پاسخ اجمالی:
وجود فرشتگان از امور غيبيه اى است كه با ادله نقليه قابل اثبات است و به حكم ايمان به غيب، آنها را بايد پذيرفت؛ موجوداتى عاقل و با شعور كه سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصيت او را نمى كنند، وظائف مهمي از سوى خداوند بر عهده دارند و پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوند هستند. انسان به حسب استعداد تكامل از آنها برتر است، گاه به صورت انسان در مى آيند و بر انبياء و حتى غير انبياء ظاهر مى شوند، نه غذا مى خورند و نه آب مى نوشند و نه ازدواج دارند، نه خواب دارند نه سستى و غفلت، مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند.
پاسخ تفصیلی:
در قرآن مجيد از «ملائكه» فراوان ياد شده است. آيات زيادى از قرآن درباره صفات، ويژگيها، مأموريتها و وظائف فرشتگان سخن مى گويد، حتى قرآن، ايمان به ملائكه را در رديف ايمان به خدا و انبياء و كتب آسمانى قرار داده است و اين، دليل بر اهميت بنيادى اين مسأله است: «ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَائكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»(1)؛ (پيامبر اسلام به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده و مؤمنان نيز به خدا و فرشتگان او و كتابها و رسولانش همگى ايمان دارند).
بدون شك وجود فرشتگان از امور غيبيه اى است كه براى اثبات آن با اين صفات و ويژگيها راهى جز ادله نقليه نيست و به حكم ايمان به غيب، آنها را بايد پذيرفت. قرآن مجيد روي هم رفته ويژگي هاى آنها را چنين مى شمرد:
1. فرشتگان موجوداتى عاقل و با شعورند و بندگان گرامى خدا هستند: «بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ».(2)
2. آنها سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصيت او نمى كنند: «لَايَسْبِقُونَهُ بِالْقُولِ وَ هُمْ بِاَمْرِهِ يَعْمَلُونَ».(3)
3. آنها وظائف مهم و بسيار متنوعى از سوى خداوند بر عهده دارند:
گروهى حاملان عرشند(4) و گروهى مدبرات امرند.(5) گروهى فرشتگان قبض ارواحند.(6) گروهى مراقبان اعمال بشرند.(7) گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند.(8) گروهى مأمور عذاب و مجازات اقوام سركشند.(9) گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند(10) و بالاخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبياء مى باشند(11) كه اگر بخواهيم يك يك از وظائف و مأموريت هاى آنها را بر شمريم بحث به درازا مى كشد.
4. آنها پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوند هستند، چنانكه در آيه 5 سوره «شورى» مى خوانيم: «وَ الْمَلَائكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِى الْأَرْضِ»؛ (فرشتگان، تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مى آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى كنند).
5. با اين حال انسان به حسب استعدادِ تكامل، از آنها برتر و والاتر است تا آنجا كه همه فرشتگان بدون استثناء بخاطر آفرينش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت.(12)
6. آنها گاه به صورت انسان در مى آيند و بر انبياء و حتى غير انبياء ظاهر مى شوند، چنانكه در سوره «مريم» مى خوانيم: فرشته بزرگ الهى به صورت انسانِ موزون بر مريم ظاهر شد: «فَاَرْسَلْنَا اِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً».(13) در جاى ديگر به صورت انسان هائى بر ابراهيم(عليه السلام) و بر لوط(عليه السلام) ظاهر شدند.(14) حتى از ذيل اين آيات استفاده مى شود كه قوم لوط نيز آنها را در همان اشكال موزون انسانى ديدند.(15)
آيا ظهور در چهره انسان، يك واقعيت عينى است؟ يا به صورت تمثل و تصرف در قوه ادراك؟ ظاهر آيات قرآن معنى اول است، هر چند بعضى از مفسرانِ بزرگ معنى دوم را برگزيده اند.
7. از روايات اسلامى استفاده مى شود كه تعداد آنها بقدرى زياد است كه به هيچ وجه قابل مقايسه با انسان نيست، چنانكه در روايتى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «هنگامى كه از آن حضرت پرسيدند آيا عدد فرشتگان بيشترند يا انسانها؟ فرمود: سوگند به خدائى كه جانم به دست او است فرشتگان خدا در آسمانها بيشترند از عدد ذرات خاك هاى زمين و در آسمان جاى پائى نيست؛ مگر اينكه در آنجا فرشته اى تسبيح و تقديس خدا مى كند».(16)
8. آنها نه غذا مى خورند و نه آب مى نوشند و نه ازدواج دارند، چنانكه در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «فرشتگان غذا نمى خورند و آب نمى نوشند و ازدواج نمى كنند؛ بلكه با نسيم عرش الهى زنده اند!».(17)
9. آنها نه خواب دارند نه سستى و غفلت، چنانكه حضرت علي(عليه السلام) در حديثى چنين مى گويد: «در آنها نه سستى است و نه غفلت و نه عصيان... خواب بر آنها چيره نمى گردد و عقلِ آنها گرفتار سهو و نسيان نمى شود، بدن آنها به سستى نمى گرايد و در صُلب پدران و رحم مادران قرار نمى گيرند».(18)
10. آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند، بعضى هميشه در ركوعند و بعضى هميشه در سجودند: «وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ * وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ * وَ إِنَّا لَنَحْنُ المُسَبِّحُونَ»(19)؛ (هريك از ما مقام معلومى دارد * و ما همواره صف كشيده منتظر فرمان او هستيم * و پيوسته تسبيح او مى گوئيم). امام صادق مى گويد: «خداوند فرشتگانى دارد كه تا روز قيامت در ركوعند و فرشتگانى دارد كه تا قيامت در سجودند!».(20)،(21)
آيا با اين اوصافي كه براى فرشتگان ذكر شد آنها موجوداتى مجردند يا مادى؟! بدون شك با اين اوصاف نمى توانند از اين ماده كثيف عنصرى باشند؛ ولى مانعى ندارد كه از اجسام لطيفى آفريده شده باشند، اجسامى مافوق اين ماده معمولى كه ما با آن آشنا هستيم. اثبات «تجرد مطلق» براى فرشتگان حتى از زمان و مكان و اجزاء كار آسانى نيست و تحقيق از اين مسئله نيز فايده زيادى در بر ندارد، مهم آن است كه ما فرشتگان را به اوصافى كه قرآن و رواياتِ مسلّم اسلامى توصيف كرده بشناسيم و آنها را صنف عظيمى از موجودات والا و برجسته خداوند بدانيم، بى آنكه مقامى جز مقام بندگى و عبوديت براى آنها قائل باشيم و آنها را شريك خداوند در خلقت يا عبادت بدانيم كه اين، شرك و كفر محض است. در بحث پيرامون فرشتگان، به همين مقدار قناعت مى كنيم و تفصيل را به كتبى كه بالخصوص در اين زمينه نگاشته شده موكول مى نمائيم.
در بسيارى از عبارات تورات، از فرشتگان تعبير به «خدايان» مى كند كه تعبيرى است شرك آلود و از نشانه هاى تحريف تورات كنونى است؛ ولى قرآن مجيد از اين گونه تعبيرات پاك و منزه است، چرا كه براى آنها مقامى جز بندگى و عبادت و اجراى فرمان هاى الهى قائل نشده است و حتى چنانكه گفتيم از آيات مختلف قرآن بر مى آيد كه مقام انسانِ كامل از فرشتگان والاتر و بالاتر است.(22)،(23)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.