پاسخ اجمالی:
اگر نگارش یک کتاب، دلیل بر اعتقاد شیعه به این امر شود، باید اعتقاد به تحریف را به علماى اهل سنّت نیز نسبت بدهیم، زیرا «ابن الخطیب مصرى» نیز کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» را نگاشته و اگر بیزارى علماى الأزهر از کتاب مزبور دلیل بر نفى محتواى آن باشد، مخالفت علماى نجف اشرف از نوشته هاى «فصل الخطاب» نیز دلیل بر این معناست.
پاسخ تفصیلی:
عدّه اى از متعصّبان وهّابى کتاب (فصل الخطاب) را بهانه کرده و اصرار دارند مسأله تحریف قرآن را به شیعه نسبت دهند، در حالى که:
1ـ اگر نگارش یک کتاب، دلیل بر اعتقاد شیعه به این امر شود، باید اعتقاد به تحریف را به علماى اهل سنّت نیز نسبت بدهیم، زیرا «ابن الخطیب مصرى» نیز کتاب « الفرقان فى تحریف القرآن» را نگاشته و اگر بیزارى علماى الأزهر از کتاب مزبور دلیل بر نفى محتواى آن باشد، مخالفت علماى نجف اشرف از نوشته هاى «فصل الخطاب» نیز دلیل بر این معناست.
2ـ در تفسیر «قرطبى» و «درّالمنثور» که هر دو از تفاسیر معروف اهل سنّت است، از عایشه (همسر پیامبر (صلى الله علیه وآله)) نقل شده که مى گوید: «انّها ـ اى سورة الأحزاب ـ کانت مأتى آیة فلم یبق منها إلاّ ثلاث و سبعین!»(1)، (سوره احزاب 200 آیه بود که از آن جز 73 آیه باقى نمانده است!).
از آن بالاتر در صحیح بخارى و صحیح مسلم نیز روایاتى دیده مى شود که بوى تحریف مى دهد.(2)
ولى ما هرگز به خود اجازه نمى دهیم که قول به تحریف را به خاطر یک نویسنده یا چند روایت ضعیف، به برادران اهل سنّت نسبت دهیم، آنها نیز نباید به خاطر کتاب یک نفر یا بعضى از احادیث ضعیف که عموم بزرگان شیعه از آن بیزارند به شیعه نسبت دهند.
3ـ نوشته و روایات کتاب فصل الخطاب حاجى نورى عمدتاً از سه راوى گرفته شده که یا فاسد المذهب یا دروغگو بوده اند یا مجهول الحال «احمد بن محمّد السیارى فاسد المذهب، على بن احمد کوفى کذّاب و أبى الجارود مجهول یا مردود».(3)
4ـ افرادى که اصرار دارند شیعه را به عقیده تحریف کتاب الله متّهم کنند گویا توجّه ندارند که به خاطر خصومت فرقه اى، تیشه بر ریشه اسلام مى زنند، زیرا بیگانگان مى گویند: عدم تحریف در میان مسلمانان مسلّم نیست، زیرا گروه عظیمى از آنها اعتقاد به تحریف قرآن دارند. ما به این برادران نصیحت مى کنیم به خاطر فرقه گرایى و خصومت هاى تعصّب آمیز، قلب اسلام یعنى قرآن را هدف قرار ندهید.
بیایید به اسلام و قرآن رحم کنید و این همه سخن از تحریف به میان نیاورید و بهانه به دست دشمن ندهید.
5ـ این تهمت و افترا به قدرى گسترده شده که در یکى از سفرهاى زیارت بیت الله (زیارت عمره) وزیر امور مذهبى عربستان را ملاقات کردیم و او از ما استقبال کرد ولى گفت : (شنیده ام شما قرآنى غیر از قرآن ما دارید)؛ «سمعت أنّ لکم مصحفاً غیر مصحفنا ».
گفتم امتحان این کار بسیار ساده است، شما شخصاً یا نماینده اى با ما بفرستید (به هزینه ما) به تهران باز مى گردیم، قرآن در تمام مساجد و خانه ها موجود است، هزاران مسجد در تهران وجود دارد و صدها هزار خانه، انتخاب مسجد و خانه را بر عهده نماینده شما مى گذاریم، در مى زنیم و قرآن را مطالبه مى کنیم، خواهید دید یک کلمه با سایر قرآن ها در بلاد مسلمین تفاوت ندارد؛ دانشمند بزرگى مثل شما نباید گرفتار این شایعات دروغین شود!
6ـ قاریان ما در بسیارى از مسابقات بین المللى قرائت قرآن، رتبه هاى اوّل را کسب کرده اند، و حافظان ما، به خصوص حافظان خردسال، اعجاب و تحسین بسیارى از کشورهاى اسلامى را برانگیخته اند.
هر سال هزاران نفر بر حافظان و قاریان ما افزوده مى شود و کلاس هاى حفظ، قرائت، تفسیر قرآن و دانشکده هاى علوم قرآنى، کشور پهناور ما را فرا گرفته، و اثبات تمام این برنامه ها با مشاهده از نزدیک، براى همه آسان است.
در تمام این موارد قرآنى جز همان قرآن معروف و معمول بین مسلمین جهان وجود ندارد و هیچ کس قرآنى جز آن نمى شناسد و در هیچ مجلس و محفلى سخنى از تحریف قرآن مطرح نیست.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.