پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره مؤمن، آيه 52 مى فرمايد: «روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى نمى بخشد و براى آنها لعنت خداست و براى آنها جايگاه بدى است» معمولا عذرخواهي براي نجات و رهايى از مجازات است؛ ولى طبيعتِ روز قيامت، چنان است كه هيچ عذرى از ظالمان پذيرفته نمى شود؛ چون آنجا، جاى پاداش عمل است نه جبران گذشته. به تصريح بعضى از آيات، آنها نه اجازه عذرخواهى دارند و نه اعتذارشان فايده دارد. گاه انسان وقت ندامت و تأثر شديد، انگشتان خود را مى گزد و گاه پشت دستان را دندان مى گيرد. آرى ظالمان در آن روز، مرتباً پشت دست هاى خود را مى گزند.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره مؤمن، آيه 52 مى فرمايد: (روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى نمى بخشد و براى آنها لعنت [خدا] است و براى آنها جايگاه بدى است)؛ «يَوْمَ لايَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُّهُمْ وَ لَهُمْ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُؤءُ الدّارِ».
معمولا يكى از طرق نجات و رهايى از چنگال مجازات در اين جهان، پناه بردن به معذرت خواهى و پوزش است، ولى طبيعتِ روز قيامت، چنان است كه هيچ گونه عذرى از ظالمان پذيرفته نمى شود؛ چرا كه آن جا اصولا جاى گرفتن محصول و پاداش عمل است، نه جبران گذشته كه نوعى عمل محسوب مى شود.
در بعضى از آيات مي خوانيم كه در آن روز اجازه عذرخواهى به آنها داده نمى شود و در بعضى ديگر مى خوانيم اگر زبان به اعتذار بگشايند آن اعتذار نيز بى فايده است و بنابراين راهى جز قبول لعنت الهى و قرارگاه بد ندارند.
پيامى كه اين نام بر همگان دارد آن است كه امروز كه مى توان با پوزش طلبى به درگاه خدا آثار گناهان را شست و با اداى حقِ مظلومان، آثار ظلم را زدود، بايد از فرصت استفاده كرد و گرنه در آن صحنه عظيم و دادگاه بزرگ نه عذر سودى مى بخشد و نه ندامت و پشيمانى و گريه و زارى، و به گفته شاعر:
كنونت كه چشم است اشكى ببار *** زبان در دهان است عذرى بيار!
كنون بايدت عذر تقصير گفت *** نه چون نفس ناطق زگفتن بخفت
كنون وقت تخم است تا بد روى *** گر اميد دارى كه خرمن برى
كنون بايد اى خفته بيدار بود *** چو مرگ، اندر آيد زخوابت، چه سود.(1)
آری روز قیامت روز گریه و پشیمانی نیست و کسی که از فرصت کنونی خود استفاده نکند جز حسرت چیزی نصیبش نمی شود.
خداوند مى فرمايد: (به يادآوريد آن روزى را كه ظالم هر دو دست خويش را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد، مى گويد: اى كاش با رسول خدا راهى داشتم)؛ «و يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُوْلُ يا لَيْتَنى اتَّخَذْتُ مَعَ الرُّسُولِ سَبيلا» سپس مى افزايد: (واى بر من كاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نمى كردم)؛ «يا وَيْلَتا لَيْتَنى لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَليلا».(2)
گاه انسان به هنگام ندامت و پشيمانى و تأثر شديد از كارهاى گذشته خود، انگشتان خود را مى گزد و گاه پشت دستان را دندان مى گيرد. اگر ندامت و حسرت فوق العاده زياد باشد هر دو دست را متناوباً به دندان مى گزد و اين، گوياترين تعبيرى است از شدت تأسّف و ندامت و پشيمانى. آرى ظالمان در آن روز بزرگ، مرتباً پشت دست هاى خود را مى گزند و مى دانيم يكى از نام هاى آن روز «يَوْمُ الْحَسْرَةِ» است(3) ولى چه سود؟ آيا مجروح كردن دست ها با دندان كه نوعى انتقام گرفتن از خويشتن است مشكلى را حل مى كند؟ يا آرامشى مى بخشد؟ يا به عكس بر ناراحتى ظالمان مى افزايد و رسوايى آنها را نيز بيشتر مى كند؟!
در تفسير «الميزان» آمده است كه: «ظالم در اين آيه هر ظالمى را شامل مى شود. همان گونه كه «رسول» نيز هر پيامبرى را شامل مى شود، هرچند مورد توجه، ظالمان اين امت و رسول الله محمّد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله وسلم) است».
البتّه براى اين آيه شأن نزولى در تفاسير مختلف آمده است كه شرح آن طولانى است؛ ولى مى دانيم شأن نزول ها مفهوم آيات را محدود نمى كند.(4)،(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.