پاسخ اجمالی:
«لباس» به معنى پوشش است که در قرآن گاهی در معنى حقيقى و گاهی در معانى مجازى استعمال شده است. لباس در معنای حقیقی سه ويژگى دارد: عيب انسان را مى پوشاند، انسان را از خطرات حفظ مى كند و زينت انسان است. خداوند در قرآن در مواردی نیز «شب»، «تقوا» و «همسران» را به لباس تشبيه نموده و کلمه «لباس» را در غير معناي حقيقى خود استعمال کرده است.
پاسخ تفصیلی:
لباس به معنى پوشش است. لباس در مواردى در معنى حقيقى و در مواردى در معانى مجازى استعمال مى شود. در اينجا يك مورد از معنى حقيقى و سه مورد از معانى مجازى آن را از قرآن ذكر مى كنيم: «يا بَنِى آدَمَ قَدْ اَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِى سَوْئَتِكُم وَ رِيشاً»(1)؛ (اى فرزندان آدم نازل كرديم بر شما لباسى كه زشتى هاى بدنتان را پنهان مى سازد و مايه زينت شما است). در اين آيه دو نكته قابل ملاحظه است:
الفـ) خصوصيات لباس: لباس داراى سه ويژگى بارز است: 1. عيب انسان را مى پوشاند؛ 2. انسان را از خطرات مثل گرما و سرما حفظ كرده و از رسيدن مصائب به انسان جلوگيرى مى كند؛ 3. زينت انسان است. «ريش» كه در آيه آمده در اصل واژه عربى به معناى پرهاى پرندگان است و از آنجا كه پرهاى پرندگان لباسى طبيعى در اندام آنها است به هرگونه لباس نيز گفته مى شود، ولى چون پرهاى پرندگان غالباً به رنگ هاى مختلف و زيبا است، يك نوع مفهوم زينت در معنى كلمه ريش افتاده است علاوه بر اين به پارچه اى كه روى زين اسب يا جهاز شتر مى اندازند «ريش» گفته مى شود، بعضى از مفسران و اهل لغت نيز آن را به معنى وسيع ترى اطلاق كرده اند و آن هر گونه اثاث و وسائل مورد نياز انسان است، اما مناسب تر در آيه فوق همان لباس هاى زينتى و جالب است.(2) در آيه فوق به دو ويژگى لباس، يعنى عيب پوشى و زينت اشاره شده است.
ب) در اين آيه تعبير به «انزلنا» شده است؛ يعنى (فرو فرستاديم) و ظاهرش اين است كه از بالا فرستاديم و اين تعبير با لباسى كه از پشم حيوانات يا مواد گياهى تهيه مى شود مناسب نيست، زيرا حيوانات و گياهان روى زمين هستند و احتياجى براى تهيه لباس به فرو فرستادن نيست.
بعضى از مفسران خواسته اند بگويند مراد، همان نزول مكانى است، يعنى از بالا به پائين آمدن و چون حيات حيوانى و نباتى به آب باران بسته است و آن از آسمان نازل مى شود، تعبير به «اَنزَلنَا» شده است. و در سوره حديد آيه 25، «اَنزَلنَا الحَدِیدَ»؛ (آهن را فرو فرستاديم) براى اين است كه سنگ هاى عظيم آسمانى كه تركيبات آهن در آن وجود داشته به سوى زمين جذب شده، ولى مناسب اين است كه نزول را نزول مقامى بگيريم، همچنان كه موارد استعمال هم در عرف دارد، مثلاً مى گويند: از طرف مقام بالا چنين دستور صادر شده يا شكايت خود را به مقامات بالا ارائه كردم.(3) پس معنى اين مى شود كه نعمت هاى پروردگار از طرف مقام والاى ربوبى به بندگان ارزانى شده است.
1. «وَ هُوَ الّذِى جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ لِباساً و النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً»(4)؛ (او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داده و خواب را مايه راحتى و روز را مايه حركت و حيات). در اين آيه «شب» به لباس تشبيه شده و لباس در غير معني حقيقى خود استعمال گرديده است. وجه تشبيه اين است كه شب همچون پوششى است كه انسان ها براى خواب روى خود مى گسترانند تا در آرامش بيشترى بيارامند، شب همه موجودات را مى پوشاند و به آنها آرامش مى دهد و خداوند خواب را مايه راحتى و قطع فعاليت ها قرار داد كه چه بسا اگر شب نبود افرادي به خاطر حرص مال، خود را هلاك مى كردند و حتى شب را هم به دنبال استفاده مالى بودند. «سُبات» در لغت از ماده سَبْت (بر وزن وَقْت) به معنى قطع نمودن است، سپس به معنى تعطيل كردن كار به منظور استراحت آمده و اين كه در لغت عرب به روز شنبه «يوم السَبْت» مى گويند به خاطر آن است كه نامگذارى آن از برنامه يهود گرفته شده است؛ چرا كه روز شنبه روز تعطيلى آنها بود.(5)
در حقيقت اين تعبير، اشاره اى به تعطيل شدن تمام فعاليت هاى جسمانى به هنگام خواب است؛ زيرا در خواب قسمت مهمى از فعاليت هاى بدن به كلى تعطيل شده و قسمت ديگر همچون كارِ قلب و دستگاه تنفس، برنامه عادى خود را تقليل داده و آرام تر كار مى كنند تا رفع خستگى و تجديد قوا شود، خوابِ به موقع و به اندازه، تجديدكننده تمام قواى بدن است و نشاط آفرين و مايه قدرت و بهترين وسيله براى آرامش اعصاب مى باشد و به عكس ترك خواب مخصوصاً براى يك مدت طولانى بسيار زيبانبار و حتى مرگ آفرين است و به همين دليل يكى از مهمترين شكنجهها، بى خواب نگه داشتن افراد متهم است.
2. «وَ لِبَاسُ التَّقوَى ذَلِكَ خَيرٌ»(6)؛ (و لباس تقوا و پرهيزكارى از بهترين لباس ها است). «لباس» در اين آيه در معنى مجازى استعمال شده و اين، تشبيه گويا و رسايى است؛ زيرا تقوا ويژگى هاى لباس را دارا است. تقوا هم فرد متّقى را از خطرات فردى و اجتماعى مصون مى دارد و هم زينتى چشمگير بر قامت شخصيت او است.
3. «هُنَّ لِباسٌ لَّكُمْ و اَنتُم لِباسٌ لَهُنّ»(7)؛ (آنها [همسران شما] لباس براى شما و شما لباس و پوشش براى آنها هستيد). در اين آيه زنان و مردانى كه با هم پيوند زوجيت بسته اند هريك نسبت به ديگرى به لباس تشبيه شده اند و حكم لباس را دارند (لباس در معنى مجازى استعمال شده است) و چه زيبا تشبيهى؟ زيرا خصوصيات لباس را مى توان در اين تشبيه به خوبى مشاهده كرد: هر دو عيب پوش ديگرى است، به اين معنا كه زشتىِ آلودگى به بى عفتى را مى پوشانند و يكديگر را از خطرات و ناملايمات جنسى و ديگر مشكلاتى كه احتياج به مشورت دارد، حفظ مى كنند. علاوه بر اين كه زينتى براى يكديگرند. اما زن و مردى كه هنوز لباس ازدواج به تن نكرده اند، فاقد اين زينت اند و واقعاً عنوان تجرّد، نام زيبنده اى است؛ چراكه اين افراد، عارى و مجرد از اين زينت گرانبهايند.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.