پاسخ اجمالی:
امام باقر(ع) مقام «عالِم» را با «عابد» اين چنين مقايسه ميفرمايند: «عالمى كه مردم از علم او بهره بگيرند از هفتاد هزار عابد بهتر است». گاهى به وسيله يك عالِم، ميليونها نفر هدايت مىشوند كه اين هدايت از تمام فضايل در عالم ارزشمندتر است و به اين دليل است كه مىگويند: اگر قرار شود بين عبادتهاى مستحبّى و تحصيل علم يكى را برگزينيم، تحصيلِ علم برترى دارد.
پاسخ تفصیلی:
قَالَ الامام البَاقِرُ(عليه السلام): «عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ خَيْرٌ مِنْ سَبْعِيْنَ اَلْفَ عَابِدٍ»(1)؛ (امام باقر(عليه السلام) فرمودند: عالمى كه مردم از علم او بهره بگيرند از هفتاد هزار عابد بهتر است).
شرح حديث:
«عبادت» مسأله مهمّى است به طورى كه خداوند در قرآن مىفرمايد: «وَ مَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونَ»(2)؛ (من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند [و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند]). حتّى در تشهّد هم قبل از رسالت، عبوديّت مطرح شده است: «أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». ولى با اين همه اهميّتى كه عبادت دارد، در حديث چنين آمده كه مقام عالِم از عامه بسيار برتر است. پس مقام عالِم، مقام والا و باعظمتى است؛ در صورتى كه او قدر اين نعمت را بداند و مردم از علم او بهره بگيرند؛ يعنى او چراغ هدايت، ستاره درخشان و كشتى نجاتى براى هدايت مردم باشد. چنين عالِمى است كه از هفتاد هزار عابد بالاتر است.
گاهى به وسيله يك عالِم، ميليونها نفر هدايت مىشوند كه اين هدايت از تمام فضايل در عالم ارزشمندتر است و به همين دليل است كه مىگويند اگر قرار شود بين عبادتهاى مستحبّى و تحصيل علم يكى را برگزينيم، تحصيلِ علم برترى دارد. حتّى در شبهاى قدر كه شب عبادت است، كسى كه براى بحث و تحقيق علمى بيدار باشد، عمل برترى انجام مىدهد؛ زيرا كار علما، كار انبيا و اوليا و در نهايت كار خداست كه مردم را هدايت مىكنند و به همين دليل، عالِم از هفتاد هزار عابد افضل است.
سعى كنيم به همان اندازه كه علم را فرا مىگيريم آن را منتشر كنيم. كسانى كه محتكران علماند در پيشگاه خدا مسئولند؛ به خصوص در اين عصر و زمان كه دشمنان بشريّت و جهانخواران، مانع اصلى پيشرفت اسلام هستند. در جنوب لبنان، در سرزمينهاى اشغالى و در جنگ تحميلى، اسلام مانع راه دشمنان بود، لذا تبليغاتشان را متوجّه آن كردهاند. به كمك اينترنت كه دنيا را از لحاظ اخلاقى ناامن كرده، بدترين توهينها، تخريبها و تهاجمات فرهنگى را انجام مىدهند كه اگر ذرّه اى انسانيّت، شرف و دين داشته باشند اين كار را نمىكنند.
گاهى مىگويند كه دين از سياست جدا شود، در حالي كه جدايى دين از سياست يعنى محو اسلام، تخريب عقايد و اخلاق. اسلام دينى است كه براى تمام لحظات زندگى انسان برنامه دارد؛ از لحظهاى كه متولّد مىشود تا پايان عمر بخشى از زندگى اوست و از او جدا نمىگردد.
امروزه زورمندان نهادهايى تأسيس كردهاند كه در آن به هيچ نوع اخلاقى ملتزم نيستند و به هر جا كه مصلحت خود بدانند حمله مىكنند. وقتى مردم دنيا اين برنامهها را مىبينند از دروغ گفتن آنها مأيوس و خسته شده و پناهگاهى جز دين كه مطابق فطرتشان است، براى خود نمىيابند.
بنابراين ما بايد از شرايط موجود استفاده كنيم، از اسلام بيشتر بدانيم، به دستورات آن بيشتر عمل كنيم، بيشتر تبليغ و دعوت كنيم و از نقشههاى شوم دشمنان آگاه و در مقابل تهاجمات آنان هوشيارتر باشيم. خوشبختانه جاذبه اسلام به عنوان يك عامل مهم براى پيشرفت و تعالى انسانها، در مقابل آنها ايستاده است. حتّى در آمريكا و اروپا كه مركز اين تهاجمات است، اسلام در حال پيشرفت است و اين جاذبه اسلام است كه به ما كمك مىكند تا در مقابل آنان بايستيم.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.