پاسخ اجمالی:
ميلياردها سال قبل زمين از خورشيد جدا شد و به تدريج سرد شد و سرانجام درياها تشكيل شد، ولى اثرى از حيات نبود. به قدرت خداوند اولين جوانه هاى حيات در درياها و صحراها نمايان گشت و جانداران گوناگون ظاهر شدند و سرانجام خداوند انسان را آفريد. شكى نيست در اين كه انسان در آغاز از خاك آفريده شده و باز هم به خاك بر مى گردد، چه مانعى دارد كه باز هم از خاك، آفرينش مجددى بيابد؟! منتهی اُنس به زندگى عادى، كوته نگرى و تعصب به او مجال نمى دهد كه اين حقايق روشن را ببيند.
پاسخ تفصیلی:
دانشمندان مى گويند حدود پنج ميليارد سال قبل كه زمين از خورشيد جدا شد يكپارچه آتش سوزان بود، ميلياردها سال گذشت تا زمين تدريجاً رو به سردى گذاشت و ابرهاى فشرده اى كه اين كره خاكى را سخت از هر سو محاصره كرده بودند تبديل به باران شدند، باران هايى سيلابى كه بر زمين هاى داغ فرو مى ريخت و مى جوشيد و دگربار تبديل به ابر مى شد و تدريجاً اين كره خاكى را سردتر و سردتر مى ساخت. سرانجام آب ها در نقاط پَست زمين باقى ماندند و درياها تشكيل شد، ولى در هيچ جا اثرى از حيات نبود.
نه گياهى مى روييد؛ نه پرنده اى بال و پر مى زد و آواز مى خواند؛ نه در اقيانوس هاى عظيم موجود زنده اى در حركت بود؛ چرا كه هنوز محيط زمين بسيار داغ و گرم بود و مجالى براى زندگى وجود نداشت. پس باز هم زمين سردتر شد و به قدرت خداوند اولين جوانه هاى حيات در درياها و صحراها نمايان گشت و جانداران گوناگون ظاهر شدند و سرانجام خداوند انسان را آفريد. بنابراين شكى نيست كه انسان در آغاز از خاك آفريده شده و باز هم به خاك برمى گردد، چه مانعى دارد كه باز هم از خاك، آفرينش مجددى بيابد؟! منتهی اُنس به زندگى عادى و كوته نگرى و گاه فرو افتادن پرده هاى لجاجت و تعصب بر فكر و انديشه انسان، به او مجال نمى دهد كه اين حقايق روشن را ببيند و باور كند يا به آن اعتراف نمايد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.