پاسخ اجمالی:
«چشم زدن» از نظر عقلى، امر محالى نيست و پزشكان معتقدند در بعضى از چشمها نيروى مغناطيسى خاصى نهفته شده كه كارائى زيادى دارد و با تمرين مىتوان آن را پرورش داد. روايات اسلامى نیز به طور اجمال وجود چنين چيزي را تأييد مىكند؛ مثلا اسماء بنت عميس خدمت پيامبر اكرم(ص) عرض كرد: «گاه به فرزندانِ جعفر، چشم مىزنند، آيا تعويذي براى آنها بگيرم؟» پيامبر(ص) فرمود: «آرى، مانعى ندارد، اگر چيزى مىتوانست بر قضا و قدر پيشى گيرد چشم زدن بود!». در نهج البلاغه نيز آمده است: «چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است».
پاسخ تفصیلی:
در سوره «قلم» آيه 51 مىخوانيم: «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ ...»؛ (نزديك است كافران هنگامي كه آيات قرآن را مىشنوند تو را با چشم خود هلاك كنند ...). با توجه به آيه شريفه اين سؤال مطرح مىشود كه آيا مسئله «چشم زدن» واقعيت دارد؟
بسيارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چيزى بنگرند ممكن است آن را از بين ببرد يا در هم بشكند و اگر انسان است [او را] بيمار يا ديوانه كند. اين مسئله از نظر عقلى، امر محالى نيست، چه اينكه بسيارى از دانشمندان امروز معتقدند در بعضى از چشمها نيروى مغناطيسى خاصى نهفته شده كه كارائى زيادى دارد، حتى با تمرين و ممارست مىتوان آن را پرورش داد، خواب مغناطيسى از طريق همين نيروى مغناطيسى چشمها است.
در دنيائى كه «اشعه ليزر» كه شعاعى است نامرئى مىتواند كارى كند كه از هيچ سلاح مخربى ساخته نيست پذيرش وجود نيروئى در بعضى از چشمها كه از طريق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چيز عجيبى نخواهد بود. بسيارى نقل مىكنند كه با چشم خود افرادى را ديدهاند كه داراى اين نيروى مرموز چشم بودهاند و افراد يا حيوانات يا اشيائى را از طريق چشم زدن از كار انداختهاند. لذا نه تنها نبايد اصرارى در انكار اين امور داشت؛ بلكه بايد امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذيرفت.
در روايات اسلامى نيز تعبيرات مختلفى ديده مىشود كه وجود چنين امرى را اجمالاً تأييد مىكند. در حديثى مىخوانيم كه: «اسماء بنت عميس خدمت پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) عرض كرد: گاه به فرزندانِ جعفر، چشم مىزنند، آيا «رقيه»اى براى آنها بگيرم (منظور از «رقيه» دعاهائى است كه مىنويسند و افراد براى جلوگيرى از چشم زخم با خود نگه ميدارند و آن را تعويذ نيز مىگويند). پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: «نَعَمْ، فَلَوْ كانَ شَىْءٌ يَسْبِقُ الْقَدْرَ لَسَبَقَهُ الْعَيْنُ»(1)؛ (آرى، مانعى ندارد، اگر چيزى مىتوانست بر قضا و قدر پيشى گيرد چشم زدن بود!)».
در حديث ديگرى آمده است كه: «امير مؤمنان(عليه السلام) فرمود: پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) براى امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) «رقيه» گرفت و اين دعا را خواند: «اُعِيذُكُمَا بِكَلَمَاتِ التَّامَّةِ وَ اَسْمَاءِ اللهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ اِذَا حَسَدٍ»؛ (شما را به تمام كلمات و اسماء حُسناى خداوند از شر مرگ و حيوانات موذى و هر چشم بد و حسود آنگاه كه حسد ورزد مىسپارم)، سپس پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) نگاهى به ما كرد و فرمود: اين چنين حضرت ابراهيم براى اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود».(2) در نهج البلاغه نيز آمده است: «اَلْعَيْنُ حَقٌّ وَ الرَّقِىُّ حَقٌّ»(3)؛ (چشم زخم، حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است).(4)،(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.