پاسخ اجمالی:
ابو جعفر نقیب می گوید: یکی از مسائلی که به عمر جرأت داد تا دستور پیامبر(ص) در مورد خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین(ع) را نادیده بگیرد و به خاطر مصلحتی که او برای خود تصوّر می کند با ابوبکر بیعت نماید، مخالفت های بسیار وی با دستورات پیامبر(ص) در زمان حیات آن حضرت بود، مانند: صلح حدیبیّه، نماز خواندن پیامبر(ص) بر جنازه عبدالله أبیّ و آوردن کاغذ و قلم برای نگارش وصیّت.
پاسخ تفصیلی:
ابو جعفر نقیب می گوید: یکی از مسائلی که به عمر جرأت داد تا دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مورد خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین(علیه السلام) را نادیده بگیرد، و از علی(علیه السلام) عدول کرده و با ابوبکر بیعت نماید، مخالفت های بسیار وی با دستورات پیامبر(صلی الله علیه وآله) در زمان حیات آن حضرت بود، چنانچه در جریان صلح حدیبیّه(1) و نماز خواندن پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر جنازه عبدالله أبیّ(2) معترض و مخالف بود و حتّی اگر هیچ یک از این موارد نبود، مخالفت او با دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مورد آوردن کاغذ و قلم برای نگارش وصیّت،(3) و اعراض پیامبر(صلی الله علیه وآله) از نگارش آن بعد از مخالفت عمر، برای زمینه سازی مخالفتهای بعدی کافی بود. زیرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) بعد از مشاهده این وضع، فرمود: از کنار من برخیزید، ( و این مسئله باعث شد که زمینه برای مخالفت های بعدی فراهم شود ) و آیا با این کیفیت برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) امتیاز و فضیلتی باقی می ماند؟ کسی که تا این حد جرأت مخالفت با پیامبر(صلی الله علیه وآله) را داشته باشد، می تواند از دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مورد خلافت علی(علیه السلام) نیز عدول نموده و به خاطر مصلحتی که او برای خود تصوّر می کند با ابوبکر بیعت نماید.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.