پاسخ اجمالی:
امام حسین(ع) پیش از آنکه اسمى از دعوت کوفیان به میان آید، در مدینه از بیعت با یزید سر باز زد و در سوم شعبان وارد مکه شد و در آنجا اقامت گزید و به افشاگرى بر علیه یزید پرداخت. وقتی خبر قیام امام(ع) به عراق رسید، مردم کوفه تصمیم گرفتند از ایشان جهت رهبرى خود دعوت کنند و نخستین نامه در دهم ماه رمضان به دست امام رسید. لذا دعوت کوفیان تاثیری در شروع قیام نداشت بلکه فقط بُعد تازه اى به قضیه داد و وظیفه تازه اى براى امام ایجاد کرد.
پاسخ تفصیلی:
امام حسین(علیه السلام) که در سوم شعبان وارد مکه شده بود، در این شهر اقامت گزید و به افشارى ماهیت ضد اسلامى رژیم وقت پرداخت. گزارش مخالفت امام حسین(علیه السلام) با خلافت یزید و اقامت او در مکه به عراق رسید، مردم کوفه که خاطره حکومت عدل على(علیه السلام) در حدود بیست سال پیش را در خاطر داشتند و آثار تعلیم و تربیت امیرمومنان(علیه السلام) در آن شهر بکلى از میان نرفته بود و هنوز یتیم هایى که على(علیه السلام) بزرگ کرده و بیوه هایى که از آنها سرپرستى کرده بود، زنده بودند، دور هم گرد آمدند وبا ارزیابى اوضاع تصمیم گرفتند از اطاعت یزید سرباز زده از حسین بن على(علیه السلام) جهت رهبرى خود دعوت کنند و از او پیروى نمایند.
به دنبال این مذاکرات، سران شیعیان کوفه مانند: «سلیمان بن صرد»، «مسیب بن نجبه»، «رفاعه بن شداد بجلى»، «حبیب بن مظاهر» نامه هایى به حضور امام حسین(علیه السلام) نوشتند و از او دعوت کردند به عراق برود و رهبرى آنان را در دست بگیرد. نخستین نامه در دهم ماه رمضان سال۶۰ هجرى به دست امام حسین(علیه السلام) رسید.(1) ارسال نامه ها از طرف شخصیت ها و گروه هاى متعدد کوفى همچنان ادامه یافت به طورى که تنها در یک روز ششصد نامه به دست امام رسید و مجموع نامه هایى که به تدریج مى رسید، بالغ بر دوازده هزار نامه گردید.(2)
امام حسین(علیه السلام) با توجه به این استقبال عظیم و سیل نامه ها و تقاضاها، چون احساس وظیفه کرد که درخواست عراقیان را بپذیرد، عکس العمل مثبت نشان داد و پسر عموى خود، «مسلم بن عقیل» را به نمانیدگى خود به کوفه اعزام نمود تا اوضاع عراق را مطالعه کرده نتیجه را گزارش کند و اگر مردم کوفه عملا به آنچه نوشته اند وفادارند، امام نیز رهسپار عراق گردد....
چنانکه ملاحظه مى شود، برخورد امام حسین(علیه السلام) با دعوت کوفیان عکس العمل مثبت بوده و ماهیت اقدام حضرت ماهیت مثبت است و نوعى همکارى و تعاون با عراقیان به شمار مى رود. با توجه به آنچه گفته شد، روشن مى گردد که امام حسین(علیه السلام) در مکه از نظر خوددارى از بیعت یزید دیگر وظیفه اى به عهده نداشت چون در هر حال بیعت نکرده بود؛ اما دعوت کوفیان بعد تازه اى به قضیه داد و وظیفه تازه اى براى امام ایجاد کرد. گویى ارزیابى امام حسین(علیه السلام) این بود: حال که کوفیان با این همه اصرار و اشتیاق مرا دعوت کرده اند، به عراق بروم، اگر آنان به وعده هاى خود وفادار بودند که چه بهتر، و اگر چنین نبود، باز به مکه برگردم یا به یکى از مناطق اسلامى مى روم.
بدین ترتیب از نظر زمانى، خوددارى از بیعت یزید پیش از آن بود که اسمى از دعوت کوفیان به میان آید، و نخستین نامه کوفیان نیز در حدود چهل روز پس از اقامت امام حسین(علیه السلام) در مکه به دست آن حضرت رسید، بنابراین مسئله این نیست که چون امام از طرف مردم کوفه دعوت شده بود، با یزید بیعت نکرد، بلکه ابتدائاً از بیعت خوددارى کرد و سپس نامه هاى کوفیان را دریافت داشت، یعنى اگر کوفه اى هم نبود و اگر مردمى هم او را دعوت نمى کردند، و اگر تمام اقطار زمین را بر او تنگ مى گرفتند، باز با یزید بیعت نمى کرد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.