پاسخ اجمالی:
منافقان سعي مي كنند كار خوب را در حضور مردم انجام دهند تا مردم آن را ببينند و كار بد را در خفا انجام دهند تا از چشم مردم پنهان بماند. خداوند مي فرمايد: «روزي فرا مي رسد كه هيچ خفايي در كار نيست و هر كسي هر چه در نهان دارد آشكار مي شود» در آن روز چيزي كتمان نمي شود و اين تعبيرات تاكيد مي كند كه: چيزي از خدا مخفي نيست و آن روز شما مي فهميد كه خدا در دنيا همه چيز را مي ديده و هميشه خبير و آگاه بوده است؛ نه اينكه او در قيامت مي بيند و آگاه مي شود.
پاسخ تفصیلی:
انسان از آشكار شدن بعضي از بيماريها وحشتي ندارد؛ اما از افشاي بعضي بيماريها رنج مي برد. يكي از آن بيماري ها، بيماري نفاق است كه يك بيماري درونيِ قلبي و پوشيده است و خداي سبحان به عنوان تهديد مي فرمايد: كاري نكنيد كه، اين پوشش را برداريم: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ»(1)؛ (كساني كه در دلشان مرضي است، گمان كردند كينه آنان را آشكار نخواهيم كرد؟) آنان كه ايمان ضعيفي دارند و در زمان صلح و آرامش خود را مسلمان ميدانند ولي در روز ابتلا و امتحان، حاضر نيستند در حفظ و تقويت اسلام بكوشند. از اين رو مي فرمايد: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ»(2)؛ (پنداشتيد به بهشت خواهيد رفت و حال آنكه آنچه بر پيشينيان گذشت بر سر شما نيامده است؟).
در آغاز نهضت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) كه هنوز جهاد و دفاعي شروع نشده بود و مسلمانان در آرامش به سر مي بردند، گمان مي كردند كه با اقتدا كردن پشت سر رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) در مسجد النبي اهل بهشت خواهند بود. در اين زمان آيه نازل شد كه اين اعمال براي ورود به بهشت كافي نيست چرا که هنوز جبهه و جهاد را نديده ايد.
قبل از نزول آيه جهاد خدمت حضرت مي رسيدند و مي گفتند: آيا آيه و سوره جديدي يا تكليف و دستور تازه اي نازل نشده است، تا بدان عمل كرده ثواب ببريم؟ اما وقتي سوره يا آيه اي كه در آن دستور نبرد و قتال بود نازل مي شد، اظهار سنگيني و سستي مي كردند كه قرآن آنان را به شدت، مورد عتاب قرار داده است.(3)
منافق همان كاري را مي كند كه موش در سوراخ خود انجام مي دهد. لانه موش دو سوراخ دارد كه از سوراخي به نام «نافق» به لانه مي رود و از سوراخ ديگري به نام «قاصع» بيرون مي جهد. موش در جلو درب خروجي اين سوراخ، قشر نازكي از خاك را حفظ مي كند. هنگامي كه صدايي به گوشش رسيد و احساس خطر كرد، آن قشر نازك خاك را كنار مي زند و از لانه مي گريزد.
خدا مي فرمايد: سرپوش نفاق براي هميشه باقي نمي ماند، گاهي راه فرار منافق را از دو طرف مي بنديم و فرصت بيرون رفتن را به او نمي دهيم و در همان حال او را رسوا و كينه او را برملا مي سازيم: «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ»(4)؛ (اگر بخواهيم، آنان را به تو نشان مي دهيم تا سيماي حقيقي آنان را بشناسي، تو از آهنگ سخن به حال آنها پي خواهي برد).
نفاق روي اين اصل، استوار است كه براي خدا حقيقت و واقعيتي قايل نيست. تفكر منافق نسبت به جهاد، در چهارچوب حس است نه در چارچوب عقل و مردم را در همين چهارچوب خلاصه مي كند و براي آنان در حد احساس و ظاهر، واقعيت قايل مي شود. در حقيقت اين انسان نه خدا را شناخته و نه به اسرار جهان پي برده؛ بلكه فقط خود را فريب داده است.
منافقان سعي مي كنند كار خوب را در حضور مردم انجام دهند تا مردم آن را ببينند و كار بد را در خفا انجام دهند تا از چشم مردم پنهان بماند. محور ديد منافقان مردم هستند. چنانكه خداوند فرمود: «إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضي مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً»(5)؛ (اينان در شب نشيني ها و جلسات سرّيِ شبانه سخناني مي گويند كه خدا نمي پسندد در حالي كه خدا بر همه اعمال آنها احاطه دارد).
از رياكاري منافقان در اخفاي بديها و آشكار كردن خوبيها معلوم مي شود كه معيار و محور نزد آنان مردم هستند.
آنگاه خداي سبحان مي فرمايد: «يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفي عَلَي اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ»(6) و در جاي ديگر: «یَوْمَئِذ تُعْرَضُونَ لاتَخْفى مِنْکُمْ خافِیَةٌ»(7) روزي فرا مي رسد كه هيچ خفايي در كار نيست. هر كسي هر چه در نهان دارد آشكار مي شود. باز مي فرمايد: «وَ لا يَکْتُمُونَ اللَّهَ حَديثاً»(8) آن روز چيزي كتمان نمي شود، هر كس هر چه دارد مي گويد.
اين تعبيرات گوناگون تأكيد بر اين مطلب است كه: چيزي از خدا مخفي نيست. ولي آن روز شما مي فهميد كه خدا در دنيا مي ديده؛ نه اينكه او در قيامت مي بيند؛ بلكه در قيامت خواهيد فهميد كه هميشه خدا مي ديده است. اينكه درباره قيامت مي فرمايد: «إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبيرٌ»(9) نه به اين معناست كه خدا در قيامت خبير است؛ بلكه براي مردم در قيامت روشن مي شود كه خدا هميشه خبير و آگاه بوده است.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.