علت شكستِ «وجدان» در برابر هوی و هوس
چرا «وجدان» نتوانسته در مبارزه با اميال و غرائز نفساني هميشه به پيروزي برسد؟
گرچه «وجدانِ بيدار» در وجود ما يك عامل مؤثّرِ معنوى است و مى تواند تا حدودي اعمال ما را كنترل كند؛ ولى آن چنان كه بايد باشد نيست؛ بلكه بسيار اتّفاق افتاده كه در كشاكش وجدان و ساير اميال و غرايز(خودخواهى، جاه طلبى، شهوت جنسى و ...) وجدان شكست خورده و عقب نشينى كرده است. افرادى كه براى اندوختنِ ثروت هاى بى حساب، دست به تقلّب و تزوير در تمام نيازمندى هاى مردم مى زنند و از اين راه جان عدّه اى را به خطر مى اندازند، ممكن است وجدان هم داشته باشند؛ ولى مسلّماً يك وجدانِ شكست خورده كه در برابر علاقه مُفرِط به ثروت، عقب نشينى مى كند.