پاسخ اجمالی:
رجعت مثل برانگیختن زندگى در قیامت است، فقط رجعت از نظر کیفیت و کمیت محدود است و هم در امت هاى پیشین اتفاق افتاده، همچون: احیاى گروهى از بنى اسرائیل، احیاى کشته بنى اسرائیل، مرگ هزاران نفر و زنده شدن دوباره آنان، زنده شدن عزیر و...، و عقلا هم ممکن است؛ زیرا بازگشت روح به بدن است بى آنکه پس از فعلیت دوباره به مرحله قوه برسد برخلاف تناسخ که بازگشت فعلیت به قوه است و محال است.
پاسخ تفصیلی:
در امکان رجعت، امکان برانگیختن زندگى نو در قیامت کافى است، چرا که رجعت و معاد، دو پدیده همگون و از یک نوع اند، با این تفاوت که رجعت از نظر کیفیت و کمیت محدود است و پیش از قیامت رخ مى دهد، اما در معاد، همه مردم برانگیخته مى شوند تا زندگى ابدى خود را آغاز کنند. پس پذیرش امکان حیات مجدد در قیامت، با اعتراف به امکان رجعت در زندگى دنیوى ما ملازم است و چون سخن ما با مسلمانانى است که ایمان به معاد را از اصول دین خود مى دانند، پس باید امکان رجعت را هم بپذیرند.
علاوه بر اینکه در امت هاى پیشین، رجعت هاى بسیارى اتفاق افتاده است، همچون:
1ـ احیاى گروهى از بنى اسرائیل(1)
2ـ احیاى کشته بنى اسرائیل(2)
3ـ مرگ هزاران نفر و زنده شدن دوباره آنان(3)
4ـ برانگیختگى عُزیر پس از گذشت صدسال از مرگ وى(4)
5ـ زنده شدن مردگان به دست حضرت عیسى(علیه السلام).(5)
پس از وقوع رجعت در امت هاى پیشین، آیا مجالى براى شک در امکان آن باقى مى ماند؟ این پندار که رجعت نیز از قبیل تناسخ است که عقلاً محال است، تصور باطلى است، چون تناسخ به معناى بازگشتِ فعلیّت به قوّه و بازگشت انسان به دنیا از راه نطفه و گذراندن دوباره تکوّن بشرى است تا دوباره انسان گردد، چه روح او در جسم انسانى حلول کرده باشد یا در حیوانى. کجاى این مثل بازگشت روح به بدنى است که از هر جهت به کمال رسیده است، بى آنکه پس از فعلیت دوباره به مرحله قوه برسد؟(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.