ترس، سرمنشاء خداشناسی فطری!
گاهی برای اثبات خداشناسی فطری به حالت انسانی که در حال غرق شدن می باشد استناد می شود؛ آیا این ناشی از ترس و هراس نیست؟
منظور از خداشناسی فطری این است که هر انسانی می تواند با توجه درونی و تامل قلبی عمیق، رابطه اش را با خالقش کشف کند. ارتباطی که به خاطر دنیاطلبی انسان و سرگرم شدنش به امور روزمره، زیر حجابی از غفلت قرار گرفته است. ترس اگر چه نقش سازنده ای در کنار زدن آن حجاب غفلت دارد، امّا آنچه واقعا آدمی را هنوز به نجات و ادامه حیات امیدوار می کند، تبلور فطرت توحیدی انسان از میان حجاب های غفلت و توجه دوباره به آن سرشت خداجوی درون نهادش است.
اگر ترس عامل توجه انسان به خدا باشد، می باید انسان های ترسو دیندارتر از سایرین باشند در حالی که این گونه نیست و انسان های دیندار از دیگران شجاع تر و جسورترند. ترس نه تنها عامل ایمان به خدا نیست، بلکه خود معلول بی ایمانی و مقهور ایمان است؛ اثر آرام بخشى مذهب در برابر عوامل ترس، قابل انکار نبوده و توجّه به مبدأ و خاستگاهی که قدرت وسیع و گسترده دارد، انسان را به آرامش دعوت کرده و تسکین می دهد.