پاسخ اجمالی:
أف کلمه اى است که در ناراحتى هاى جزئى و یا اظهار تنفر به خاطر مسائل کوچک، به کار می رود. و در آیه مورد بحث شدت احترام به پدر و مادر را بیان می کند.
پاسخ تفصیلی:
«راغب» در کتاب «مفردات» مى گوید: «اف، در اصل به معنى هر چیز کثیف و آلوده است، و به عنوان توهین نیز گفته مى شود، این کلمه تنها معنى اسمى ندارد، بلکه فعل از آن نیز ساخته مى شود، مثلاً مى گویند: «أَفَّفْتُ بِکَذا» یعنى من فلان چیز را آلوده شمردم، و از آن اظهار نفرت کردم». بعضى از مفسران، مانند «قرطبى» در تفسیر خود و «طبرسى» در «مجمع البیان» گفته اند: «اف» و «تف» در اصل، به معنى چرکى است که زیر ناخن جمع مى شود، هم آلوده است و هم ناچیز، حتى بعضى، میان «اف» و «تف» تفاوت گذاشته اند، اولى را چرک گوشت، و دومى را چرک ناخن دانسته اند، سپس مفهوم آن توسعه یافته، و به هر چیزى که مایه ناراحتى است گفته شده.(1)
معانى دیگر نیز براى «اف» گفته اند، از جمله چیز کم، ناراحتى و ملامت بوى بد. بعضى دیگر گفته اند: اصل این کلمه، از اینجا گرفته شده است که: هر گاه خاک یا خاکستر مختصرى روى بدن یا لباس انسان مى ریزد، انسان با فوت کردن، آن را از خود دور مى کند، صدائى که از دهان انسان در این موقع بیرون مى آید چیزى است شبیه «اوف» یا «اف» و بعداً در معنى اظهار ناراحتى و تنفر مخصوصاً از چیزهاى کوچک به کار رفته است. از جمع بندى آنچه در بالا ذکر شد، و قرائن دیگر، چنین استفاده مى شود: این کلمه در اصل «اسم صوت» بوده است، (صدائى که انسان به هنگام اظهار نفرت یا ابراز تألّم و درد جزئى و یا فوت کردن چیز آلوده اى از دهانش خارج مى شود).سپس این «اسم صوت» به صورت کلمه اى درآمده و حتى افعالى از آن مشتق شده است، و در ناراحتى هاى جزئى و یا اظهار تنفر به خاطر مسائل کوچکى، به کار رفته. معانى مختلفى که در بالا ذکر شد، به نظر مى رسد از مصداق هاى همین معنى جامع و کلّى بوده باشد. به هر حال، آیه مزبور، مى خواهد در یک عبارت کوتاه و در نهایت فصاحت و بلاغت، این معنى را برساند که احترام پدر و مادر آن قدر زیاد است که حتى نباید در برابر آنها کمترین سخنى که دلیل بر ناراحتى از آنها و یا بى میلى و تنفر بوده باشد، بر زبان جارى ساخت، در آنجا که مى فرماید: (هر گاه یکى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند [آن چنان که نیازمند به مراقبت دائمى تو باشند] از هر گونه محبت در مورد آنها دریغ مدار، و کمترین اهانتى به آنان مکن، حتى سبک ترین تعبیر نامؤدبانه یعنى «اف» به آنها مگو)؛ «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفّ».(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.