پاسخ اجمالی:
روايات، اهميت فراواني به «كتاب و قلم» داده اند؛ ازجمله این که: كتابت، راه به زنجير كشيدن علم است و اگر علوم را قبل از مرگ دانشمندان ننويسند از بين مى رود. با مرگ عالِم، كتاب هايش به ارث فرزندان ميرسد. يكي از سه صدايي كه حجاب ها را پاره كرده و به خدا مي رسد صداي گردش قلم علماست. با كتابت، اخبار گذشتگان براى موجودين، و اخبار موجودين براى آيندگان مي ماند، قراردادها و معاملات و حساب هاي ميان انسان و ديگران، باقي مي ماند، و اگر كتابت نبود، علوم از بين مى رفت و آداب و رسوم و سنّتها ضايع مى شد.
پاسخ تفصیلی:
در مورد اهميت «كتاب و كتابت»، روايات بسيار فراوانى از پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله) و ائمّه معصومين(عليهم السلام) رسيده است كه آنچه در زير مى آيد نمونه هايى از آن است:
1. در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «قَيِّدُوا الْعِلْمَ»؛ (علم و دانش را به زنجير كشيد [تا از ميان شما فرار نكند]). كسى عرض كرد: «وَ مَا تَقْيِيدُهُ؟»؛ (چگونه آن را به زنجير بكشيم؟)، فرمود: «كِتابَتُهُ»(1)؛ (با نوشتن).
2. در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم كه فرمود: «اُكْتُبُوا الْعِلْمَ قَبْلَ ذَهَابِ الْعُلَمَاءِ وَ اِنَّمَا ذَهَابُ الْعِلْمِ بِمَوتِ الْعُلَمَاءِ»(2)؛ (علوم و دانش ها را پيش از آنكه دانشمندان از ميان شما بروند بنويسيد؛ چرا كه[اگر ننويسيد] علم و دانش با مرگ علما از ميان مى رود).
3. امام صادق(عليه السلام) به يكى از يارانش فرمود: «اُكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ فِى اِخْوَانِكَ فَاِنْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِيكَ، فَاِنَّهُ يَأتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ هَرْجَ مَا يَأنِسُونَ فِيهِ اِلَّا بِكُتُبِهِمْ»(3)؛ (بنويس و دانش خود را در ميان برادرانت منتشر ساز، و اگر از دنيا رفتى كتاب هايت را به ارث براى فرزندانت بگذار؛ زيرا زمان پرفتنه اى مى آيد كه مردم تنها به كتاب هايشان انس مى گيرند).
4. در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «مَنَّ اللهُ عَلَى النّاسِ بَرِّهم وَ فَاجِرهِمْ بِالْكِتَابِ وَ الْحِسَابِ وَ لَوْلَا ذلِكَ لَتَغَالَطُوا»(4)؛ (خداوند بر مردم اعم از نيكان و بدان به وسيله نوشتن و حساب منّت گذارده، و اگر كتاب و كتابت نبود، مردم به غلط مى افتادند).
5. حضرت على(عليه السلام) در يك تشبيه بسيار جالب و در كلامى فشرده و كوتاه مى فرمايد: «اَلْكُتُبُ بَسَاتِينُ الْعُلَمَاءِ»(5)؛ (كتابها، باغ هاى دانشمندان اند).
باغ و بوستان هم داراى مناظر زيبا، هم هواى لطيف، هم انواع ميوه ها، و هم انواع برگ ها و گل ها و گياهان دارويى است، و در واقع كتاب ها نيز همه اين آثار را در بر دارد.
6. در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) تعبير بسيار جالبى آمده كه اهميّت فوق العاده كتاب و كتابت را به طرز شگفت انگيزى بيان مى كند؛ فرمود: «ثَلَاثٌ تَخْرُقُ الحُجُبَ، وَ تَنْتَهِى اِلَى مَا بَيْنَ يَدَىِ اللهِ: صَرِيرُ اَقْلَامِ الْعُلَمَاءِ، وَ وَطْىُ اَقْدَامِ الْمُجَاهِدِينَ، وَ صَوْتُ مَغازِلِ الْمُحْصَنَاتِ»(6)؛ (سه صدا است كه حجاب ها را پاره مى كند و به پيشگاه باعظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلم هاى دانشمندان [به هنگام نوشتن بر صفحه كاغذ يا لوح] و صداى قدم هاى مجاهدان [در ميدان جهاد]، و صداى چرخ نخ ريسى زنان پاكدامن).
در واقع هر يك از اين سه صدا در ظاهر بسيار آهسته است، و در باطن بسيار پر غوغا و هر كدام اشاره به يكى از مسائل بنيادىن جامعه هاى بشرى است، «علم و كتابت»، «جهاد و شهادت» و «كوشش و كار!».
7. امام صادق(عليه السلام) در توحيد مفضّل ضمن بيان نعمت هاى بزرگ خدا بر نوع بشر مى فرمايد: «وَ كَذلِكَ الْكِتابَةُ الَّتِى بِهَا تُقَيِّدُ اَخْبَارُ المَاضِينَ لِلْبَاقِينَ وَ اَخْبَارُ الْبَاقِينَ لِلآتِينَ وَ بِهَا تُخَلِّدُ الْكُتُبُ فِى الْعُلُومِ وَ الآدَابِ وَ غَيْرِهَا و بِهَا يَحفِظُ الاِنْسَانُ ذِكْرَ ما يَجْرِى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ غَيْرِهِ مِنَ الْمُعَامِلَاتِ وَ الْحِسَابِ، وَ لَوْلَاهُ لَانقَطَعَ اَخْبَارُ بَعْضِ الاَزْمِنَةِ عَنْ بَعضٍ، وَ اَخْبَارُ الْغَائِبينَ عَنْ اَوْطَانِهِم، وَ دَرَسَتِ الْعُلُومُ وَ ضَاعَتِ الآدَابُ، وَ عَظُمَ مَا يَدْخُلُ عَلَى النّاسِ مِنَ الْخَلَلِ فِى اُمُورِهِمْ وَ مُعَامِلَاتِهِمْ، وَ لَا يَحتَاجُونَ اِلَى النَّظَرِ فِيهِ مِنْ اَمْرِ دينِهِمْ وَ مَا رُوِىَ لَهُمْ مِمّا لَايَسَعُهُمْ جَهْلُهُ»(7)؛ (همچنين [يكى ديگر از نعمت هاى الهى] كتابت و نوشتن است كه به وسيله آن اخبار گذشتگان براى موجودين، و اخبار موجودين براى آيندگان نگهدارى مى شود، و نيز به وسيله آن كتابها در علوم و آداب مختلف جاويدان مى گردد، و نيز از طريق آن، قراردادها و معاملات و حساب هايى كه ميان انسان و ديگران است، حفظ مى شود، و اگر كتابت نبود، رابطه خبرى بعضى از زمانها از بعضى ديگر قطع مى شد، و نيز پيوند كسانى كه در وطن خود نبودند از هموطنان شان بريده مى گشت، علوم و دانش ها از بين مى رفت، آداب و رسوم و سنّت ها ضايع مى شد، و اختلال شديد در امور مردم و معاملات و آنچه از امر دين به آن نياز داشتند؛ و رواياتى كه براى آنها ذكر مى شد، و آگاهى بر آن لازم بود، ظاهر مى گشت).
8. اين بحث را با ذكر روايات ديگرى از اهميّت فوق العاده باقى ماندن آثار علمى به وسيله كتابت پرده برمى دارد؛ و با تشويق هاى بى نظيرى اهل دانش را به سوى اين كار فرا مى خواند، پايان مى دهيم:
در اين حديث كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده مى خوانيم: «اَلْمُؤمِنُ اِذَا مَاتَ وَ تَرَكَ وَرَقَةً واحِدَةً عَلَيْها عِلْمٌ، تَكُونُ تِلْكَ الْوَرَقَةُ يَوْمَ القِيامَةِ سِتْراً فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ وَ اَعْطَاهُ اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِكُلِّ حَرْفٍ مَكْتُوبٌ عَلَيْها مَدينَةً اَوْسَعُ مِنَ الدُّنْيَا سَبْعَ مَرّاتٍ»(8)؛ (مؤمن هنگامى از دنيا برود و يك ورقه كه علم و دانشى بر آن نوشته شده باشد از خود به يادگار بگذارد، آن ورقه روز قيامت به صورت پرده اى در ميان او و آتش دوزخ در مى آيد، و خداوند متعال به هر حرفى كه به روى آن ورقه نوشته شده شهرى كه هفت بار وسيع تر از دنيا است؛ به او مى دهد!).(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.