بدعت خاص و عام:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
سوگندهاى پربار قرآن
منشأ مشکلات عصر جاهلیّت:آثار و عواقب بدعت!

همان گونه که قبلا نیز اشاره شد بدعت دو معنا دارد; بدعت خاص و بدعت عام.

منظور از بدعت خاص همان چیزى است که در آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام)از آن نهى شده، و عامل به آن سرزنش و تقبیح گشته است. که علما و دانشمندان آن را چنین توصیف و تعریف کرده اند:

«ادخال ما لیس من الدین فى الدین; چیزى که جزء دین نیست را جزء دین قرار دادن» این نوع از بدعت بى شک حرام است و مرحوم شیخ انصارى(رحمه الله) در کتاب ارزشمند رسائل در مبحث حجیّت ظن، چهار دلیل از قرآن و روایات و عقل و اجماع، بر حرمت آن اقامه کرده است.

جالب اینکه در کتابى ازعلماى اهل سنّت که پیرامون بدعت نگاشته شده، بدعت بر پنج قسم شده است: بدعت حرام، بدعت واجب، بدعت مکروه، بدعت مستحب و بدعت مباح. و براى هر کدام مثالى زده، و توضیحاتى داده است. در حالى که بدعت به معناى «ادخال ما لیس من الدین فى الدین» یک حکم بیشتر ندارد و آن حرمت است و نمى توان براى آن اقسام چهارگانه (واجب و مستحب و مکروه و مباح) تصوّر کرد.

بنابراین بدعت خاص حرام است و منظور از بدعت در معارف دینى همین قسم است.

و امّا منظور از بدعت عام، هرگونه نوآورى علمى، ادبى، صنعتى، اقتصادى، نظامى، اجتماعى، پزشکى و مانند آن در سایر علوم و فنون است، که هیچ کس معتقد به حرمت این نوع بدعت و نوآورى نمى باشد، زیرا پیشرفت و ترقّى علم و دانش بدون آن امکان پذیر نیست. کشورهاى پیشرفته کشورهایى هستند که همواره در این زمینه ها نوآورى داشته، و نخبگانشان در رشته هاى مختلف داراى اختراع و اکتشاف باشند. بدین جهت هنگامى که دانشمندان جوان ما به اکتشاف جدید و اختراع تازه اى دست مى یابند، غرق در شادى و سرور مى شویم.

حتّى اگر در زمینه مسائل دینى نوآورى هایى صورت پذیرد، ولى به دین خدا و پیامبر نسبت داده نشود آن هم اشکالى ندارد.

مسجد النبى در شهر مدینه به هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آن را ساخت تنها یک چهار دیوارى به اندازه قامت یک انسان بود، نه سقفى، نه ستونى، نه فرشى، نه وضوخانه اى، نه دستشویى اى، نه وسائل گرمایى، نه ابزار سرد کننده اى، نه قفسه هاى قرآنى، نه سنگهاى مرمرى، نه درهاى زیباى آن چنانه اى، نه مناره اى، نه گنبدى، نه ساعتى، نه بلندگویى، و نه هیچ چیز دیگر در آن به چشم نمى خورد. بعداً در عصر پیامبر و سپس در عصر امامان(علیهم السلام) و سپس در اعصار دیگر تا عصر و زمان ما، هر روز چیز تازه اى به آن اضافه شد، تا اکنون به صورت باشکوه ترین مسجد دنیا درآمده است. و هیچ کس هیچ یک از چیزهاى جدیدى که به مسجد اضافه شده را به عنوان دستور دین مطرح نکرده، و به شرع و شریعت انتساب نداده است(1) و لهذا اشکالى ندارد. زیرا آنچه نباید تغییر کند احکام الهى و حرام وحلال خداوند است، اما تغییر عرفیات در قالب نوآورى ها و اختراعات اشکالى ندارد.

نتیجه اینکه بدعت به معناى خاص همواره حرام است و حکم دیگرى ندارد، اما بدعت به معناى عام حلال است، هر چند ممکن است احکام دیگرى هم داشته باشد.


1 . سؤال: مناره براى مسجد مشروعیّت ندارد، زیرا طبق روایتى که صاحب وسائل الشیعه، در جلد سوم، ابواب احکام المساجد، باب 25، حدیث 2 نقل کرده حضرت على(علیه السلام) از جایى عبور مى کرد، مشاهده کرد که مسجدى داراى مناره بزرگى است، دستور داد مناره را خراب کنند. بنابراین ساختن مناره براى مساجد جایز نیست.

   جواب: اوّلا: روایت مذکور از نظر سند ضعیف است، بنابراین نمى توان به آن تکیه کرد. ثانیاً: مناره فلسفه هاى سه گانه اى دارد که اهمیّت آن را روشن مى کند.

   الف) مناره ها آدرس مناسبى براى یافتن مساجد هستند. شخص غریبى که وارد شهر قم یا مشهد مى شود، هنگامى که مناره ها و گنبد حرم را ببیند به راحتى حرم را پیدا مى کند و نیازى به پرس و جو ندارد.

   ب) مناره واژه اى عربى است، و به معناى محل نور و روشنایى است. بنابراین چراغى که شب هنگام در آن روشن مى شود هم اطراف مسجد را روشن مى کند و هم باعث مى شود که مردم در شب مسجد را راحت تر پیدا کنند. ج) مناره محل اذان گفتن است بدین جهت به آن مأذنه هم مى گویند. اگر در صحن مسجد اذان گفته شود یا بلندگو فقط در صحن مسجد نصب شود، صداى اذان به گوش افراد معدودى مى رسد، اما اگر از مأذنه و مناره پخش شود جمعیّت فراوانى آن را مى شنوند. بنابراین مناره فلسفه روشنى دارد و هیچ دلیلى بر حرمت آن نداریم.

منشأ مشکلات عصر جاهلیّت:آثار و عواقب بدعت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma