تقلید و اختلاف فتوا، عامل پراکندگی!

با وجود اینکه تقلید و اختلاف فتوا، عامل پراکندگی است چرا باز هم باید تقلید کرد؟!

اختلافات فقها در مسائل درجه سه و چهار است و در مسائل اصولى و اساسى اختلافى نيست و به همين دليل ملاحظه مى كنيد افرادى كه از علماى مختلف پيروى مى كنند، همه با هم در صف واحد جماعت نماز مى خوانند، بدون اين كه اختلاف فتاوا در مسائل جزئى مانع از هماهنگى آنها در جماعت بشود، يا اين كه همگى به حج مى روند و مراسم حج را در روزهاى معيّن انجام مى دهند، بدون اين كه اختلاف فتاوا مشكلى حتّى براى افراد يك كاروان ايجاد كند. اينها همه نشان مى دهد كه اختلاف فتاوا در مسائلى است كه به وحدت مسلمين لطمه نمى ‏زند.

«تقلید در احکام»؛ مخالفت با قرآن و عقل، و عامل پراکندگی!

آیا تقلید در احکام، مخالفت با قرآن و عقل و عامل پراکندگی می باشد؟
چرا باید تقلید کرد با اینکه: اوّلا: قرآن با هرگونه تقلید مبارزه پیگیر دارد و پیوسته از پیروى هاى نسنجیده انتقاد مى کند. ثانیاً: تقلید یک نوع تبعیّت بدون دلیل است و عقل و منطق پیروى بدون دلیل را نمى پذیرد. ثالثاً: تقلید مایه پراکندگى صفوف مسلمانان است، زیرا مراجع تقلید غالباً متعدّد بوده و آراى آنها در همه مسائل یکسان نیست!؟

واژه «تقلید» دو معنا دارد؛ 1- پیروى کورکورانه، که تقلید در عرف عام به این معنا استعمال مى شود. 2- مراجعه افراد غیر متخصّص به افراد متخصّص در مسائل تخصّصى. که اولی بسیار کار ناپسندی است و قرآن هم در آیه 23 سوره زخرف از آن نهی کرده، اما دومی مانند مراجعه بیمار به طبیب لازم و ضروری است. و این گونه مراجعه به دانشمندان، پیروى بدون دلیل نیست؛ بلکه آمیخته با یک دلیل منطقى است و آن این که؛ «نظریّه شخص عالم و متخصّص به حقیقت بسیار نزدیکتر است».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313