پاسخ اجمالی:
ایشان به او نوشتند: «اين دستورى است كه بنده خدا اميرمؤمنان به مالك بن حارث اشتر در فرمانى كه براى او صادر كرده بيان نموده، در آن هنگام كه زمامدارى مصر را به او سپرد تا حقوق بيت المال در آن سرزمين را جمع آورى كند و با دشمنان آنجا جنگ نمايد، به اصلاح اهل آن همت گمارد و به عمران شهرها و روستاهاى آن بپردازد». در اين دستور به امور اقتصادى و مالى، نيروى نظامى و دفاعى كشور اسلام و آمادگى براى دفع هجوم دشمنان و اصلاح امور اجتماعى و فرهنگى و عمران و آبادى بلاد توجه شده است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در عهد نامه مالک اشتر (نامه 53 نهج البلاغه) مى فرمايد: (اين دستورى است كه بنده خدا على اميرمؤمنان به مالك بن حارث اشتر در فرمانى كه براى او صادر كرده بيان نموده، در آن هنگام كه زمامدارى مصر را به او سپرد تا حقوق بيت المال در آن سرزمين را جمع آورى كند و با دشمنان آنجا پيكار نمايد، به اصلاح اهل آن همت گمارد و به عمران و آبادى شهرها و روستاهاى آن بپردازد)؛ «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الاَْشْتَرَ فِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ، حِينَ وَلاَّهُ مِصْرَ. جِبَايَةَ(1)خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلاَحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلاَدِهَا».
در اين فرمان امام(عليه السلام) نخست خود را بنده خدا مى شمارد تا روشن سازد كه زمامدارى مؤمنان نيز در سايه عبوديت پروردگار است نه براى خودكامگى. آن گاه اهداف چهارگانه اى براى اين مأموريت بيان مى كند: نخست به امور اقتصادى و مالى اشاره كرده كه از آن، تعبير به خراج شده است. واژه خراج به معناى ماليات سرزمين هايى است كه در جنگ ها به دست مسلمانان فتح مى شد؛ لکن در اينجا مفهوم گسترده ترى دارد و تمام امور مالى مربوط به دولت اسلامى را فرا مى گيرد؛ اعم از خراج، زكات، جزيه، خمس و امثال آن.
سپس به مسأله نيروى نظامى و دفاعى كشور اسلام و آمادگى آنها براى دفع هجوم دشمنان اشاره مى كند؛ زيرا تا نيروى نظامى و دفاعى كشور سامان نپذيرد امنيّت در داخل حاصل نمى شود و مردم با فكر آسوده به دنبال كارهاى خود نمى روند. در سومين هدف به اصلاح امور اجتماعى و فرهنگى اشاره مى كند از جمله ايجاد انگيزه براى كارهاى خير و از بين بردن سرچشمه هاى مفاسد اخلاقى و برقرار ساختن امنيّت شغلى و تأمين حقوق همگان و نظام بخشيدن به امور قضايى؛ گرچه بعضى چنين تصور كرده اند كه جمله «اسْتِصْلاَحَ أَهْلِهَا» تنها به سامان بخشيدن امور مادى مردم اشاره مى كند؛ ولى بعيد است كه نظر امام(عليه السلام) تنها اين باشد؛ بلكه اصلاح تمام امور معنوى و مادى را در بر مى گيرد. بعضى از تعبيرات امام(عليه السلام) در همين نامه نشان مى دهد كه نظر آن حضرت در اينجا گسترده است و همه مسائل اخلاقى را نيز شامل مى شود؛ مانند جمله «ثُمَّ أَسْبِغْ عَلَيْهِمُ الاَْرْزَاقَ فَإِنَّ ذَلِكَ قُوَّةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِصْلاَحِ أَنْفُسِهِمْ وَ غِنًى لَهُمْ عَنْ تَنَاوُلِ مَا تَحْتَ أَيْدِيهِمْ».
در چهارمين هدف، سخن از عمران و آبادى بلاد به ميان مى آورد كه شامل سامان بخشيدن به همه امور كشاورزى، صنعتى، تجارت و بازرگانى مى شود؛ گرچه در اين نامه تنها به مسأله صنعت و تجارت و كسب و كار اشاره شده و سخنى از كشاورزى به ميان نيامده است؛ ولى با توجّه به اينكه مصر يك كشور كشاورزى بوده و مردم به اين امر اهتمام فراوان داشتند گويا امام(عليه السلام) نياز به ذكر آن نديده است و اشاره به كمبودهاى صنعتى و تجارى فرموده است و به هنگامى كه سخن از گرفتن خراج مى كند به مالك دستور مى دهد در عين گرفتن خراج، مراقب عمران و آبادى اراضى باشد و از سختگيرى هايى كه سبب كمبود محصولات كشاورزى مى شود بپرهيزد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.