرْتَ الْمُظْلِمينَ عَنِ الذُّنُوبِ
فَما لَكَ وَ التَّناوُلُ مِنْ بَعيدٍ *** وَ يُمْكِنُكَ التَّناوُلُ مِنْ قَريب»
(هنگامى كه به گروهى از طريق احسان پاداش دادى بدكاران را از گناهشان بازداشتى.
لزومى ندارد كه از راه هاى دوردست به مقصد برسى. مى توانى از راه نزديك به هدف خود نايل شوى).(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.