شأن نزول: اختلاف زبیر و حاطب

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
سوگندهاى پربار قرآن
3. سوگند سوره نساءسوگند به ربّ:

زبیر پسر عمّه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) باغى داشت که در کنار باغ یکى از انصار به نام ابن ابى بلتعة بود. آبى از سینه کوه جارى بود و باغهاى مدینه را مشروب مى کرد. روزى زبیر و حاطب بر سر تقسیم آب اختلاف پیدا کردند. براى حلّ اختلاف خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) رسیدند. قانون اسلام در مورد چنین باغهایى این بود که ابتدا باغهاى بالاتر و نزدیکتر به سرچشمه سیراب گردد، سپس به باغهاى پایین تر آب داده شود. و چون

باغ زبیر بالاتر بود پیامبر به نفع او حکم کرد. هنگامى که از حضور پیامبر مرخّص شدند، در بین راه مردى یهودى را دیدند. یهودى از نتیجه قضاوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)سؤال کرد. حاطب گفت: چه بگویم؟ به نفع پسر عمّه اش زبیر قضاوت کرد! مرد یهودى با شنیدن این سخن بسیار متعجّب شد، و خطاب به حاطب گفت: اگر حضرت موسى(علیه السلام) حضور داشت و به من دستور مى داد که سرت را نزدیک بیاور تا با شمشیر آن را از تنت جدا کنم، بدون هیچ اعتراضى اجابت مى کردم. تو چطور به پیامبرت ایمان دارى، ولى قضاوتش را قبول ندارى؟! حاطب خجالت کشید، و متوجّه شد که اشتباه بزرگى کرده است. در اینجا آیه شریفه مورد بحث نازل شد.

3. سوگند سوره نساءسوگند به ربّ:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma