بررسی تطبیقی پیرامون «اسكندر مقدونى» و «ذوالقرنین»
آيا میتوان گفت «ذوالقرنین» همان «اسكندر مقدونى» است؟
به اعتقاد برخی مفسران و مورّخان، «ذوالقرنین» همان «اسكندر مقدونی» است؛ چراکه در میان حكمرانان جهان، بر اساس آنچه تاریخ به ثبت رسانده، كسى با این خصوصیات به جز اسكندر یونانى یافت نمى شود. برخی نیز معتقدند که دو اسكندر وجود داشته است: یكى رومى و دیگرى یونانى مقدونى؛ و از قتاده روایتى آورده اند كه اسكندر همان ذوالقرنین است و پدرش نخستین قیصر رم و از فرزندان سام، پسر نوح بوده است. اما ذوالقرنین دوم، اسكندر، پسر فیلیپس و از نسل اسحاق مىباشد.
برخی هم هردو نظر را باطل میدانند و می گویند: اسكندر مقدونى فردى خودكامه بوده و زندگى كوتاهش را در غرور و سرمستى گذرانیده؛ به طوری که ناز و نعمت و قدرت، او را از خود بى خود كرده و راه برترى جویى، فسادكارى و ویرانگرى را در زمین پیش گرفت و كوشید تمدنها، فرهنگها و پایههاى مذاهب را نابود كند. او در خودستایى به مرتبهاى رسید كه ادعا كرد فرزند «جوبه» خداست و مردم را به پرستش خود فراخواند.