پاسخ اجمالی:
تامل در نظام ارتزاق موجودات، انسان را با شگفتی هایی از قدرت خدا آشنا می کند. شگفتی هایی مانند: محدود بودن منابع مواد غذایی در طول هزاران سال در عین بی شمار بودن انسانها و حیوانات مصرف کننده، ارتزاق حیوانات اعماق دریا، سیستم ارتزاق گیاهان و حیوانات از همدیگر و چرخه مداوم حیات بین آنها، مطبوع بودن خوراکی ها برای موجودات، مورد اشتها بودن موادغذایی مورد نیاز بدن. شگفتی بعدی که مورد اشاره صادق(ع) نیز هست، تعبیه شدن سامانه هایی در بدن انسان برای اعلام هشدارهای تشنگی یا گرسنگی بدن است.
پاسخ تفصیلی:
راستى اگر در نظام عجيبى كه در مسأله ارتزاق موجودات مختلف از منابع طبيعى وجود دارد، بينديشيم؛ نكات جالب و شگفت انگيزى از قدرت پروردگار بر ما روشن مى شود. نخستين مطلبى كه به نظر مى رسد اين است كه چرا مواد غذائى روى زمين با آنكه محدود است و انسان ها و حيوانات، طىّ هزاران هزار سال از آنها استفاده كرده اند؛ كم نمى شود؟! چگونه اين خوان نعمت بى دريغ كه در همه جا گسترده است پايان نمى گيرد؟!
وقتى درست دقت مى كنيم، مى بينيم مواد غذائى اين جهان، شكل خاصّى دارد كه اگر تا ميليون ها ميليون سال از آن بهره گيرى شود، سر سوزنى از آن كم نمى شود؛ و اين به خاطر گردش دورانى آن است. مثلا آبها از دريا بخار مى شود و به صورت ابر و باران در مى آيد، قسمتى از آب باران باز به دريا مى ريزد، و قسمت ديگرى جزء بدن انسان و حيوانات و گياهان شده و تبخير مى گردد و در فضا پخش مى شود و مرتبآ اين گردش دورانى ادامه دارد. درختان مواد غذائى زمين را مى گيرند و شاخ و برگ پيدا مى كنند، برگ ها مى ريزد و مى پوسد و باز تبديل به كود و مواد غذائى براى همان درختان مى شود. حيوانات از مواد غذائى استفاده مى كنند و بعدآ خاك مى شوند و جزء مواد غذائى زمين مى گردند.
انسان و حيوانات، با تنفّس خود، «اكسيژن» را گرفته و گاز «كربن» پس مى دهند؛ ولى درختان برعكس، گاز «كربن» را گرفته و «اكسيژن» پس مى دهند؛ و اين مبادله دائمآ تكرار مى شود. اينجا است كه مى بينيم اين سفره فناناپذير الهى دائمآ گسترده است و همه مخلوقات زنده بر سر اين خوان نعمت، نشسته اند و روزى مى برند و كاستى ندارند. چگونگى تهيه روزى براى حيوانات مختلف نيز عجيب است. بعضى گياهان مواد غذايى و رطوبت را از زمين مى گيرند، بعضى از آب (گياهان شناور) بعضى از هوا و بعضى از طريق وابستگى به گياهان ديگر. (مانند بعضى از پيچك ها). حيوانات اعماق درياها در جائى زندگى مى كنند كه مطلقآ گياهى نمى رويد؛ چرا كه آخرين اشعّه نور آفتاب در اعماق ششصد تا هفتصد متر به كلّى محو مى شود و بعد از آن شبى ظلمانى و جاودانى بر آن دريا حاكم است؛ ولى خداوند روزى آنها را در سطح دريا طبخ و آماده مى كند و براى آنها به اعماق دريا مى فرستد. گياهانى كه در لابلاى امواج در مقابل نور آفتاب به صورت بسيار زياد پرورش مى يابند، بعد از رسيدن و دادن سهميه موجودات زنده سطح دريا، سنگين شده و به اعماق دريا فرو مى روند؛ همچنين بقاياى موجودات زنده سطح دريا به صورت مائده هاى آسمانى به سوى موجودات زنده اعماق دريا فرستاده مى شود.
گاهى مرغان هوا را نصيب ماهى دريا مى كند، و گاه ماهيان دريا را نصيب مرغان هوا! گاه گياهان را غذاى حيوانات قرار مى دهد، و گاه حيوانات را غذاى گياهان گوشتخوار! گاهى از باقيمانده و تفاله مزاحم غذاى يك موجود، غذاى لذيذى براى موجود ديگرى مى سازد! فىالمثل بعضى از نهنگ هاى دريائى كه بعد از تغذيه از ماهيان مختلف دريا، بقاياى آن در لابلاى دندانشان باقى مى ماند؛ به ساحل مى آيند و دهان خود را كه همچون غارى است باز مى گذارند. دسته از پرندگان ساحلى وارد دهان آنها مى شوند و بقاياى گوشت ها را از لابلاى دندانشان كه غذاى لذيذى براى آنها محسوب مى شود بيرون مى كشند و مى خورند، و عملا مسواك خوبى به دندان هاى اين حيوان مى زنند. او هم در عالم همكارى ناسپاسى نمى كند و تا آخرين پرنده از دهاناش بيرون نيايد دو فك خود را بر هم نمى نهد! وقتى برنامه تمام شد و او از مواد مزاحم رهايى يافت و پرندگان، شكمى از عزا درآوردند دهان برهم نهاده و راهى اعماق دريا مى شود!(1)
كوتاه سخن اينكه: هر قدر در اين مسأله، باريك تر شويم؛ نكته هاى تازه اى در زمينه علم و حكمت آفريدگار، و تدبيرى كه در زمينه ارزاق به كار رفته است عائدمان مى شود به گونه اى كه احتمال هرگونه تصادف را از ميان بر مى دارد. كافى است به حال انسان در دوران هاى سه گانه جنينى، شيرخوارگى و غذاخورى بينديشيم كه چگونه خداوند در هريك از اين سه مرحله حسّاس آنچه را كه مناسب حال او بوده بى كم و كاست در اختيارش نهاده است. هنگامى كه در شكم مادر است از طريق سيستم پيچيده جفت و بند ناف و پيوند مستقيم با خون مادر و بعد از تولّد، در آن زمانى كه نه دندانى براى جويدن غذا دارد و نه معده و روده هاى او آماده پذيرفتن غذاهاى خشن است، پستان پر از شير مادر را در اختيار او مى گذارد، غذائى ملائم و مملوّ از تمام مواد حياتى، نه سرد و نه گرم، نه زياد شيرين و نه شور، نه محتاج جويدن و نه فعالیت زياد معده براى هضم كردن. و در مرحله سوّم، انواع غذاهاى مطبوع در اختيار او نهاده.
راستى اگر غذاها براى انسان يا ساير جانداران مطبوع نبودند و انسان مجبور بود همانند داروى تلخ از آنها استفاده كند؛ چه مشكل بزرگى در زندگى انسان روى مى داد؟! آيا غالب انسان ها به خاطر عدم تغذيه صحيح نابود نمى شدند؟ از سوى ديگر، در انسان احساس گرسنگى و تشنگى قرار داده تا به صورت خودكار به هنگام نياز بدن به اين دو مادّه حياتى به سوى آن جذب شود. فكر كنيد اگر اين احساس نبود چه مىشد؟! چنانكه امام صادق(علیه السلام) در حديث معروف «مفضّل» مى فرمايد: «اى مفضّل! درست بينديش در كارهايى كه در انسان قرار داده شده، از قبيل غذا خوردن و خوابيدن و آميزش جنسى و تدبيرى كه در آنها است. خداوند براى هريك از آنها در طبيعت آدمى، محرّك و انگيزهاى قرار داده تا به سوى آن حركت كند. گرسنگى، انسان را به سوى غذائى مى فرستد كه حيات بدن و قواماش در آن است، و خستگى، خواب را مى طلبد كه راحت بدن و تجديد قوا در آن است، و شهوت جنسى او را به آميزش جنسى دعوت مى كند كه بقاى نوع آدمى در آن است.
هرگاه انسان، اين محرّكات را نداشت و مى خواست از طريق تفكّر و به خاطر نياز بدن به سراغ اين امور برود؛ چيزى نمى گذشت كه بر اثر كوتاهى در اين امور هلاك مى شد. ولى خداوند بزرگ براى هريك از اين نيازمندى هاى مهم و ضرورى محرّكى در طبع آدمى آفريده كه او را به سوى آنها مى راند».(2)
به همين دليل براى انسان هاى سالم، تمايل به نوعى از غذا، دليل بر نيازمندى بدن به خصوص آن غذا است؛ و نيز به همين دليل چنين اشخاصى بايد به اين گونه تمايلات درونى پاسخ مثبت دهند. دانشمند معروف روسى «پاولف» مى گويد: «غذاى طبيعى و مفيد غذائى است كه با اشتهاء و لذّت صرف شود».(3) به همين دليل، رژيم گرفتن در برابر غذاهايى كه مورد علاقه انسان است براى يك انسان سالم، معنى ندارد؛ چرا كه تمايل او به غذاها، خود بهترين دليل نياز بدن به آنها است.
اين چه تشكيلاتى است كه اين قدر حساب شده است كه خودش نوع نيازمندى و سوخت و ساز خويش را تعيين مى كند؟ و به محض اينكه كمبودى رخ دهد؛ از طريق مخابرات مرموزش، طبع آدمى را بيدار و به سراغ آن مى فرستد؟ آيا اين گونه امور را مىتوان، حمل بر تصادف كرد؟ و آيا بدون عقل و تدبير گستردهاى امكان چنين برنامه منظّمى وجود دارد؟!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.