پاسخ اجمالی:
بداء در لغت به معنای آشکار شدن چیزی پس از مخفی شدن است. در اصطلاح نیز ظاهر شدن اراده خداوند بر اساس شرایط و مصالحی جدید است؛ به گونه ای که این اراده برای بندگان قابل انتظار نبود و به همین خاطر آن را تقدیری جدید می پندارند. این تقدیر جدید الهی نه به معنای علم نداشتن وجود ذات مقدسش از تغییر شرایط بلکه به معنای ظهور اراده خداوند است که پنهان از توقع مردم بوده است.
پاسخ تفصیلی:
معنای بداء در لغت:
بداء به فتح باء و الفِ کشیده، اسم مصدر از ماده «بدو»(1) است. اگر چه لغت شناسان معانی لغوی متعددی برای این واژه برشمرده اند اما اصلی ترین معنای لغوی آن ظهور و انکشاف (آشکار شدن) پس از خفا است. برای مثال گفته می شود: «بدا إلی البادیه» بدین معنا که: در بیابان نمایان گشت. یا مثلا گفته می شود: «بدا له فی الأمر» بدین معنا که: آنچه برای او آشکار نبود، آشکار گشت.(2) معانی دیگری که لغت شناسان برای این واژه برشمرده اند عبارت اند از: ظهور چیزی از عدم(3)، تغییر در قصد(4) و استصواب.(5)
معنای بداء در اصطلاح:
برای فهم معنای اصطلاحی بداء ابتدا باید آراء علماء و متکلمین را درباره این موضوع بررسی کرد.
به نظر شیخ صدوق، بداء در حق تعالى به معنى ندامت در فعل نيست بلکه به معنای ابتدا به خلقت يكى شئ بعد از شئ يا امر به يك شئ بعد از نهى از آن و يا بالعكس است. یعنی ظهور تدریجی اراده خداوند برای بندگان.(6)
به عقیده شیخ مفید، بداء همان ظهور و انکشاف افعال الهی است که در گمان و حساب نمی آمد، نه تبدیل رأی و ایجاد علم جدیدی که قبلاً نبوده است.(7)
شیخ طوسی بداء را به معنای ظهور اراده خداوند بر مکلفین، بر اساس شرایطی خاص می داند، نه به معنای علم بعد از جهل.(8)
در نظر علامه مجلسی نیز تغییر ظهور تحقق اعمال در لوح محو و اثبات، بداء معرفی می شود. این تغییر ظهورها نیز بر اساس تحقق یا عدم تحقق برخی شرایط است.(9)
علامه طباطبایی نیز در باره اصطلاح بداء در فرهنگ اسلامی و ادبیات امامیه می فرماید: بداء عبارت است از آشکار شدن امری از ناحیه خداوند برخلاف آنچه ظاهر بوده است که در واقع اولی را محو و دومی را اثبات کرده و خدا به هر دو حادثه آگاه است. (10)
آیت الله خویی نیز بَداء در مورد خداوند را به معنای ظهور اراده خداوند می داند؛ اراده ای که بر خلاف گمان مردم و برای آنان پنهان بوده است.(11)
آنچه از جمع بندی همه این اقوال راجع به معنای اصطلاحی بداء به نظر می آید این است که بداء آشکار کردن و پدید آوردن چیزی و حکم به هستی آن به سبب تقدیری جدید و تعلق اراده ای جدید به چیزی برحسب شرایط و مصالح است. مثلا خداوند بر اساس مصالح و شرایطی این گونه مقدر کرده که بنده ای 50 سال عمر کند، اما آن بنده با انجام اموری هم چون دعا و پرداخت صدقه یا صله ارحام، موجب ظاهر شدن تقدیر و اراده جدید خداوند می گردد. اراده و تقدیری که این بنده بر حسب آن، 70 سال عمر خواهد کرد.
بداء در علم ذاتی و مطلق خدا رخ نمی دهد تا با رخ دادن آن و از باب تغییر یافتن علم ازلی ابدی خدا، اشکالی پدید آید. بلکه بداء در لوح تقدیرات است که علم فعلی و مخلوق است. به بیان دیگر، خداوند بر اساس وضعیت موجود یک انسان، برای او تقدیری در لوح تقدیرات ثبت می کند. پس از مدتی این شخص کارهایی مثل دعا، صدقه، صله رحم و کمک به فقرا انجام می دهد. در نتیجه خداوند تقدیر قبلی وی را عوض کرده تقدیر جدیدی را برای او ثبت می کند. این تغییر در تقدیر، «بداء» نام دارد. البته خداوند با علم ذاتی و مطلق خود از همه این تقدیرات گذشته و آینده آگاه است و حتّی آنها را در لوح دیگری که مکنون است و «امّ الکتاب» نامیده می شود، ثبت کرده است.
برداشت اشتباه مخالفین بداء از معنای آن:
همانطور که بیان شد بداء با علم ذاتی خدواند منافات ندارد و خداوند از همه تقدیرات گذشته و آینده خبر دارد؛ همچنین باید توجه داشت که رخ دادن تغییر در دستورات الهی یا مقدرات او به دلیل پشیمانی نیست و بیان این گونه سخنان از مقایسه خالق با خودمان است. چون تغییر اراده های ما در بسیاری از موارد ناشی از اشتباه و پشیمانی است، تصور می کنیم که تغییرهای الهی نیز چنین است. بنابراین ادعای مخالفین که به خاطر اعتقاد شیعیان به بداء آنها را متهم به نسبت دادن جهل به خدا می دانند، بی اساس و باطل است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.