پاسخ اجمالی:
آیات و روایات، عرش الهی را پدیده ای بسیار عظیم و باشکوه توصیف می کنند آنچنان که تمام آسمانها و زمین در برابر آن مانند حلقه ای در بیابان است. استفاده از این تعبیر درباره خداوند کنایه از قدرت و تسلط کامل آن وجود مقدس است. مفسران آراء متفاوتی در تفسیر کرسی و عرش دارند مثلا کرسی را به معنای عالم ماده و عرش را به معنای عالم ماوراء ماده در نظر گرفته اند. به هر ترتیب به قراین مسلم عقلی و شرعی، استفاده از تعبیر «عرش» از باب استعمال کنایی است نه حقیقی.
پاسخ تفصیلی:
در آیات قرآن مجید حدود بیست مرتبه به عرش الهى اشاره شده است و در روایات اسلامى بحثهاى بیشترى در باره آن دیده می شود. مطابق بعضى از روایات، عظمت عرش خدا به قدرى است که در تصوّر انسان نمى گنجد تا آنجا که می خوانیم:
تمام آسمانها و زمینها و آنچه در آنهاست در برابر عرش، همچون حلقه انگشترى است در یک بیابان عظیم.
همچنین از بعضى روایات استفاده می شود بزرگترین فرشتگان الهى، اگر تا قیامت هم به سرعت پرواز کنند به ساق عرش او نمى رسند.
و نیز آمده است که خداوند براى عرش، هزار زبان آفریده و صورت تمام مخلوقات خداوند در صحرا و دریا در آن جاست.
نیز آمده است هنگامى که عرش آفریده شد خداوند به فرشتگان دستور داد که آن را حمل کنند آنها نتوانستند، فرشتگان بیشتر و بیشترى آفرید همه ناتوان ماندند؛ خداوند با قدرت خویش آن را نگه داشت سپس به هشت فرشته اى که مأمور حمل عرش شدند فرمود آن را بردارید، آنها عرض کردند جایى که آن همه فرشتگان عاجز شوند از ما چه کارى ساخته است؟ در این جا دستور داده شد که از نام خدا و ذکر «وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» و درود بر محمّد و آل او مدد گیرند، چنین کردند و کار بر آنها آسان شد. (1) این اشارات و کنایات همه بیانگر عظمت «عرش» اوست و امّا این که «عرش» چیست؟ در میان دانشمندان گفتگوست و ورود در این بحث به طور مشروح، در این مختصر نمی گنجد، از این رو به اشاره کوتاه و گویایى قناعت می کنیم:
پادشاهان و سلاطین دو نوع تخت داشته اند، تخت کوتاهى که در ایام عادّى بر آن می نشستند و امور حکومت خویش را تدبیر می کردند و تخت بلند پایهاى که مخصوص روزهاى خاصّ و ایّام بار عامّ (ملاقات عمومى) و مراسم مهمّ و بزرگ بود. در ادبیات عرب، اوّلى را «کرسى» و دوّمى را «عرش» می نامند و بسیار می شود که واژه عرش کنایه از قدرت و سلطه کامل است هر چند اصلا تخت پایه بلندى وجود نداشته باشد، در جمله معروف «ثلّ عرشه»؛ (تختش فرو ریخت) که به معنى از دست دادن قدرت است این معناى کنایى به خوبى دیده می شود.
خداوند که سلطان عالم هستى است، داراى این دو نوع تخت حکومت و فرماندهى است (البته چون او نه جسم است و نه در زمره جسمانیّات، مفهوم کنایى عرش و کرسى در این جا مراد است).
به هر حال، این تخت حکومت الهى چیست؟ از جمله تفسیرهایى که براى آن می شود این است که مجموعه عالم مادّه، آسمانها و زمین ها و منظومه ها و کهکشان ها، همه به منزله کرسى و تخت کوتاه اوست همان گونه که قرآن می گوید:
«وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»؛ (2) (کرسى او تمام آسمانها و زمین را در بر گرفته) و منظور از «عرش» عالم ماوراى مادّه (مادّه غلیظ و خشن) می باشد که نه تنها بر عالم مادّه احاطه دارد بلکه جهان مادّه در مقابل آن، بسیار بسیار کوچک و کم اهمیّت است.
اما حاملان عرش بى شکّ به آن معنى نیست که فرشتگانى درشت هیکل و قوى پیکر پایه هاى تخت بلندى را که خداوند بر آن تکیه کرده است بر دوش گرفتهاند، چرا که عرش- همان گونه که در بالا اشاره شد در این گونه موارد- معنى کنایى دارد و قراین عقلیّه که می گوید خداوند از جسم و جسمانیّت دور است گواه قضیّه است.
بنا بر این حاملان عرش، فرشتگان بسیار بزرگ و والا مقامى هستند که شبیه و مانند ندارند و می توانند به تدبیر جهان ماوراى طبیعت (به معنایى که در بالا گفته شد که عرش عظیم خداست) بپردازند و فرمان او را در همه جا اجرا کنند و اگر می بینید که در عبارات امام علی(علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه عظمت و بزرگى آنها به این صورت بیان شده که گردنهاى آنان از آسمانها گذشته و پاهایشان در پایینترین طبقات زمین قرار گرفته و اندام آنها از اطراف و اقطار جهان بیرون رفته و شانه هاى آنها متناسب پایه هاى عرش عظیم پروردگارست، همه تعبیراتى است که قدرت آنها را بر تدبیر آن عالم بزرگ روشن می سازد.
درست است که ما باید الفاظ را همه جا بر معانى حقیقیش حمل کنیم ولى آنجا که پاى قراین مسلّم عقلى در میان باشد چاره اى جز معناى کنایى نیست همان گونه که در «ید اللّه فوق ایدیهم»، (3) می گوییم.
آرى آنها نه به قوّت و قدرت خود بلکه به حول و قوّه الهى، این کار مهمّ را بر دوش گرفته اند و در عین حال تسبیح او می گویند و تقدیس او می کنند و طبق آیه 7 سوره غافر براى مؤمنان استغفار می نمایند: «الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا». (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.