پاسخ اجمالی:
عثمان در محاصره بود که مروان نزد عایشه آمد و گفت: ام المومنین! امیر المؤمنین عثمان به تو سلام و رحمت خداوند را مى رساند و مى گوید: مردم را از من دور کن که هر چه بگویى، انجام مى دهم. عایشه در حالى که دستمالى در دستش بود و آن را اصلاح مى کرد، گفت: به خدا سوگند، دوست داشتم رفیقت عثمان، در این دستمال بود و درِ آن را مى بستم و در دریا مى انداختم.
پاسخ تفصیلی:
در تاریخ المدینه به نقل از یحیى بن سعید انصارى آمده: عمویم برایم نقل کرد که: نزد عایشه بودم و عثمان در محاصره بود. مردم نیز آماده حج مى شدند. مروان آمد و گفت: «اى ام المومنین! امیر المؤمنین (عثمان) به تو سلام و رحمت خداوند را مى رساند و مى گوید: مردم را از من دور کن که هر چه بگویى، انجام مى دهم».
امّا عایشه پاسخ نداد.
مروان، در حالى که باز مى گشت، شعر ربیع بن زیاد عَبْسى را مَثَل آورْد و گفت:
قیس، شهرها را بر ضدّ من بر افروخت
و چون زبانه کشید، از یارى ام باز ایستاد.
عایشه گفت: او را باز گردانید.
پس، او را باز گرداندیم. عایشه، در حالى که دستمالى در دستش بود و آن را اصلاح مى کرد، گفت : «به خدا سوگند، دوست داشتم رفیقت (عثمان) ـ همو که از نزدش آمده اى ـ ، در این دستمال بود و درِ آن را مى بستم و در دریا مى انداختم.(1)
و نیز یعقوبى در تاریخش آورده که: مروان به نزد عایشه آمد و گفت: «اى ام المومنین ! کاش به اصلاح میان این مرد با مردم برمى خاستى»!
گفت: من، بارَم را بسته ام و عازم حجّ هستم.
گفت: در برابر هر درهمى که هزینه کرده اى، دو درهم به تو پرداخته مى شود.
گفت: گویا فکر مى کنى که من درباره رفیقت (عثمان)، تردید دارم! آگاه باش که به خدا سوگند، دوست داشتم او تکّه تکّه مى شد و در دستمالى بود و من مى توانستم او را حمل کنم تا او را در دریا بیندازم.(2)
و نیز در الفتوح آمده: عایشه قصد حج کرد و پیش از آن، میان او و عثمان، بگو مگویى بود؛ زیرا عثمان، سهم عایشه را به تأخیر انداخته بود.
عایشه خشمناک شد و گفت: «اى عثمان! امانتى را که در نزد تو بود، خوردى و بر رعیّتت تنگ گرفتى و اشرار خاندانت را بر آنان مسلّط کردى. خداوند، آب را از آسمان بر تو نرسانَد و تو را از برکت زمین محروم کند به خدا سوگند که اگر نمازهاى پنجگانه ات نبود، گروهى با سلاح به سویت مى آمدند و تو را مثل شتر نر، ذبح مى کردند».
عثمان نیز به او گفت: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ امْرَأَتَ نُوح وَ امْرَأَتَ لُوط کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَــلِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْـًا وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّ خِلِینَ»(3)؛ (خداوند براى کسانى که کفر ورزیدند، زنان نوح و لوط را مَثَل آورده که هر دو، در نکاح دو بنده از شایستگان ما بودند و به آن دو خیانت کردند و کارى از دست شوهرانشان در برابر عذاب خدا ساخته نبود، و گفته شد: همراه داخل شوندگان، داخل آتش شوید).(4)، (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.