پاسخ اجمالی:
روایتی از امام حسن عسکری(ع) نقل شده که مضمون آن توصیف موضوع ولادت اهل بیت(ع) با چنین ویژگی هایی است؛ اما این روایت از یک سو با آیه 6 سوره فصلت که از پیامبر(ص) می خواهد خود را بشری مثل مردم معرفی کند ناهمخوانی پیدا می کند و هم اینکه در بررسی های سندی مشخص می شود این روایت هم مرسله است و هم راوی آن در کتاب الهدایه الکبری از سوی رجالی ها و علما ضعیف و فاسد العقیده توصیف شده است.
پاسخ تفصیلی:
در برخی منابع روایی شیعه حدیثی از امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل شده که ممکن است سوالاتی را درباره چگونگی تولد اهل بیت(علیهم السلام) به ذهن متبادر کند. در بخشی از این حدیث طولانی نقل شده که امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمود: «اِنَّا مَعَاشِرَ الْأَوْصِیَاءِ لَا نُحْمَلُ فِی الْبُطُونِ وَ إِنَّمَا نُحْمَلُ فِی الْجُیُوبِ وَ لَا نُخْرَجُ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ إِنَّمَا نُخْرَجُ مِنَ الْفَخِذِ الْأَیْمَنِ مِنْ أُمَّهَاتِنَا»(1)؛ (ما اوصیا در شکم حمل نمی شویم، بلکه در پهلو حمل می شویم و از رحم خارج نمی شویم بلکه از ران راست مادران مان خارج می شویم). شبیه چنین رواتی درباره ولادت فرزندان حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) نیز نقل شده است.
درباره صحت یا عدم صحت چنین موضوعی راجع به چگونگی ولادت اهل بیت(علیهم السلام) باید گفت:
اولا: چنین مضمونی با شخصیتی که در قرآن مجید از حضرت رسول(صلوات الله علیه وآله) نقل شده متفاوت است. خداوند متعال در آیه 6 سوره فصلت از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می خواهد که خود را چنین معرفی کند: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ»؛ (بگو من فقط انسانى مثل شما هستم اين حقيقت بر من وحى مى شود كه معبود شما معبودى يگانه است).
در واقع در این آیه پیامبر(صلوات الله علیه وآله) مامور می شود به مردم اعلام کند که نه مدعى فرشته بودن است و نه انسانى از يک نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا است؛ بلكه انسانى است همچون خود آنها با تمام ویژگی های یک انسان طبیعی همچون استفاده از خوراک و پوشاک و آمیزش با همسر و آسیب دیدن از بیماری ها جراحات و... تنها با اين تفاوت كه پيوسته فرمان توحيد به او وحى می شود.(2) ائمه نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بله آنها از بالاترین مقامات اخلاقی و معنوی برخوردارند، به خاطر قدرت روحی شان و نیز اطلاع تام و کامل شان از حقیقت پدیده های هستی، از جمله معاصی. همچنین به هدف تسخیر قلب و جان مردم و اطاعت شدن بی چون و چرای فرمان های شان در جامعه پیروان، از هر گونه خطا و اشتباه گناه معصومند و از آنجایی که پناهگاه علمی مردم و پاسدار شریعت اند، مطلع از اصول و فروع دین و ظاهر و باطن قرآن و تمام جزئیات سنت پیامبرند. به عنوان یک رهبر، شجاعت شان در برابر حوادث سخت و ناگوار، زورمندان و گردنكشان و ظالمان و در برابر دشمنان داخلى و خارجى كشور اسلام بی نظیر است. بدون هیچ گونه وابستگی به زرق و برق دنیا و مواهب جهان مادی، از قید هر گونه هوای نفس و حب مال و ثروت و جاه و مقام، آزاده و وارسته اند و نمی توان از این راه به آنها نفوذ یا وادارشان به سازش و تسلیم کرد و نهایتا اینکه با برخورداری از والاترین ارزش ها و ویژگی های نیک اخلاقی و دوری از هر گونه خشونت و بدخلقی، به اندازه ای خلق و خوی شان جذاب است که همگان را همچون مغناطیس به دور خود جذب می کنند(3) با این حال در ابعاد طبیعی انسانی، کاملا مانند مردمان عادی اند.
با توجه به حقیقت قرآنی که در آیه فوق اشاره شد و با توجه به احادیث متواتر مبنی بر لزوم سنجش صحت احادیث با قرآن(4) به نظر می آید چنین روایتی با چنین توصیفی از وضعیت غیرعادی ولادت فرزندان پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به راحتی قابل پذیرش نباشد.
ثانیا: آن چنان که علمای رجالی گفته اند، به نظر می آید پذیرش این روایت بعداز بررسی های رجالی چندان امکان پذیر نباشد. در سلسله سند این حدیث این راویان ذکر شده اند: «قال الحسين بن حمدان حدثنی من زاد فی اسماء من حدثنی من هؤلاء الرجال الذين اسميهم وهم غيلان الكلابی، وموسى بن محمد الرازی، واحمد بن جعفر الطوسی عن حكيمة ابنة محمد بن علي الرضا(عليه السلام) قال: ...». مشخص است که به خاطر مشخص نبودن دقیق عده ای که نویسنده کتاب با تعبیر «من زاد فی اسماء من حدثنی» از آن ها یاد می کند، این روایت مرسل باشد. علاوه بر آن نویسنده کتاب «الهدایه الکبری» یعنی «خصیبی حسین بن حمدان» از نظر علمای علم رجال با القابی هم چون «ضعیف» و «فاسدالمذهب» توصیف شده است.(5) و بنابراین نمی توان روایات او را پذیرفت.
البته برخی سعی نموده اند با اقامه توجیهات و توضیحاتی، از مضمون این روایت دفاع کنند و آن چنان که برخی شان گفته اند امکان دارد با توجه به روایت شدن این حدیث درباره چگونگی ولادت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شرایط خفقان آور و تحت نظر بودن دائمی خانواده آن حضرت و شباهت هایی که بین میلاد آن حضرت و میلاد دو پیامبر اولوالعزم یعنی حضرت عیسی و حضرت موسی(علیهم السلام) شمرده شده، با توجه به همه این متغیرها شاید امکان داشته باشد که ما مضمون این روایت را قبول کنیم و جریان یافتن اراده الهی بر چنین ولادتی را بپذیریم. یعنی مثلا همان طور که حضرت مریم(سلام الله علیها) حضرت عیسی(علیه السلام) را بدون اینکه با هیچ مردی نزدیکی داشته باشد به دنیا آورد و خود آن حضرت نیز در گهواره شروع به تکلم کرد، امکان داشته باشد که حکمت الهی به جریان یافتن ولادت ائمه(علیهم السلام) با این روش غیرعادی نیز تعلق گرفته باشد. اما باید گفت که جدای از اشکالاتی که به دلالت و سند حدیث وارد شده، چنین اعتقادی درباره ائمه(علیهم السلام) اعتقادی فراگیر نزد علمای برجسته شیعه نبوده و بنابراین نمی توان آن را به عنوان عقیده عموم شیعیان به آنها منتسب کرد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.