پاسخ اجمالی:
حدیث سرور جوانان بهشت، در منابع مختلف اهل سنت نقل شده که پیامبر(ص) فرمود: «حسن و حسین دو آقاى اهل بهشتند و پدرشان از آن دو بهتر است». هم چنین متقى هندى از امام على(ع) نقل کرده که پیامبر(ص) خطاب به فاطمه(ع) فرمود: «آیا راضى نمى شوى که تو سرآمد زنان اهل بهشت باشى و دو فرزندت سرآمد جوانان اهل بهشت باشند». ابن عساکر نیز از پیامبر(ص) روایت کرده که: «حسن و حسین دو آقاى جوانان اهل بهشتند، هر کس آن دو را دوست بدارد به طورحتم مرادوست داشته و هرکس آن دورا دشمن بدارد به طورحتم مرادشمن داشته است».
پاسخ تفصیلی:
این حدیث با عبارات مختلف در منابع اهل سنت آمده است؛ از آن جمله:
خطیب بغدادى به سندش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل کرده که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «الحسن و الحسین سیّدا شباب أهل الجنة، و أبوهما خیر منهما»(1)؛ ( حسن و حسین دو آقاى اهل بهشتند و پدرشان از آن دو بهتر است).
متقى هندى به سندش از حضرت على (علیه السلام) نقل کرده که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) خطاب به فاطمه(علیها السلام) فرمود: «ألا ترضین أن تکونی سیّدة نسآء أهل الجنة، و ابنیک سیّدا شباب أهل الجنة»(2)؛ (آیا راضى نمى شوى که تو سرآمد زنان اهل بهشت باشى و دو فرزندت سرآمد جوانان اهل بهشت باشند.)
و نیز ابن عساکر به سندش از ابن عباس نقل کرده که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «الحسن والحسین سیّدا شباب أهل الجنة، من أحبهما فقد أحبّنی و من أبغضهما فقد أبغضنی»(3)؛ (حسن و حسین دو آقاى جوانان اهل بهشتند، هر کس آن دو را دوست بدارد به طورحتم مرادوست داشته و هرکس آن دورا دشمن بدارد به طورحتم مرادشمن داشته است).
جماعتى از علماى اهل سنّت تصریح به صحت حدیث نموده اند؛ از قبیل:
1 ـ حافظ گنجى شافعى: «این حدیث حسن و ثابت است...».(4)
2 ـ طبرانى در «المعجم الکبیر» در ترجمه امام حسین(علیه السلام) طرق این حدیث را از تعدادى صحابه نقل کرده است... آن گاه اسامى جماعتى از آنان و طرق احادیثشان را نقل کرده و سپس مى گوید: انضمام این اسانید برخى به برخى دیگر، دلیل بر صحت این حدیث است.(5)
3 ـ حاکم نیشابورى: « این حدیث با زیادى «و ابوهما خیر منهما» صحیح است ولى شیخین آن را نقل نکرده اند».(6)
او در ذیل حدیث دیگر مى گوید: «این حدیثى است که از راه هاى زیادى قابل تصحیح است و من تعجب مى کنم که چگونه این دو آن را نقل نکرده اند».(7)
4 ـ ذهبى می گوید: «این حدیث صحیح است».(8)
5 ـ ترمذى می گوید: «این حدیث حسن و غریب از این وجه است».(9)
او با سند دیگرى این حدیث را آورده و در ذیل آن مى گوید: «این حدیث صحیح و حسن است».(10)
6 ـ البانى نیز تصحیح ترمذى را قبول کرده و مى گوید: «مطلب همان است که او مى گوید». و نیز در حدیث حسن ترمذى مى گوید: «سند آن صحیح و رجال آن ثقه اند به نحو رجال صحیح».(11)
7 ـ هیثمى در «مجمع الزوائد» حدیث مورد بحث را از طریق ابى سعید خدرى، صحیح دانسته است.(12)
همچنین این حدیث درکثرت طرق به حدّى است که سیوطى و سمعانى قائل به تواتر آن شده اند (13).(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.