پاسخ اجمالی:
پس از آگاه شدن مردم مدينه، اضطراب عجيبى در شهر به وجود آمد و مردم فرياد و شيون برآوردند. چند مأمور، امام هادی(ع) را از منزل خارج كرده به راه افتادند که همگی معترفند، در راه جز نيكى از او نديدند. پس از ورود به سامرّاء به دستور متوكل به بهانه اينكه هنوز محل اقامت امام آماده نيست! و به هدف تحقير موذيانه امام، حضرت را در محل پستى كه به «كاروانسراى گدايان» معروف بود، وارد كردند و حضرت روز اول را در آنجا به سر برد و روز بعد، منزلى براى سكونت امام معيّن كردند كه در آنجا استقرار يافت.
پاسخ تفصیلی:
«يحيى بن هرثمه»، كه مأموريت داشت امام هادى(علیه السلام) را از مدينه به سامرّاء جلب نمايد، ماجراى مأموريت خود را چنين شرح مى دهد:
وارد مدينه شدم، به سراغ منزل «على» (النقى) رفتم. پس از ورود من به خانه او، و آگاه شدن مردم مدينه از جريان جلب او، اضطراب و ناراحتى عجيبى در شهر به وجود آمد و چنان فرياد و شيون برآوردند كه تا آن روز مانند آن را نديده بودم.
ابتداءً با قسم و سوگند تلاش كردم كه آنان را آرام سازم، گفتم: هيچ قصد سوئى در كار نيست و من مأمور اذيت و آزار او نيستم. آنگاه مشغول بازديد و جستجوى خانه و اثاثيه آن شدم. در اطاق مخصوص او جز تعدادى قرآن و كتاب دعا چيز ديگرى نيافتم. چند نفر مأمور، او را از منزل خارج كردند و خود خدمتگزارى او را از منزل تا شهر سامرّاء عهده دار گشتم.
پس از ورود به «بغداد» ابتداءً با «اسحاق بن ابراهيم طاهرى»، فرماندار بغداد، روبرو شدم. وى به من گفت: يحيى! اين آقا فرزند پيامبر است، اگر متوكل را در كشتن او تحريك و ترغيب نمايى بدان كه خونخواه و دشمن تو، رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) خواهد بود.
در پاسخ گفتم: به خدا قسم، تا به حال جز نيكى و خوبى چيز ديگرى از او نديده ام كه به چنين كارى دست بزنم.
(آنگاه به سوى سامرّاء حركت كردم) و پس از ورود به شهر سامرّاء جريان را براى «وصيف تركى» (1) نقل كردم، او نيز به من گفت: اگر يك مو از سر او كم شود، مسئول آن تو خواهى بود! از سخنان اسحاق بن ابراهيم و وصيف تركى تعجب كردم و پس از ورود به دربار و ديدار با متوكل، گزارش سفر را به اطلاع او رساندم، ديدم متوكل نيز براى او احترام قائل است. (2)
طبق دستور «متوكل» روز ورود به سامرّاء به بهانه اينكه هنوز محل اقامت امام آماده نيست! حضرت را در محل پستى كه به «خان الصعاليك» (كاروانسراى گدايان و مستمندان) معروف بود، وارد كردند و حضرت آن روز را در آنجا به سر برد. البته هدف از اين كار تحقير موذيانه و ديپلمات مآبانه حضرت بود!
چنانكه اين معنا از چشم افراد آگاهى مانند «صالح بن سعيد» پوشيده نبود. وى مى گويد: روز ورود امام به سامرّاء، به حضرت عرض كردم: اينها پيوسته براى خاموش ساختن نور شما تلاش مى كنند، و براى همين شما را در اين كاروانسراى پست و محقر فرود آورده اند!... (3)
روز بعد، منزلى براى سكونت امام معيّن كردند كه در آنجا استقرار يافت. (4)، (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.