پاسخ اجمالی:
طرح مسأله «از خود بیگانگی» بستگی تام به تصویر مکاتب مختلف نسبت به حقیقت انسان و هویت او دارد. در بینش قرآنی که حقیقت انسان را روح جاودانه ای تشکیل می دهد که از خداوند نشأت گرفته و به سوی او بازمی گردد، انسان، هویت «از اویی» و «به سوی اویی» دارد. بنابراین شناخت دقیق انسان، بدون در نظر گرفتن رابطه او با خدا میسّر نیست. از این رو قرآن نسبت به غفلت از خود و سرسپردگی انسان به غیر خدا، هشدار داده و می فرماید: «مانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را نسبت به خودشان دچار فراموشی کرد».
پاسخ تفصیلی:
طرح مسأله «از خود بیگانگی» بستگی تام به تصویر مکتب های مختلف نسبت به انسان، و حقیقت و هویت او دارد. در بینش قرآنی، حقیقت انسان را روح جاودانه او تشکیل می دهد که از خدا نشأت گرفته و به سوی او بازمی گردد، و انسان، هویت «از اویی» و «به سوی اویی» «إِنّا للَّهِ ِ وَإِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ»(1) دارد. در بینش انسانی، شناخت دقیق و درست انسان، بدون در نظر گرفتن رابطه او با خدا میسّر نیست. از این رو هستی انسان عین ربط به خداست. بریدن و جدا کردن او از خدا، هویت واقعی اش را در پرده ابهام فرو می برد، و این حقیقتی است که در مکتب های غیر الهی مورد غفلت یا انکار واقع شده است.
از سوی دیگر، زندگی واقعی انسان در سرای آخرت است که با تلاش مخلصانه و همراه با ایمان خود در این دنیا آن را بنا می نهد. بنابراین، مسأله «از خود بیگانگی» از دیدگاه قرآن را در این چارچوب باید مورد توجه قرار داد. اما ماده گرایان، انسان و زندگی وی را در زندگی دنیایی و نیازهای مادی و احیاناً نیازهای معنوی وی در چارچوب زندگی دنیایی خلاصه کرده و به همه ابعاد مسأله از این منظر نگریسته اند. قرآن مجید بارها در مورد غفلت از خود و سرسپردگی انسان به غیر خدا، هشدار داده و بت پرستی، پیروی از شیطان و هوای نفس و تقلید کورکورانه از نیاکان و بزرگان را نکوهش کرده است. سلطه شیطان بر انسان و هشدار در مورد آن نیز بارها و بارها در قرآن مطرح و به خطر انحراف انسان در اثر وسوسه شیاطین انس و جن تأکید شده است. مگر می شود انسان از خود غافل شود و خود را فراموش کند یا آن که خود را بفروشد؟!
قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَلاتَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»(2)؛ (همانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را نسبت به خودشان دچار فراموشی کرد). و در جایی دیگر می فرماید: «بِئْسَما اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»(3)؛ (آنچه خود را به آن فروختند، بد چیزی است). همچنین می فرماید: «اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لایؤْمِنُونَ»(4)؛ (آنان که دچار خودزیانی شدند، پس آنان ایمان نمی آورند). اگر خودِ حقیقی انسان را در نظر بگیریم و از زاویه «از خود بیگانگی» به این آیات نظر کنیم، این تعابیر با همان ظاهر خود معنا و مفهوم می یابد. بسیاری از انسان ها خودِ حقیقی شان را فراموش کرده یا از آن غافل شده اند. انسان تا به سوی خدا حرکت نکند خود را نیافته و گرفتار از خود بیگانگی است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.