پاسخ اجمالی:
«عَيْن» معانى زيادى دارد و معروف است كه اين واژه داراى هفتاد معنى در لغت عرب است و اتفاقا واژه چشم در فارسى نيز دست كمى از آن ندارد! ولى معنى اصلی «عين» همان عضو مخصوص بينائى يعنى چشم است و گاه به معنى قوه بينائى نيز آمده است ولى معانى كنائى و مجازى زيادى براى آن است كه بسيار از آنها بر اثر كثرت استعمال به صورت حقيقت درآمده است.
پاسخ تفصیلی:
«عَيْن» معانى زيادى دارد و معروف است كه اين واژه داراى هفتاد معنى در لغت عرب است و اتفاقا واژه چشم در فارسى نيز دست كمى از آن ندارد! ولى معنى اصلی «عين» همان عضو مخصوص بينائى يعنى چشم است و گاه به معنى قوه بينائى نيز آمده است ولى معانى كنائى و مجازى زيادى براى آن است كه بسيار از آنها بر اثر كثرت استعمال به صورت حقيقت درآمده است.
مثلا به چشمه «عين» گفته مى شود چرا كه شباهتى با چشم دارد. به جاسوس و مأمور اطلاعاتى نيز «عين» مىگويند. همانگونه كه اين واژه به افراد با شخصيت و خورشيد و طلا نيز اطلاق مى گردد؛ چرا كه مثلا طلا در ميان فلزات مانند چشم در ميان اعضاء است. همچنين خورشيد در ميان كواكب و افراد با شخصيت در ميان يك قوم، همانگونه كه در فارسى نيز مى گويند فلان كس چشم و چراغ جمعيت است. به هر کدام از مفاهیم سرمايه، متاع قابل استفاده، سوراخ حلقه، بصيرت و آگاهى بر چيزى، به مناسبتى اين واژه اطلاق مى شود. حورالعين را به اين جهت به اين نام ناميده اند كه چشم هاى زيبا و درشت دارند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.