نکات سه گانه:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
سوگندهاى پربار قرآن
9 تا 12. سوگند سوره هاى یس، صاد، ق و دخان13. سوگند سوره عصر

در مورد سوگندهاى مورد بحث توضیح سه نکته لازم است:

 

الف) ارتباط حروف مقطّعه و سوگندها

در تمام سوره هاى چهارگانه بالا، که به قرآن قسم یاد شده، حروف مقطّعه وجود دارد. چه ارتباطى بین سوگند به قرآن و حروف مقطّعه مى توان تصوّر کرد؟

براى پاسخ به این سؤال ابتدا باید توضیحى پیرامون حروف مقطعه ارائه کنیم: دانشمندان و مفسّران، تفسیرهاى متفاوتى در مورد حروف مقطّعه ارائه کرده اند، که تفسیر زیر بهترین آنهاست:

خداوند متعال قرآن مجید را به عنوان معجزه پیامبر اسلام معرّفى کرده، و مى دانیم قرآن پاسخگوى همه نیازهاى بشر تا روز قیامت خواهد بود. خداوند با آوردن حروف مقطّعه در ابتداى 29 سوره قرآن(1)، مى خواهد به مخاطبین بفهماند که معجزه اسلام از موادّ بسیار ساده یعنى حروف تهجّى (حروف الفبا) تشکیل شده است. و تشکیل محصولى چون قرآن، با موادّ ساده اى همچون حروف الفبا، نشانه عظمت خالق آن، پروردگار جهان است. همان گونه که این هنر را در مورد خلقت انسان نیز شاهد هستیم.

انسان اشرف مخلوقات عالم هستى است، و در سایه توان و قدرتى که خداوند به وى داده همه موجودات را مسخّر خود کرده، و آنها را به خدمت گرفته، و نه تنها در کره زمین، بلکه به اعماق دریاها و کرات آسمانى نظیر کره ماه نیز دست پیدا کرده است. امّا مواد تشکیل دهنده این موجود با ارزش بسیار ساده است:

43 وجود او را آب تشکیل داده است (همان گونه که 43 کره زمین، و 43 میوه ها و سبزیجات که غذاى اصلى انسان را تشکیل مى دهد نیز از آب تشکیل شده است.) 25% باقیمانده وجود انسان از امور زیر تشکیل شده است: 1. مقدار قابل ملاحظه اى کلسیم آهک که شاید 2 الى 3 کیلو باشد. 2. مقدارى آهن که حجم آن به طور معمول به اندازه یک میخ متوسّط است. 3. مقدار چربى به اندازه دو سه قالب صابون. خداوند متعال آن مقدار آب، و این سه مادّه را با هم ترکیب کرده، و با آن موجودى آفریده، و سپس از روح خود در او دمیده، و حاصل آن موجودى بسیار باهوش و زیرک به نام انسان شده است. و این هنر خداست که از آن موادّ ساده، چنین محصول ارزشمندى آفریده است. آرى! همان گونه که خداوند در عالم تکوین با استفاده از موادّى ساده، موجود بسیار ارزشمندى چون انسان خلق کرده، در عالم تشریع نیز از موادّى ساده، یعنى حروف الفبا کتاب ارزشمند و بزرگى خلق کرده، که هیچ کس توان آوردن مانند آن، بلکه سوره اى از سوره هاى آن را ندارد.

این تفسیر یکى از بهترین تفسیرهاى حروف مقطعه است، که در حدیثى از امام سجاد و امام رضا(علیهما السلام) نیز به آن اشاره شده است.(2)

با توجّه به تفسیر حروف مقطّعه، ارتباط سوگند به قرآن با حروف مقطعه اى که در صدر چهار سوره مورد بحث آمده روشن مى شود. خداوند ضمن سوگند به قرآن مى خواهد توجّه مخاطبان را به این نکته جلب کند که این قرآن باعظمت از موادّ بسیار ساده اى تشکیل شده است.

 

ب) صفات چهارگانه قرآن

در آیات چهارگانه اى که به قرآن سوگند یاد شده، چهاروصف براى این کتاب تشریع ذکر شده است، که به توضیحى مختصر پیرامون آن بسنده مى کنیم:

1. قرآن حکیم; خداوند در سوره یس قرآن را با وصف حکیم توصیف کرده است. حکیم کسى است که کارهایش روى حساب و کتاب، و سخنانش سنجیده و حکیمانه است، هم تدبیر درستى دارد، و هم مدیریّت او قوى است. جالب اینکه در آیه مورد بحث، خداوند نمى فرماید قرآن داراى حکمت است، بلکه مى فرماید قرآن حکیم است. یعنى قرآن بسان یک موجود زنده و همانند انسان کامل باشعور تصوّر شده، و حکمت از آن مى بارد.

تاریخ قرآن، احکام قرآن، معارف قرآن، دلائل توحید و معاد و نبوّت و دیگر معارف موجود در قرآن، همه حساب شده و دقیق است. لذا قرآن با وصف حکیم توصیف شده است.

2. قرآن مجید; قرآن در سوره ق با وصف مجید توصیف شده است. مجید از مادّه مجد است، و مجد به معناى شرافت و ارزش گسترده است. بنابراین، قرآن مجید داراى ارزش و شرافت والا و گسترده اى است. گاه ممکن است یک آیه قرآن دنیا را نجات دهد. اگر نهادهاى بین المللى دنیا دست به دست هم دهند و در تحقّق آیه شریفه 90 سوره نحل تلاش و کوشش کنند، دنیا گلستان خواهد شد. توجّه کنید:

«(إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْىِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ); خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان مى دهد; و از فحشا و منکر و ستم نهى مى کند; خداوند به شما اندرز مى دهد، شاید متذکّر شوید».

3. قرآن ذى الذکر; این تعبیر همان طور که گذشت در سوره ص آمده، و از آن جا که قرآن داراى تذکّرات فراوانى است، وانسانها را از خواب غفلت بیدار مى کند، به این ویژگى توصیف شده است.

اگر تاریخ اسلام را با دقّت مطالعه کنیم، قرآن مسیر انحرافى بسیارى را اصلاح کرده، و غافلان فراوانى را هوشیار نموده، و تعداد زیادى از مستان مال و ثروت و مقام و شهوت را به هوش آورده است.

یک نمونه آن فضیل بن عیاض است. او در عصر خود سارق بسیار خطرناکى بود، گروه زبردستى داشت که آنها را براى راهزنى تربیت کرده بود. اگر قافله ها مى شنیدند که فضیل و گروهش در فلان جاده کمین کرده اند، هیچ کس از آن راه عبور نمى کرد. فضیل شبى براى سرقت به پشت بام خانه اى رفت. شب از نیمه گذشته بود، صداى تلاوت قرآن مرد صاحب خانه در سکوت مطلق شب به گوش مى رسید. فضیل لحظه اى درنگ کرد و به تلاوت آن مرد گوش داد:

«(أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلاَ یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ); آیا وقت آن نرسیده که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده، خاشع گردد! و مانند کسانى نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد; و بسیارى از آنها گنهکارند؟!».(3)

فضیل با شنیدن این آیه در فکر فرو رفت، و با خود حدیث نفس کرد:

اى فضیل! این سخن خداست و مخاطب آن افرادى چون توست. این همه گناه و معصیت و نافرمانى تا کى؟ از دیوار مردم بالا رفتن، جلوى قافله ها را گرفتن، و هستى و نیستى مردم را تاراج کردن تا چه زمانى؟ همان جا دست به آسمان بلند کرد و در پاسخ کلام خدا عرض کرد: خدایا وقتش رسیده که به درگاهت آیم، و از گذشته سیاهم توبه کنم. فضیل با انقلابى که از شنیدن آن آیه قرآن در جانش به وجود آمد از سرقت منصرف شد، و به خانه اش بازگشت و در گذشته پرگناهش تفکّر و اندیشه مى کرد، و براى جبرانش در فکر چاره اى بود. دوستان هم دست و خلافکارش به سراغش آمدند، و از قافله پر پولى خبر دادند که از فلان جادّه در حال گذر بود، و از فضیل خواستند که براى سرقت آن قافله حاضر شود. فضیل داستان بیدارى اش را براى آنها گفت، و از آن پس خود را آلوده سرقت و دیگر گناهان نکرد، و آن قدر در مسیر خودسازى و انجام اعمال صالح و اطاعت از فرامین الهى پیش رفت که به یکى از زهّاد زمان خود معروف شد.(4)

آرى! در مقام توبه تنها استغفار و ندامت از گذشته کفایت نمى کند، بلکه علاوه بر این، لازم است با اعمال صالح و شایسته آینده گذشته را نیز جبران کرد. یعنى آن قدر کارهاى خیر و نیک انجام داد تا گناهان و خطاهاى پیشین را پوشش دهد و آن را جبران نماید.

خلاصه اینکه آیات قرآن آن قدر تکان دهنده است که یک آیه آن مى تواند از یک سارق خطرناک و دزدِ سرِ گردنه، زاهد زمانه بسازد. این تنها یک نمونه تاریخى بود، و از این نمونه ها در تاریخ فراوان است.

4. قرآن مبین; قرآن در سوره دخان به وصف مبین توصیف شده است. «مبین» یعنى آشکار کننده، قرآن هم آشکار است و هم آشکار کننده. قرآن به گونه اى است که هر کس در هر سنّ و سال، و با هر مقدار دانش و اطّلاعات و آگاهى، مى تواند از آن استفاده کند. فیلسوف، عارف، شاعر، عالم، باسواد و بى سواد، هر کس مى تواند از آن بهره بردارى کند. قرآن بسان چشمه زلال و جوشانى است که هر کس به اندازه ظرفیّتش از آن برداشت مى نماید. آنها که ظرفیّتشان بسان کاسه اى بیش نیست فقط به اندازه همان کاسه، و آنها که دریا دلند، به وسعت دریا از آب این چشمه جوشان بهره مى برند.

 

ج) این قسم ها براى چیست؟

تمام این سوگندها براى اثبات نبوّت و پیامبرى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است.

سؤال: چگونه مى توان با سوگند و قسم به قرآن نبوّت را اثبات کرد؟

پاسخ: با توجّه به اینکه خداوند به قرآن سوگند یاد کرده، در حقیقت براى اثبات نبوّت به قرآن استدلال کرده است چرا که قرآن معجزه پیامبر اسلام است، و هیچ کس توانایى ندارد همانند قرآن را بیاورد (قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاِْنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ

هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً).(5)

بلکه توانایى آوردن یک سوره همانند سوره هاى قرآن را ندارند (قُلْ فَأْتُوا بِسُورَة مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ).(6)

نتیجه اینکه خداوند متعال پس از ذکر چهار نوع از حروف مقطّعه، چهار قسم به قرآن یاد کرده که با چهار وصف و ویژگى همراه است، و این چهار سوگند با ویژگیهاى مذکور همه براى اثبات نبوّت و پیامبرى است.


1 . سوره هاى مذکور به شرح زیر است:

2. بقره، 2. آل عمران، 3. اعراف، 4. یونس، 5. هود، 6. یوسف، 7. رعد، 8. ابراهیم، 9. حجر، 10. مریم، 11. طه، 12. شعراء، 13. نمل، 14. قصص، 15. عنکبوت، 16. روم، 17. لقمان، 18. سجده، 19. یس، 20. ص، 21. غافر، 22. فصّلت، 23. شورى، 24. زخرف، 25. دخان، 26. جاثیه، 27. احقاف، 28. ق، 29. قلم.

3 . تفسیر نمونه، ج 1، ص 64 .

4 . حدید، آیه 16.

4 . تفسیر نمونه، ج 23، ص 344 .

5 . اسراء، آیه 88 .

6 . یونس، آیه 38 .

9 تا 12. سوگند سوره هاى یس، صاد، ق و دخان13. سوگند سوره عصر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma